سفرنامۀ یوهان شیلتبرگر؛ بردگی و سفرهای یوهان شیلت برگر در ایران، اروپا، آسیا و آفریقا (1427 ـ 1396 م./ 831 ـ 798 ق.)
خلاصه
یوهان شیلتبرگر یکی از اسرای جنگ بزرگ نیکوپولیس (28 سپتامبر 1396/16 ذیالحجه 798 ق.) بود که به دلیل جوانی از مرگ گریخت در خدمت دولت عثمانی درآمد. سالهای نخستین اسارت او در آسیای صغیر سپری شد، اما مسیر حوادث او را به شمال افریقا، شبه جزیرۀ عربستان، ایران، آسیای میانه، هند و در نهایت به روسیه کشاند و از آنجا موفق شد به اروپا فرار کند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
یوهان شیلتبرگر یکی از اسرای جنگ بزرگ نیکوپولیس (28 سپتامبر 1396/16 ذیالحجه 798 ق.) بود که به دلیل جوانی از مرگ گریخت در خدمت دولت عثمانی درآمد. سالهای نخستین اسارت او در آسیای صغیر سپری شد، اما مسیر حوادث او را به شمال افریقا، شبه جزیرۀ عربستان، ایران، آسیای میانه، هند و در نهایت به روسیه کشاند و از آنجا موفق شد به اروپا فرار کند.
وقتی شیلتبرگر به اسارت درآمد، تیمور بر ماوراءالنهر، ایران و عراق عرب مسلط شده بود. مصر، سوریه و حجاز زیر سلطه ممالیک بودند. عثمانیها بر بخش اعظم آسیای صغیر تسلط یافته و در حال گسترش قلمرو خود به سمت اروپا بودند. بنابراین شیلتبرگر زمانی وارد سرزمینهای اسلامی شد که سه قدرت اصلی یعنی تیمور، بایزید و ممالیک مصر برای گسترش قلمرو خود در حال جدال بودند.
شیلتبرگر شاهد این منازعات بوده و آنها را به تصویر میکشد. گزارشهای او با جنگ نیکوپولی آغاز میشود. نوشتههایش یکی از معتبرترین گزارشهایی است که از این جنگ مهم به جای مانده است. بنابراین تمام پژوهشهایی که در این مورد انجام شده است به میزان زیادی به این گزارش اتکا میکنند. او بعد از خاتمۀ جنگ از مرگ نجات یافت و در کنار بایزید اول عثمانی، در بسیاری از وقایعی که تا جنگ آنقره در آسیای صغیر اتفاق افتادند، حضور داشت. در نتیجه اطلاعات باارزشی دربارۀ روند گسترش امپراتوری عثمانی در این دوره و برافتادن امیرنشینهای آسیای صغیر و ارمنستان صغیر در نوشتههایش یافت میشود. گزارش جنگ آنقره، آخرین بخش نوشتههای شیلتبرگر درباره عثمانیهاست که با وجود اختصار، بسیار ارزشمند است.
نوشتههای شیلتبرگر در مورد ایران با گزارش منحصربهفرد او از جنگهای عثمان بیگ قرایولوک، سرکرده آققویونلوها، با قاضی برهانالدین، حاکم سیواس، شروع میشود. تصرف شهر سیواس به دست تیمور، دومین گزارش او در ارتباط با ایران است و با جنگهای تیمور و ممالیک مصر ادامه مییابد. فتوحات و ویرانگریهای تیمور در شام و عراق، که در منابع تیموری به تفصیل بیان شده است، در این سفرنامه با مطالب متفاوتی همراه است. یادداشتهای مرتبط با لشکرکشی تیمور به هند حاوی اطلاعات ارزشمندی است که در کتب تاریخنگاری یافت نمیشود.
گزارشهای شیلتبرگر در مورد تیمور تا مرگ او در مسیر لشکرکشی به چین ادامه مییابد. در مورد تیمور و یورشهایش داستانهایی را نقل میکند که اثبات صحت و سقم آنها کار مشکلی است. به نظر میآید منشأ بعضی از آنها شایعاتی باشد که در مورد آن جهانگشای خونخوار در میان مردم رواج داشته است. ماجرای قتلعام کودکان اصفهان، ارتباط زن جوان تیمور با یکی از امرایش و تأثیر آن بر سلامتی آن جهانگشای سالخورده و همینطور فریادهایی که بعد از مرگ تیمور از گور او شنیده میشد، نمونههایی از این داستانهای شگفتانگیز است. به خاطر حضور شیلتبرگر در کنار ابوبکر میرزا، یکی از نوادگان تیمور، در مورد وقایع پس از مرگ تیمور در غرب ایران و عراق هم اطلاعات ارزشمندی در این سفرنامه یافت میشود.
یکی از بخشهای باارزش این سفرنامه، مطالب مربوط به ممالیک مصر است که با درگیری آنها با عثمانیها بر سر شهر ملطیه (ملاطیه) شروع میشود. شیلتبرگر مدتی در قلمرو ممالیک بود. در نتیجه شرح مفصلی در مورد شیوههای باریابی در دربار ممالیک، چگونگی تربیت کبوترهای نامهبر و کشمکشهای خونین جانشینی در میان سلاطین ممالیک ارائه میدهد. گزارشهای مربوط به بیتالمقدس هم دارای اطلاعات ارزشمندی در مورد این شهر، مخصوصاً دربارۀ جغرافیای مذهبی و اماکن مقدس مسیحی، یهودی و اسلامی آنجاست.
بخش قابل توجهی از گزارشهای شیلتبرگر به اردوی زرین اختصاص دارد. این گزارشها به دلیل کمبود منابع دربارۀ این شاخه از مغولها بسیار ارزشمند و منحصربهفرد است. شیلتبرگر شاهد نزاعها و بیثباتی در آنجا پس از مرگ توقتمش بود. گزارشهای او دربارۀ این منازعات در هیچیک از منابع اسلامی یافت نمیشوند و نوشتههایش در مورد سبک زندگی و آداب رسوم مغولها و جغرافیای اولوس جوجی برای آشنایی با فرهنگ و شیوه زندگی مغولها و همینطور جغرافیای سیاسی و اقتصادی دشت قبچاق و جنوب روسیه بسیار بااهمیت است.
در بخشهایی از این سفرنامه به شهر قسطنطنیه، ارمنیها و پیروان مذهب ارتدکس پرداخته میشود. گزارشهای او در مورد شهر قسطنطنیه تصویری گویا از این شهر و امپراتوری رو به زوال بیزانس در اختیار ما قرار میدهد. علاقۀ مؤلف به دین مسیحیت و ارتباطش با ارمنیها باعث شده گزارشهای جالب توجهی دربارۀ فرقههای ارتدکس و آداب و رسوم آنان ارائه دهد. نوشتههای او در مورد تاریخچه مسیحیت در ارمنستان، اگر چه آمیخته با افسانه است، اطلاعاتی ارائه میدهد که برای آشنایی با تاریخ آن سرزمین مفید و ارزشمند است.
شیلتبرگر در ارتباط با اوضاع اقتصادی و جغرافیایی مناطقی که در آنان حضور داشت هم اطلاعات قابل توجهی ارائه میدهد. شرحی که او دربارۀ بازرگانی و اقتصاد شهر تبریز و اوضاع تجاری سایر نقاط ایران در اختیار خواننده قرار میدهد، منحصربهفرد است، علاقۀ وی به محصولات صنعتی و کشاورزی سرزمینهای اسلامی باعث شد اسامی تمام مناطق کشت و پرورش ابریشم را ذکر کند که در نوع خود جالب توجه است.
شیلتبرگر به دلیل اقامت طولانی میان مسلمانان، اطلاعات زیادی دربارۀ دین اسلام و تاریخ آن به دست آورد. بارها شاهد اجرای مراسم و اعیاد مذهبی مسلمانان بود و به توصیف آنها میپردازد، هر چند مشخص نیست در کدام شهر و کشور این مراسم را دیده است؛ با این وجود نوشتههای او برای آشنایی با تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم اسلامی حائز اهمیت است. این یادداشتها در مواردی مانند چگونگی مسلمان شدن مسیحیان منحصربهفرد یا حداقل کمنظیر به حساب میآید.
در جای دیگر به رواج فساد و بیعدالتی در میان مسیحیان و بیاعتنایی آنها به تعالیم دین خود اشاره میکند و معتقد است در صورتی که مسیحیان اصلاح شوند، میتوانند بر مسلمانان غلبه کنند. برای تشویق مسیحیان به گفتههای مسلمانان استناد میکند و میگوید: در پیشگوییهای مسلمانان آمده که مسیحیان آنها را از سرزمینهایی که تصرف کردند بیرون میکنند و بر بیتالمقدس مسلط خواهند شد. اما تا زمانی که مسیحیان اینگونه غرق فساد و اختلاف باشند، خطری آنها را تهدید نخواهد کرد. مسلماً این نقلقول صرفاً برای دلگرمی مسیحیان بود.
در مجموع یادداشتهای شیلتبرگر، اطلاعات بسیار باارزشی در مورد بخشهای بزرگی از سرزمینهای اسلامی و مسیحی در اختیار ما قرار میدهند. شاید به لحاظ وسعت سرزمینهایی که او دیده است، کمتر سفرنامهای با آن قابل مقایسه باشد؛ ولی اثر او چند ایراد بزرگ دارد. نخست اینکه بر خلاف اغلب سیاحان، نوشتههای او از هیچ نظم و ترتیبی پیروی نمیکند و بهندرت مسیر سفرهای طولانی او مشخص میشود یا آنگونه که انتظار میرود کمتر به توصیف شهرها و روستاها میپردازد؛ زیرا به عنوان یک سرباز بیشتر درگیر جنگ و لشکرکشی بود و اغلب اوقات در اردوگاهها به سر میبرده و بهندرت وارد شهرها میشده است.
یکی دیگر از مشکلات بزرگ این سفرنامه این است که نویسنده با هیچ زبانی به غیر از زبان آلمانی و شاید ارمنی آشنایی نداشت. در نتیجه تقریباً املای تمام اسامی در سفرنامۀ او اشتباه است و شناسایی هویت بیشتر اسامی این سفرنامه بسیار مشکل و در مواردی غیرممکن بهنظر میرسد. این مسئله در مورد اسامی مرتبط با حوزههای پیرامونی جهان اسلام، یعنی قلمرو اولوس جوجی و اروپای شرقی بسیار جدیتر است.
پربازدید ها بیشتر ...
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
منابع مشابه بیشتر ...
سفرنامۀ پدرو تیشیرا به همراه «ملوک هرمز» و گزیدهای شاهان ایران
پدرو تیشیرااین سفرنامه دربردارندۀ اطلاعات ارزشمندی دربارۀ حضور ایرانیان در جزیرههای خلیج فارس و حتی کرانههای
سفرنامۀ بلوچستان
سیدمحمود دیبا (علاءالملک)سیدمحمودخان دیبا ملقب به علاءالملک از رجال مهم عصر قاجار بود. اهمیت مناسبات سیاسی ایران با روس و انگ
نظری یافت نشد.