دیرش روایی
خلاصه
دیرش زمانی در روایت یکی از فرصتهایی محسوب میشود که روایت میتواند به واسطه آن با تغییردادن واقعیت یک اثر هنری خلق نماید. دیرش روایی یکی از شیوههای دستکاری داستان در روایت برای خلق اثر هنری است. شناخت این فرصتها و شیوههای روایی موجب میشود تا نویسندگان از آنها برای خلق اثری مناسبتر و موفقتر بهره ببرند و منتقدان بهتر و مستدلتر به شناخت روایتهای ادبی یا سینمایی و .... نایل شوند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
مباحث مربوط به زمان در روایت به طور معمول در سه حوزه دستهبندی میشود: نظم یا ترتیب، دیرش یا سرعت، تناوب یا تکرار. در این کتاب به یکی از این موارد یعنی دیرش بسنده شده است. گرچه نزد پژوهشگران ترتیب این سه حوزه یکسان نیست، به طوری که برخی دیرش را نخست و برخی دیگر نظم یا تکرار را مطرح و دو حوزۀ دیگر را به دنبال آن میآورند؛ اما در اینجا مطابق نظر غالب، دیرش در میانه قرار میگیرد. بر همین اساس به طور معمول زمان دیرشی پس از نظم زمان در روایتشناسی مطرح میشود و روایتشناسان برای چنین انتقال و تغییری توضیحاتی ارائه میکنند تا مشخص شود زمان دیرشی روایت چه تفاوتی با نظم زمانی روایت دارد.
دیرش هم معنای تخصصی در روایتشناسی دارد هم معنای عمومی در زندگی انسانی. دیرش معادل واژۀ لاتین duree-During واژهای است که برای بیان طول، کشیدگی، بلندی زمان و مدت زمانی استفاده میشود. گاهی نیز در ترجمهها از واژههای دیرند، مدت، استمرار و تداول به عنوان معادل استفاده شده است. در دیرش چند موضوع اساسی وجود دارد: مسئلۀ زمان زیرا دیرش سرشتی زمانی دارد؛ پیوستگی عناصر آن است که اگر گسستی در آن حاصل شود، دیرشی تازه آغاز میگردد و به همین دلیل برخی واژۀ تداوم را به عنوان معادلی مناسب برگزیدهاند؛ دیرش همواره یک آغاز و انتهایی دارد یا دستکم متصور میشود که داشته باشد، هرچند این آغاز و انتها میتواند بسیار گسترده یا محدود باشد چراکه مفهوم دورهای را در خود حمل میکند؛ همواره موضوع مشخصی دارد؛ درنهایت قابل سنجشبودن آن است، یعنی به نوعی کمیتپذیری در دیرش وجود دارد.
موضوع دیرش روایی یکی از مهمترین موضوعات و با این وجود کمتحقیق است؛ مفهومی که به طول و کشیدگی، سرعت و مدت روایت مرتبط است. روایت با زیرگونههای اصلی دیرش یعنی حذف، تلخیص، صحنه و درنگ به تنظیم تندی و کندی یا بلندی و کوتاهی زمان روایی نسبت به زمان داستانی میپردازد.
دیرش روایی به طول و مدت زمان داستان و نسبت آن با طول و مدت روایت میپردازد. به عبارت دیگر در دیرش نیز مانند دو دیگر عناصر زمانی یعنی چینش و بسامد موضوع تفاوت میان زمان داستان و زمان روایت است. برای مثال چگونه بیست سال عمر یک انسان یعنی زمان داستان را میتوان در دو ساعت روایت سینمایی به نمایش گذارد؟ یا برعکس چگونه یک حادثه بیست دقیقهای را میتوان در یک فیلم دوساعتی به تصویر کشید؟ اینها همگی در دیرش روایی مورد بحث قرار میگیرند. به همین دلیل شیوههای اصلی چهارگانه مورد بررسی قرار میگیرند که عبارتاند از: حذف، تلخیص، صحنه و درنگ.
دیرش زمانی در روایت یکی از فرصتهایی محسوب میشود که روایت میتواند به واسطه آن با تغییردادن واقعیت یک اثر هنری خلق نماید. دیرش روایی یکی از شیوههای دستکاری داستان در روایت برای خلق اثر هنری است. شناخت این فرصتها و شیوههای روایی موجب میشود تا نویسندگان از آنها برای خلق اثری مناسبتر و موفقتر بهره ببرند و منتقدان بهتر و مستدلتر به شناخت روایتهای ادبی یا سینمایی و .... نایل شوند.
در فصل نخست کتاب مباحث نظری دیرش روایت شده است و دیرش روایی و گونهشناسی آن تبیین شده است؛ در این فصل مباحثی چون روش و نتایج دیرشسنجی، دیرش سینمایی، گونهشناسی دیرشی و .... آورده شده است. بخش دوم کتاب اختصاص به پیوست و کاربرد دیرش دارد که دیرش در فلسفۀ هنر بررسی شده است؛ همچنین در این بخش به مطالعۀ تراروایی «تنگسیر» پرداخته شده است.
فهرست مطالب کتاب:
* پیشگفتار
* بخش نخست: مباحث نظری
زمانها و دیرشها
دیرش روایی و گونهشناسی آن
حذف
تلخیص
صحنه
درنگ
گونهشناسی ترکیبی و تحلیلی
گونههای ترادیرشی
* بخش دوم: پیوست و کاربرد
دیرش در فلسفۀ هنر
مطالعۀ تراروایی یک اقتباس: تنگسیر
* پسگفتار
* کتابشناسی
پربازدید ها بیشتر ...
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
نشر کتاب، و تمدن
عبدالحسین آذرنگدر این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا
منابع مشابه بیشتر ...
موقعیت و داستان: هنر روایت شخصی
ویویان گورنیکویویان گورنیک در این کتاب آثار غیرداستانی نویسندگانی چون مارگریت دوراس، جون دیدیون، اسکار وایلد و جر
روایت داستانی: بوطیقای معاصر (ویراست جدید)
شلومیت ریمون ـ کنانریمون ـ کنان بر اساس الگوی کاربردی ژنت از سه سطح روایت، فصلهای کتاب خود را تبویب میکند. در فصل نخ
نظری یافت نشد.