اصحاب نور و دو رسالۀ عرفانی و اشراقی از سدههای هشتم و یازدهم هجری
خلاصه
این کتاب دربرگیرندۀ سه رساله از میراث کهن فارسی و عرفانی ایرانیان بدین ترتیب است: اصحاب نور از مؤلفی ناشناخته، رسالۀ قطبیه از مؤلفی ناشناخته و مظهر انوار از محمدتقی استرآبادی.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
با درنگ در میراث عرفانی در جهان ایرانی / اسلامی درمییابیم که از همان نخستین سدههای اسلامی، از جمله دغدغههای اصلی جانهای شیفتۀ رهایی از روزمرگیهای متداول بشری، برنمودن یکی از حساسترین و ظریفترین و بسا که مقدمترین نمودهای حیات معنوی آدمی بوده است: نسبت عشق و عقل بهمثابۀ شخصیترین حضور راز هستی موجودی که پای بر خاک و دل در افلاک دارد. درواقع بیسبب نیست که ما اکنونیان، ادب ایرانی پیشینیانمان را چنین سرشار از نمادپردازی و ستایش آیینی مییابیم که ترکیبی است تغزلی از معرفتگرایی باطنی و احساسگرایی و شوری قلبی.
این کتاب دربرگیرندۀ سه رساله از میراث کهن فارسی و عرفانی ایرانیان بدین ترتیب است: اصحاب نور از مؤلفی ناشناخته، رسالۀ قطبیه از مؤلفی ناشناخته و مظهر انوار از محمدتقی استرآبادی.
رسالۀ «اصحاب نور» با الهام از میراث شیخ اشراق به بازنمود نسبت عشق و عقل پرداخته است. این رساله تأویل و تفسیری صوفیانه از داستان خضر و موسی بنا بر آیات شصت به بعد سورۀ کهف است. از مؤلف این رساله نشانی در دست نیست؛ اما باید پیش از تاریخ 883 هجری نوشته شده باشد که در پایان رسالۀ «مقصد الاقصی» به عنوان تاریخ کتابت نسخه آمده است. از لحن رساله برمیآید که درواقع تقریری است از آرای یکی از مشایخ ناشناختۀ صوفیه و در قالب ترکیبی از نوشتار و گفتار یکی از مشایخ اهل منبر تنظیم شده است؛ چنانکه در اثنای سخن، پرسش و پاسخهایی دیده میشود که میان صاحب رساله و یکی از صوفیان علاقمند به مباحث فلسفی ردوبدل میشود و بر اساس آن از دانش فلسفی و منطقی او میتوان سخن گفت. این رساله بر اساس تکنسخۀ موجود در بخش نسخ شرقی کتابخانۀ ملی پاریس تصحیح شده است.
افزون بر نوشتههای صوفیان و عارفان پارسینویس، ترجمۀ شماری از آثار ابنعربی به این زبان نیز در گسترش آرای او سهم داشت. همچنین از آثاری باید یاد کرد که ترکیبی از ترجمان پارسی گزیدههایی از آثار او با درنگهای عرفانی مترجمانشان هستند. «رسالۀ قطبیه» از جملۀ همین آثار است که مترجم/ گردآورندۀ ناشناس آن به احتمال فراوان از پیروان مکتب شیخ صفیالدین اردبیلی بوده است و با اقتباس از باب هفتادوسوم کتاب «الفتوحات المکیة» ابنعربی و کتاب «القطب والامامین والمدلجین» او کوشیده است به کوتاهی، اما به گویایی آرای موجود در بیان مراتب اولیای حق سبحانه را در اختیار اصحاب نظر بگذارد و نه مقام اولیاء را چنین رتبهبندی کند: 1. مقام رقبا؛ 2. مقام اخبار؛ 3. مقام ابرار؛ 4. مقام نقبا؛ 5. مقام ابدال؛ 6. مقام مردان اشتیاق؛ 7. مقام اوتاد؛ 8. مقام نجبا؛ 9. مقام امامان. دایرههایی که مترجم/ گردآورندۀ رساله در بازنمود مراتب متفاوت اولیاء حق رسم کرده است، از آشنایی جدی او با میراث ابنعربی و همگنان ایرانیاش مانند سعدالدین حمویه خبر میدهد. با این وجود در سبک نگارش او تا اندازهای تحت تأثیر سبک عربینگاری ابنعربی بوده است. یگانه نسخۀ خطی این رساله به شمارۀ 4764 در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود.
سومین رسالۀ این کتاب به قلم محمدتقی استرآبادی است. ابوجعفر محمدتقی بن عبدالوهاب بن حسین بن سعدالله بن حسین استرآبادی مشهدی، از فیلسوفان و متفکران فارسینویس روزگار صفوی است. گستردگی منابع او را در این رساله میتوان دید که رسالهای است در بیان عوالم موجود و آموزههای مشائیان و اشراقیان و متکلمان و صوفیان دربارۀ تعداد و نامهای آنها. درونمایۀ این رساله که در پنج مظهر به نگارش درآمده، بهروشنی برمینماید که استرآبادی با معارف عرفانی و فلسفه و الهیات آشنایی ژرفی داشته است. او در نگارش این رساله افزون بر آثار عرفانی و کلامی مانند «شرح فصوص الحکم» مؤیدالدین جندی و «نظامیه» خواجگی شیرازی، به آثار اشراقی شیخ اشراق و قطبالدین شیرازی و جلالالدین محمد دوانی توجه خاصی داشته است. از این رساله چهار نسخۀ خطی در دسترس است که تصحیح بر اساس آنها صورت گرفته است.
فهرست مطالب کتاب:
اشارت و یاد
اصحاب نور
رسالۀ قطبیه
مظهر انوار
نمایهها
پربازدید ها بیشتر ...
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
نشر کتاب، و تمدن
عبدالحسین آذرنگدر این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا
منابع مشابه بیشتر ...
اختیارات مظفری (680 ق): جامعترین کتاب هیئت بطلمیوسی و غیربطلمیوسی به زبان فارسی
قطبالدین محمود بن مسعود شیرازی«اختیارات مظفری» مفصلترین کتاب هیئت به زبان فارسی است؛ البته پیش و پس از آن آثاری با این حجم و تخصص
فیروزشاهنامه: دنبالۀ دارابنامه بر اساس روایت محمد بیغمی (ویراست جدید)
ناشناساین متن در شرح جهانگیری و جنگهای فیروزشاه پسر داراب و برادر دارای دارایان است. در این مجلد بخشی بسی
نظری یافت نشد.