۱۳۰۹
۳۷۵
مثنوی منثور سپهر (دفتر اول) همراه با متن مثنوی جلال الدین محمد بلخی مطابق با تصحیح محمدعلی موحد

مثنوی منثور سپهر (دفتر اول) همراه با متن مثنوی جلال الدین محمد بلخی مطابق با تصحیح محمدعلی موحد

پدیدآور: جلال‌الدین محمدبلخی (مولوی) مصحح: مهدی دادی‌زاده ناشر: ناصرالدینتاریخ چاپ: ۱۳۹۸مکان چاپ: تبریزتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 8ـ1ـ95551ـ622ـ978 تعداد صفحات: ۵۸۸

خلاصه

با وجود همۀ نقدهای منصفانه و غیرمنصفانۀ بی‌شماری که بر مثنوی نوشته شده است، این کتاب از معدود کتاب‌های زبان فارسی‌ست که هر چه زمان می‌گذرد بر اهیمت و آوازۀ آن افزوده می‌‌شود و مرزها را در می‌نوردد و به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه می‌شود و شهرت روزافزون می‌یابد.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.​

 

از مقدمه و متن مثنوی به‌خوبی می‌توان فهمید که مولانا مثنوی را به خواهش ضیاء‌الحق حسام‌الدین ارموی سروده است. بنابر نوشته‌های تذکره‌نویسان، حسام‌الدین در اولین سال‌های آشنایی با مولانا، از او استدعا می‌نماید که اشعاری به سبک دیوان عرفانی ماضی بسراید و کتابی همانند کتاب‌های عطار تدوین نماید تا در مجالس مریدان خوانده شود. در این اثنا مولانا نوشته‌ای از عمامۀ خود بیرون می‌آورد که در آن هیجده بیت آغازین مثنوی نوشته شده بود. آنگاه به حسام‌الدین رو می‌کند و می‌گوید که من هم در همین فکر بوده‌ام و این هیجده بیت را به همین منظور سروده‌ام. گویا مولانا برای ادامۀ سروده خود تصمیمی نگرفته بود و این حسام‌الدین بوده که با استدعا و خواهش‌های مکرر در کشیده‌شدن مثنوی تا دفتر ششم نقش اساسی داشته است.

بسیاری از مثنوی‌پژوهان، از جمله زنده‌یاد عبدالحسین زرین کوب در کتاب «سر نی»، بر این باورند که هیجده بیت آغازین مثنوی عصارۀ بیش از بیست‌وشش هزار بیتی است که مولانا در شش دفتر و طی مدتی نزدیک به چهارده سال از 658 ق. تا 672 ق. با وقفه‌ای دو ساله سروده است. اولین بیت از مثنوی که به جای بسم‌الله نیز نشسته است جایگاهی ممتاز در میان هیجده بین آغازین، که بعدها به نی‌نامه مشهور شد، دارد. این بیت حاوی معانی عمیق و مطالب بدیع و شامل خطوط اصلی آموزه‌های مولاناست. مثنوی با واژه «بشنو» آغاز می‌شود. گویی مولانا تأکید خاصی برای گوش جان سپردن به حکایت جدایی آدمی از منشأ خویش دارد و آدمی را به تأمل در حکایت جانسوز فراق برمی‌انگیزد. لازمۀ شنیدن، سکوت است، به همین دلیل در سرتاسر مثنوی به کرات از مخاطب خواسته می‌شود که از قیل‌و‌قال دوری گزیند، سکوت نماید و حتی دم نزند تا آنچه را که در زبان و بیان نمی‌گنجد و آنچه را که در کتاب و خطاب نمی‌آید، از دم‌زنان حقیقی بشنود.

مثنوی با حکایت شکایت‌گونه‌ای که نی از جدایی‌ها می‌کند، آغاز می‌شود و با حکایت‌های پی‌درپی و تودرتو ادامه می‌یابد و در نهایت با حکایت شاهزادگان و دژ هوش‌ربا ناتمام می‌ماند. از این جهت مثنوی را می‌توان حکایت‌نامه‌ای سرشار از داستان‌های تعلیمی دانست، که در آن مولانا به عنوان حکایتگری بی‌بدیل آموزه‌های حکمی و عرفانی را با مخاطب در میان می‌گذارد، ولی برخلاف حکایت‌گران ماقبل خود، مولانا حکایتگری را در درجۀ دوم اهمیت قرار نمی‌دهد و حکایت را تنها مسئله‌ای برای انتقال مفاهیم عرفانی و حکمت‌های والای بشری نمی‌داند، بلکه حکایتگری و زبان حکایت برای مولانا اهمیت ویژه‌ای دارد. این اهمیت برای مولانا و دیگر اندیشمندان و عارفان به تعبیر استاد وارسته و ارجمند جناب محمد مجتهد شبستری از آن جهت تعبیر می‌کند قدری تنگ‌تر و محدودتر است از آنچه انسان از آن باخبر می‌شود. چیزهای دیگری هست که تنها با زبان حکایت می‌تواند مطرح شود. ما بیشتر با زبان فلسفه و زبان علم و زبان الهیات مأنوس هستیم اما زبان حکایت چیز متفاوتی است.

آموزه‌های مولانا در مثنوی همان‌هایی است که در سطح قرار گرفته‌اند و در ظاهر دیده می‌شوند. بلکه این آموزه‌ها سرشار از رمزوراز و استعاره‌اند، چنان که با گشودن هر رازی، جهانی از معنا بر طالبان حقیقت آشکار می‌شود و مدخلی برای ورود به عوالم جدید نمایان می‌گردد. باید به‌هوش بود که این جهان‌های جدید، ناشناخته و راه‌هایشان تاریک و پاکوب نشده و ناهموارند. غولان و شیاطین در این راه‌ها به کمین نشسته‌اند و احتمال گمراهی و سرگشتگی و هلاک هر تازه‌واردی در آنها بسیار است. به همین دلیل مولانا در جای‌جای مثنوی خطر گمراهی سالکین خودسر را گوشزد می‌کند و آدمی را از پای گذاشتن به مسیر ناشناخته و راه نادیده بر حذر می‌دارد. مگر آنکه استاد و راهنمایی باشد که قبلاً این راه پر مخافت را پیومده و به خطرات آن آگاه باشد.

با وجود همۀ نقدهای منصفانه و غیرمنصفانۀ بی‌شماری که بر مثنوی نوشته شده است، این کتاب از معدود کتاب‌های زبان فارسی‌ست که هر چه زمان می‌گذرد بر اهیمت و آوازۀ آن افزوده می‌‌شود و مرزها را در می‌نوردد و به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه می‌شود و شهرت روزافزون می‌یابد. حدود دویست‌وپنجاه شرح و تفسیر و هزاران مقالۀ تحقیقی و پایان‌نامه که در مورد آن نوشته شده است و هچنان نوشته می‌شود، نشان از حکایتی‌ست که همچنان باقی‌ست و باقی خواهی ماند.

جای خوشوقتی‌ست که ارزش این کتاب معنوی رفته‌رفته آشکارتر می‌شود و هر روزه بر علاقمندان آن افزده می‌گردد و مردان و زنان بیشتری طالب خواندن آثار مولانا به‌خصوص مثنوی معنوی می‌شوند. از این رو تدوین متنی آسان‌خوان برای این کتاب که نثرش ساده و روان باشد و از کار بَرَد، ضروری به نظر می‌رسید تا خوانندگانی که می‌خواهند وارد فضای مثنوی شوند در مراحل اولیه از آن استفاده نمایند. این کتاب در پاسخ به چنین ضرورتی تدوین شده است. هر چند نثرهایی چه بر کل مثنوی و چه بر داستان‌های آن نوشته شده است اما اغلب این نثرها یا متن را با خود همراه ندارند و یا متن و نثر، هر کدام جداگانه در یک قسمت از کتاب آمده است و دسترسی خوانندۀ نثر به متن و خوانندۀ متن به نثر سهولت کافی را ندارد.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

نشر کتاب، و تمدن

نشر کتاب، و تمدن

عبدالحسین آذرنگ

در این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا

منابع مشابه بیشتر ...

مقامات ره حیرانی: گزیدۀ مثنوی‌های عطار نیشابوری

مقامات ره حیرانی: گزیدۀ مثنوی‌های عطار نیشابوری

گزینش، مقدمه و توضیح: فاطمه مجیدی کدکنی

این گزیده حاصل سال‌ها انس با آثار عطار و تدریس منطق‌‌الطّیر در سرفصل قدیم و مثنوی‌‌های عطّار در سرفص

سرّ دیگر: شرحی بر مثنوی معنوی (برگرفته از نظریات و اندیشه‌های عارف معاصر مرحوم نجم‌الدین علی مقدادی اصفهانی)

سرّ دیگر: شرحی بر مثنوی معنوی (برگرفته از نظریات و اندیشه‌های عارف معاصر مرحوم نجم‌الدین علی مقدادی اصفهانی)

سارا مقدادی اصفهانی

این کتاب منعکس‌کنندۀ اندیشۀ کسی است که شهود را با خرد همراه کرد؛ پس از آنکه سخن بگوید، بدان عمل کرد.