در اردوگاه محکومین/ داستانهای کوتاه به همراه نقد و تفسیر
خلاصه
در این کتاب داستان کوتاه «اردوگاه محکومین» از فرانتس کافکا همراه با نقد و تفسیر آن آورده شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
نویسنده این داستان را در مدت کوتاهی پس از شروع جنگ جهانی اول به رشته تحریر درآورده است. در این موضوع که این داستان تحت تأثیر حادثه آغاز جنگ جهانی اول نگاشته شده است، تردیدی وجود ندارد. البته اطلاعاتی که نویسنده از اردوگاه محکومین داشت، اردوگاههایی که در آن زمان وجود داشتند، در پدید آمدن این داستان مؤثر بودهاند.
کافکا به این شکل موضوع این داستان را مانند داستانهای دیگر خود از واقعیت الهام گرفته بود. داستان «در اردوگاه محکومین» انتقاد از روشهایی نیست که در اردوگاههای اروپایی به کار برده میشدند؛ چنین دستگاههایی به احتمال قوی در هیچکدام از این اردوگاهها وجود نداشتند. داستان «در اردوگاه محکومین» حتی انتقاد از سیستم قضایی سابق هم نیست؛ زیرا عدم وجود هرگونه سیستم قضایی حتی به صورت ناقص آن درست همان ننگ و فضاحتی است که این داستان آن را در معرض دید قرار میدهد.
حتی اگر این داستان کافکا را بتوانیم شرحی بسیار فشرده از تکنولوژی عقلایی و بربریتی غیر انسانی تعبیر کنیم، در این داستان دستکم دو نکتۀ مبهم باقی میمانند که باید روشن شوند. از سویی خودکشی افسر و نابودی خودبهخودی این دستگاه است و از سوی دیگر نوشتهای است که این دستگاه با فروبردن سوزنهایی بر پشت بدن محکوم میخراشد و حک میکند.
برداشت نویسندۀ آلمانی آقای کلاوز هوفر از این داستان چنین است: «به عقیدۀ من داستان «در اردوگاه محکومین» استعارهای برای زندگی است. افسر اجرای اعدام در چشمان من در دو نقش شاکی و قاضی جلوهگر میشود (بر طبق قوانین نظام دادگستری یوزفین به دفاع از بیگناهی متهم نیازی نیست؛ زیرا در وجود گناه هرگز نمیتوان شکی داشت). این افسر نمایندۀ این دنیاست و طرز زندگی او حکم صادر میکند. حکم او به وسیلۀ این دستگاه اعدام به اجرا درمیآید و اجرای این حکم درسی است که زندگی به فرد میدهد. افسر به مسافر توضیح میدهد: "حتی عقل احمقترین محکوم نیز به کار میافتد". محکوم پس از شش ساعت، یعنی تقریباً در اثنای اجرای اعدام، شروع به فهمیدن میکند؛ پوست بدن او خواندن را میآموزد».
جنبههای مذهبی در این داستان در ارواح خبیثی که نمیتوان طردشان کرد آشکار میشوند. در این موضوع نباید تردیدی داشت که داستان «در اردوگاه محکومین» در مورد ارواح خبیثی است که خود او در قالب مجرمان و منفعلان قرن تکنولوژی نمایان میسازند. اگر خدا نمرده باشد، حضور هم ندارد. انسان خود را مستقل از خدا ساخته است، او اکنون خود آفریدگار است و در واقع آفریدگار تمدن تکنولوژیک. مسلماً چنین تمدنی نیز به نوبۀ خود این گرایش را دارد که خود را مستقل از آفریدگارش کند؛ آفریدگاری که همانند خدا دیگر آقا و سرور مخلوق خویش نیست.
در بخشی از داستان میخوانیم: «دستکم در این دره کوچک و عمیق شنی که دورتادور آن را سراشیبهایی بیآبوعلف فراگرفته بود، کسی جز افسر، مسافر، محکوم، که آدمی بود کرخت و بیروح با چانهای پهن و موهای ژولیده و چهرهای چرکین، و سربازی که زنجیر سنگینی در دست داشت، دیده نمیشد».
پربازدید ها بیشتر ...
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
منابع مشابه بیشتر ...
چشمهایش و ملکوت: بزرگ علوی و بهرام صادقی: مروری بر همۀ داستانها
جعفر مدرس صادقیدر این کتاب پس از مقدمهای در بیان زندگی بزرگ علوی و بهرام صادقی، به بررسی ادبیات داستانی این دو نوی
موش و گربۀ عبید زاکانی: پیشینه، دگردیسی، روایتها
فرزام حقیقیاین کتاب برای نخستین بار نشان میدهد ادبیات و فرهنگ ما با یک موش و گربه مواجه نبوده است، بلکه کاتبان
دیگر آثار نویسنده بیشتر ...
داستان های اساطیری کافکا
فرانتس کافکااین کتاب دربرگیرندۀ داستانهای «سکوت سیرنها»، «پرومته»، «لاشخور»، «پوزئیدون» و «گراکوس شکارچی» و نق
دستنوشتههای گمشده
فرانتس کافکااین کتاب که عنوان انگلیسی آن the lost writings است، اولین و در عین حال تنها کتابی از آثار کافکاست که
نظری یافت نشد.