پیدایش ناسیونالیسم ایرانی؛ نژاد و سیاست بیجاسازی
خلاصه
این کتاب ادعا ندارد که ناسیونالیسم بیجاساز تنها شکل ناسیونالیسم در ایران است. برعکس، این کتاب ادعا دارد که یک «ملت» واحد، یعنی با یک سرزمین و یک جمعیت واحد، میتواند چند ناسیونالیسم داشته باشد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
هر که در ایران زندگی کرده باشد، یا به ایران سفر کرده باشد، یا با ایرانیان مقیم خارج معاشرت کرده باشد، شاید متوجه برخی از آراء در این کتاب شود. حسرت شکوه و افتخار پیش از اسلام ایران در بسیاری از ایرانیان دیده میشود. فهم خواص و عوام از ریشهها و «ذات» ایرانی از این حسرت آکنده است و در تولیدات هنری و ادبی نیز حاکم است. بیجهت نیست که تعداد بیشماری از رستورانها و کسبوکارهای ایرانی در سراسر جهان «پرسپولیس» یا «کورش» نام دارند. نمایانترین جنبۀ آن البته نوعی تصویرپردازی است ملهم از شکلها و نمادهای پیشااسلامی که همه جا به چشم میخورد.
در کنار این شیفتگی پیشااسلامی، به باوری در قشرهایی از ایرانیان برمیخوریم که تاریخ ایران اسلامی را یک دورۀ دراز انحطاط میبینند، پنداری که ایران بهناگهان و به طور جبرانناپذیری از جایگاه رفیعش در میان ملتهای بزرگ جهان سقوط کرده است. دستاوردهای بزرگ علمی و ادبی دوران اسلامی نادیده گرفته میشود یا در قالب دیگری، همچون مواردی از بازپیدایی نبوغ پیشااسلامی در لباس اسلامی، قلمداد میشود. دستۀ دیگری از ایرانیان، بدون جانبداری خاصی، از مشکل ایران با اسلام سخن میگویند و ادعا میکنند دین اسلام اصلاً برای اعراب آمده است. و گروهی دیگر تعلق داشتن ایرانیان ـ مانند اروپاییان ـ به «نژاد آریایی» را با غرور تمام در بوق و کرنا میکنند.
این کتاب به این افکار میپردازد، اما نه همچون عناصر معقول بیتاریخی از روح جمعی ایرانیان، بلکه به عنوان مقولاتی تاریخی که نیاز به بررسی انتقادی دارند. نویسنده این افکار را مؤلفههای یک ایدئولوژی ناسیونالیستی میداند و نامش را «ناسیونالیسم بیجاساز» میگذارد. نیز معتقد است این ایدئولوژی چند باور کانونی دارد. نخست اینکه ایران همیشه وجود داشته و قدمت بیوقفهاش به 2500 سال میرسد. دوم، ذات ایرانی و عظمت ایران را باید در عصر طلایی پیش از اسلامش جست. سوم، ادعا میشود که مسئول مشکلات و انحطاط ایران، اسلامی است که اعراب به زور شمشیر به آن تحمیلش کردهاند و چهارم، ایرانیان از نژاد آریاییاند و بنابراین نسبت خویشاوندی با اروپاییان دارند و از نظر نژادی، پاک سوای اعراباند. نویسنده استدلال میکند که ناسیونالیسم بیجاساز پیکرۀ فکری شناساییپذیری است با دستگاه ایدئولوژیکی پیچیدهای براساس متون عقیدتی و جزمهای تثبیت شدهای که آنها را ایدئولوگهای آشنایی پدید آوردهاند.
این کتاب اولاً ادعا دارد که ناسیونالیسم بیجاساز ایدئولوژی جدید است بیهیچ پیشینهای تا اواخر قرن نوزدهم. این ایدئولوژی در اواخر عصر قاجار بین دهههای 1860 و 1890 پدید امد و سپس در ایدئولوژی رسمی دولت پهلوی ادغام شده است. بدین سان تا چند دهه بعد جزء لاینفک آموزش تاریخ در مدارس بوده و نقش بزرگی در فهم ایرانیان از تاریخ، ملت و نژاد ایفا کرده است.
دومین ادعای بنیادین این کتاب دربارۀ خاستگاههای اصول عمدۀ ناسیونالیسم بیجاساز است. این کتاب ادعا دارد که ارتقای گذشتۀ پیشااسلامی ایران به مقام مظهر ذات ایرانی، نقش محوری تقابل ایرانی/ آریایی با عرب/ سامی و نژادیسازی تاریخ ایران را نه در سنتها یا روایتهای محلی بلکه در شرقشناسی و نژادپژوهی قرن نوزدهم اروپا وارد شده باشند. روند پیچیدۀ گزینش و بومیسازیای رخ داد و اندیشمندان ایرانی، به تناسب نیازهای ایدئولوژیکی خود، نمونههایی پیوندی از آرای اروپایی تولید کردند. آنچه تاکنون نادیده گرفته شده ابعاد این بومیسازی/ پیوندزنی است که در این کتاب بررسی شده است.
این کتاب ادعا ندارد که ناسیونالیسم بیجاساز تنها شکل ناسیونالیسم در ایران است. برعکس، این کتاب ادعا دارد که یک «ملت» واحد، یعنی با یک سرزمین و یک جمعیت واحد، میتواند چند ناسیونالیسم داشته باشد. شکلهای دیگری از ناسیونالیسم نیز در ایران وجود دارد که در اینجا به برخی از آنها پرداخته شده است. از جمله ناسیونالیسم انقلاب مشروطه، ناسیونالیسم دکتر محمد مصدق و جنبش ملی کردن نفت و ناسیونالیسم جمهوری اسلامی. این کتاب اثر تاریخی است، ولی مرادش بیشتر موضوعی و موضعی است تا تقویمی. فصلهای اصلی کتاب دربارۀ سرچشمهها و دگردیسیها و کاربردهای آرای خاصی است که شالودۀ ایدئولوژیکی ناسیونالیسم بیجاساز را تشکیل میدهند. در عین حال تلاش شده از ماندگاری ناسیونالیسم بیجاسازی آگاه شوند، یعنی نشان داده شده که هنوز در اذهان ایرانیان زنده است و مدخلیتاش را برای فهم دیدگاههای امروزین ایرانیان در زمینههای گوناگون از دست نداده است. جابجاییهای زمانی، که خوانندۀ خوکرده به تاریخنگاری سنتی ممکن است غیرعادی و یا نامتعارف بیابد، ناشی از این دو قصد نویسنده است. با این حال خلطی بین دورهها وجود ندارد و ارجاعات به رویدادهای بیرون از دامنۀ هر فصل صرفاً لحظهای است و متن بیدرنگ به دورۀ تاریخی مورد مطالعه برمیگردد.
فهرست مطالب کتاب:
یادداشت نویسنده برای ترجمۀ فارسی اثر
سپاسنامه
پیشگفتار
1. دیرینشناسی ناسیونالیسم ایرانی
2. آخوندزاده و کرمانی
3. ایران پیشااسلامی و تب باستانگرایی
4. حملۀ اعراب
5. اروپا، بت ترسناک ستودنی
6. آریاییگری و بیجاسازی
7. به سوی رسمیت
8. پیروزی
فرجام سخن
کتابشناسی انگلیسی
کتابشناسی فارسی
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
خط و نوشتار
اندرو رابینسونخط، هنر تثبیت ذهنیات است. خط را میتوان بزرگترین اختراع بشر دانست. به کمک این اختراع، تاریخ تمدن بش
منابع مشابه بیشتر ...
زرافشان شعر: مفهومشناسی وطن در دیوان گلرخسار صفیآوا
ابراهیم خدایارتحلیل شکلگیری ناسیونالیسم فرهنگی در دستگاه اندیشگی گلرخسار صفیآوا (تولد 1947 م) بانوی شاعر معاصر
آسیب شناسی ناسیونالیسم رومانتیک ایرانی (گذشتهگرایی، خودشیفتگی، دیگرستیزی، زبانمحوری)
عبدالرضا نواصریدر این نوشتار به آثار مخرب آفتهای گذشتهگرایی ایدئولوژیک، خودشیفتگی و خودبرترپنداری، دیگرستیزی و زب
نظری یافت نشد.