از شعر چریکی تا عرفان حلاج: نقد و بررسی کرونولوژیکی اشعار دکتر شفیعی کدکنی (سه جلد)
خلاصه
سرودههای دکتر شفیعی نیز با این تغییر و تحولات نرمافزاری و ایدئولوژیاش تغییر پیدا کرد؛ از شعر چریکی تا شعر بیتفاوتی در مقابل پدیدههای سیاسی و اجتماعی جامعه و از شعر بیتفاوتی تا شعر با مفهوم و مضامین عرفانی و تصوف.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی استاد دانشگاه، شاعر، ادیب و پژوهشگر معروف معاصر است که بخش عمدهای از فعالیتهای ادبی و فرهنگیاش به سرودن شعر اختصاص یافته است. او در سال 1318 در کدکن به دنیا آمده است. شعر چنان از دیدگاه این شاعر با تخلص «م. سرشک» بااهمیت است که میگوید: «شاید هیچکس باور نکند که دلبستگی من به نقد ادبی و مطالعات در باب تصوف از فرط دلبستگی به شعر است. میتوانم ادعا کنم که کمتر چیزی در این باب میشود که من آن را با حوصله نخوانم». بنابراین شاعری از نظر استاد شفیعی بر هر کار ادبی و فرهنگی او رجحان و برتری دارد. نویسنده در این کتاب، فقط به اشعار و سرودههای شفیعی کدکنی توجه داشته است و آنها را از دیدگاه تحلیلی و تطبیقی مورد نقد و بررسی قرار داده است.
بر اساس مصاحبهها و نوشتههای استاد شفیعی، ایشان آغاز شاعری خود را از حدود چهاردهسالگی تخمین زده است؛ بنابراین آغاز سرودههای این شاعر به سال 1332 برمیگردد. آغاز آشنایی او با شعر نو از طریق شعر «مریم» فریدون توللی اتفاق ابتاد.
گلمحمدی معتقد است: «قطعاً باید پذیرفت که شعرهای اولیۀ دکتر شفیعی به تقلید از شعر سنتی است و اگر او با دکتر شریعتی آشنا نمیشد و افق شعر نو و نیمایی را درک نمیکرد، به جایگاهی که اکنون در شعر معاصر دارد، نمیرسید و این موفقیت نیز به پیروی از سبک نیمایی میسر شده است نه به علت سرودههای سنتی استاد. البته دکتر شفیعی چندین بار سعی کرد که از دامنۀ نفوذ شعر نیمایی فراتر برود؛ بنابراین مدتی به شعر سپید فکر کرد؛ ولی چون شاعر پرتوان و عجیبی را در جلوی خود داشت به نام شاملو، گذر از شعر شاملویی را در توان خود ندید و به حماسه روی آورد و به چیزی مابین نیما و اخوان بسنده کرد و بعدها نیز در شعر عرفانی و تصوف غرق شد. البته الگویی که دکتر شفیعی برای شعر سنتی خود در نظر گرفته بود، شعر بیدل بود که به آن علاقۀ وافر داشت؛ ولی گذر از نکات و مضامین بسیار پیچیدهای که بیدل در شعر خود به کار گرفته بود، نیز کار سادهای نبود؛ بنابراین پیروی از بیدل هم برای م.سرشک موفقیتآمیز نشد».
دکتر شفیعی به طور کلی شاعری فرمالیست و ایدئولوگ است. شاعر ایدئولوگ به یک ایدئولوژی اعتقاد دارد؛ اما ذهن استاد شفیعی در طول دوران زندگی ادبی و فرهنگیاش از یک ایدئولوژی ثابت و یکسان تبعیت نکرده است. او بسته به زمان و شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه بهویژه نوع ارتباط و تعامل خود با افراد، سازمانها و رویدادها، تحت تأثیر ایدئولوژیهای غالب آن زمان تغییر تفکر و تعامل داده است. موقعی که دوران شور و حال، دغدغه، رشد و گسترش ایدئولوژی چپ، بهویژه جریانهای چریکی جنگل پیش آمد، شفیعی شاعر ایدئولوگ چپ با گرایش به چریکهای جنگل شد؛ بعد که در دستگاه دکتر ناتل خانلری وارد شد و این استاد نیز خود از حزب توده دوری جسته و به نظام شاهنشاهی گرایش پیدا کرده بود، شفیعی نیز در نرمافزار ذهنیاش به تبعیت از او به دمودستگاه دولتی نزدیک شد. هنگامی که انقلاب سال 57 رخ داد، دکتر شفیعی در ایدئولوژی اعتقادی و عرفان سنتی غرق شد.
سرودههای دکتر شفیعی نیز با این تغییر و تحولات نرمافزاری و ایدئولوژیاش تغییر پیدا کرد؛ از شعر چریکی تا شعر بیتفاوتی در مقابل پدیدههای سیاسی و اجتماعی جامعه و از شعر بیتفاوتی تا شعر با مفهوم و مضامین عرفانی و تصوف. بنابراین برای بررسی دورانهای شعری این شاعر باید سرودههای او را با توجه به این نقاط عطف تغییر و تحولات ذهنیاش مورد بررسی و نقد قرار داد.
به طور کلی میتوان مقاطع شعری استاد شفیعی را از لحاظ کرونولوژی به این شرح دستهبندی کرد:
1. سرودههای اولیه و دوران زندگی در مشهد و خراسان (1318 ـ 1344)؛ 2. سرودههای دوران اعتقاد به ایدئولوژی چریکی جنگل (1344 ـ 1350)؛ 3. سرودههای دوران تدریس در دانشگاه تهران و همکاری با دکتر خانلری و نزدیکی به سیستمهای اداری رژیم گذشته (1350 ـ 1357)؛ سرودههای دوران بعد از انقلاب سال 57 (1357 به بعد).
انواع سرودههای دکتر شفیعی در دورۀ اولیه، شعر کلاسیک و به سبک خراسانی بود. مجموعه شعر «زمزمهها» و «شبخوانی» در این دوره سروده شده است. او در سال 1344 برای ادامۀ تحصیل در رشتۀ فوقلیسانس و دکترای زبان و ادبیات فارسی رهسپار تهران میشود. در این زمان او اندیشههای خاص خودش را داشت و تحت تأثیر افرادی نظیر دکتر شریعتی، نعمت آزرم، اسماعیل خویی و از همه بیشتر مهدی اخوان ثالث و حتی شعرایی با اندیشههای چپ و وابسته به حزب توده مثل فریدون توللی و امیرهوشنگ ابتهاج قرار داشت و به آنها نزدیک بود. در این دوره دیدگاهها، تفکرات و مانیفست ذهنی او با گذشتهاش تفاوت فاحشی پیدا کرد و گرایشهای جدید در مجموعههای شعری بعدی او کاملاً نشان داده شده است. در این دوره مجموعههای شعری «از زبان برگ»، «در کوچه باغهای نشابور» و «مثل درخت در شب باران» از شفیعی کدکنی سروده و نشر یافته است.
مجموعههای «از بودن و سرودن» و «بوی جوی مولیان» از دکتر شفیعی در دوران تدریس در دانشگاه تهران و همکاری با ناتل خانلری در سالهای 1350 تا 1357 سروده شده است. در سرودههای بعد از انقلاب او میتوان به این موارد اشاره کرد: «کتاب شعر هزارۀ دوم آهوی کوهی»، مجموعه شعر «خطی ز دلتنگی»، مجموعه شعر «غزل برای گل آفتابگردان»، مجموعه شعر «در ستایش کبوترها»، مجموعه شعر «ستارۀ دنبالهدار». او در این دوره به مباحث و مطالب عرفانی و اعتقادی که ناشی از فعالیتهای پژوهشی و تحقیقات او در روی متون نظم و نثر عرفانی بود، پرداخت و سرودههایش نیز از این فعالیتهای تحقیقات متأثر گردید. استاد شفیعی در این مقطع میکوشد تا فلسفۀ هستیشناسی را در شعر و بیان خود طرح کند؛ بنابراین در هزارتوی تاریخ، عرفان، تصوف و حتی آثار باستانی به جستجو میپردازد و حتی گاهی هم خود را در اندیشههایش گم میکند و دچار ناامیدی عرفانی میگردد.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
نقد و بررسی کرونولوژیکی اشعار دکتر شفیعی کدکنی (از شعر چریکی تا عرفان حلاج)
* سرودههای اولیه در دوران زندگی در مشهد (خراسان) (1318 ـ 1344)
کتاب شعر آیینهای برای صداها
مجموعه شعر زمزمهها
مجموعه شعر شبخوانی
* سرودههای دوران زندگی در تهران و اعتقاد به ایدئولوژی چریکی (1344 ـ 1350)
مجموعه شعر از زبان برگ
مجموعه شعر «در کوچه باغهای نشابور»
مجموعه شعر «مثل درخت در شب باران»
* سرودههای دوران تدریس در دانشگاه تهران و همکاری با دکتر ناتل خانلری و نزدیکی به سیستمهای اداری رژیم گذشته (1350 ـ 1357)
مجموعه شعر «از بودن تا سرودن»
مجموعه شعر «بوی جوی مولیان»
* سرودههای دوران بعد از انقلاب (1357 تا کنون)
کتاب شعر هزارۀ دوم آهوی کوهی
مجموعه شعر «خطی ز دلتنگی»
مجموعه شعر «غزل برای گل آفتابگردان»
مجموعه شعر «در ستایش کبوترها»
مجموعه شعر «ستارۀ دنبالهدار»
* نقد و بررسی کرونولوژیکی اشعار کتاب طفلی به نام شادی
مجموعه شعر «زیر همین آسمان و روی همین خاک»
مجموعه شعر «هنگامۀ شکفتن و گفتن»
مجموعه شعر «از همیشه تا جاویدان»
مجموعه شعر «شیپور اطلسیها»
مجموعه شعر «در شب سردی که سرودی نداشت»
* نقد و بررسی کرونولوژیکی اشعار متفرقه
از مجموعه شعر «بهار کاغذین» پنجاه شعر چاپنشده در مجلۀ بخارا، اسفند 1387 که در کتابها نیامده است
بعضی از سرودههای منتشرشده با عنوان «در لحظۀ حضور»، در مجلۀ بخارا، شمارۀ 92 که در کتابها نیامده است
بعضی از سرودههای منتشرشده با عنوان «یکصدویک شعر منتشرنشده»، در مجلۀ بخارا، شمارۀ 98 که در کتابها نیامده است
بعضی از سرودههای منتشرشده با عنوان «یکصدوپنجاه شعر منتشرنشده»، در مجلۀ بخارا، شمارۀ 105 که در کتابها نیامده است
شعرهای متفرقه و اخوانیات چاپشده در جراید و مجلات و سایتهای کامپیوتری
سخن پایانی
* پیوستها
چرا دکتر شفیعی کدکنی شاعر آوانگارد نیست؟
نقد و بررسی شعر «دیباچۀ» دکتر شفیعی کدکنی
تأثیرپذیری دکتر شفیعی کدکنی از ایدئولوژی چپ
دکتر شفیعی کدکنی، شاعری در پشت نقابها
دکتر شفیعی کدکنی و قصیدۀ غوکنامه
بررسی جایگاه شعر دکتر شفیعی کدکنی در ادبیات معاصر
مانیفست فکری و ذهنی دکتر شفیعی کدکنی
بررسی سیمای زن و مفهوم عشق در شعر دکتر شفیعی کدکنی
شبکۀ پدرخواندگی در ادبیات فارسی معاصر
* منابع و مراجع
* فهرست اعلام
* شفیعی کدکنی در آینۀ تصویر
پربازدید ها بیشتر ...
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
نشر کتاب، و تمدن
عبدالحسین آذرنگدر این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا
نظری یافت نشد.