نسبت کلمه با تصویر: گزارشی از مبانی فلسفی ـ بلاغی (به همراه سه بررسی با موضوع رویکرد ضدافلاطونی دلوز، فوکو و دریدا به تفکر/ تصویر/ نوشتار)
خلاصه
در این کتاب ابتدا به بررسی سوابق مطالعات کلمه ـ تصویر پرداخته شده است تا حوزه و دامنۀ اینگونه مطالعات بهتر شناخته شود. نخست نشان داده شده است که این مطالعات در سیر تاریخی خود همواره در حوزهای بینابین به سر میبرده است و در قلمروهای فلسفه، هنر، فلسفۀ هنر، تاریخ هنر و ادبیات پرسه میزده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
نوشتن دربارۀ تصویر چه ضرورتی دارد؟ آیا هنگامی که دربارۀ تصویر چیزی مینویسیم، آن تصویر را به امری مکتوب محدود و مقید نکردهایم؟ چگونه میتوان در برابر یک تصویر ساکت ایستاد و دربارۀ آن هیچ چیز نگفت و ننوشت؟ چرا شنیدن مانند دیدن نیست؟ آیا میتوان ردهبندی خاصی برای تصاویر درنظر گرفت که تمام راهها را بر زبان کلامی ببندد و از تمامی جهات صرفاً تجسمی و تصویری باقی بماند؟ بیشک عمدهترین راه برای آنکه دربارۀ تصویری که دیدهایم یا میبینیم با دیگران حرف بزنیم یا ارتباط برقرار کنیم آن است که از زبان بهره بگیریم. مواجهۀ زبانی با یک تصویر، بهویژه تصویری که حالا فقط نوشتاری را دربارۀ آن میخوانیم و خودش غایب است، همیشه محل بحث و منازعه بوده است.
متفکران مختلفی به وجوه گوناگون نسبت کلمه با تصویر پرداختهاند و از این رهگذر با وجه بازنمایانۀ تفکر به طور عام و در حوزۀ موضوع این کتاب با وجه بازنمایانۀ تفکر افلاطونی به طور خاص از در تعارض برآمدهاند. افلاطون در جایگاه نمایندۀ قویدست دوهزار سال تاریخ تفکر میتواند چون پرهیبی همیشهحاضر عمل کند که در این قبیل مباحثات خواهناخواه رخ مینماید. مراد از تعبیر «وجه بازنمایانۀ تفکر افلاطونی» آن است که در نظام کلی فلسفۀ افلاطونی که در ادامۀ تاریخ فلسفه به نوعی تفکر افلاطونی میانجامد، هماره با یک اصل یا ایدۀ از پیش مسجل روبروییم که تمام امور خواه کلمات یا تصاویر تابعی از آناند و آن را بازنمایی میکنند.
در این کتاب ابتدا به بررسی سوابق مطالعات کلمه ـ تصویر پرداخته شده است تا حوزه و دامنۀ اینگونه مطالعات بهتر شناخته شود. نخست نشان داده شده است که این مطالعات در سیر تاریخی خود همواره در حوزهای بینابین به سر میبرده است و در قلمروهای فلسفه، هنر، فلسفۀ هنر، تاریخ هنر و ادبیات پرسه میزده است. برای این مهم سوابق عمده و آثار مهم این قبیل مطالعات بهاختصار معرفی شده است تا نشان داده شود تنها در قرن بیستم و پس از تمرکز پژوهشگرانی چند بر این قبیل مطالعات چیزی با عنوان «مطالعات کلمه ـ تصویر» سربرآورد.
در فصل دوم کتاب به مطالعۀ افلاطون و سوابق نظری و فلسفی آنچه امروزه مطالعات کلمه ـ تصویر خوانده میشود، پرداخته شده است. افلاطون در موارد متعدد و در راستای مباحث گوناگون به مبحث تصویر، نوشتار و گفتار پرداخته است. در این فصل تلاش نویسنده بر این است که نسبت نوشتار و گفتار و تصویر را به عنوان معضلی فلسفی تبیین کند و نشان دهد که افلاطون هوادار برتری با استیلای کدامیک از این عناصر بوده است و در امتداد آن بپرسد که آیا از اساس میتوان افلاطون را طرفدار مطلق یکی و طردکنندۀ مطلق دیگری دانست. این نکته از آنرو حائز اهمیت است که معمولاً در روایتی خاص از تفکر افلاطونی او را فیلسوفی معرفی میکنند که سردمدار مخالفتی بنیادین و تاریخی با تصویر بوده است.
در فصل سوم به بررسی دلایل و چگونگی آنچه دلوز، فوکو و دریدا ضدیت با افلاطونگرایی میداند، پرداخته شده است و بحث اصالت تصویر و تولد وانموده از دل مباحث فلسفی افلاطون به تلقیات دلوز در حوزۀ هنر پیوند داده شده است. دلوز معضل تفکر افلاطونی را استیلای تفکر «همان» میداند. توجه بیش از حد به اصل و منشأ و ترس و هراس از تصویرهایی که به اصل خود وفادار نیستند یا رونوشتهایی نازل و درجۀ دو شمرده میشوند از دغدغههای مشهور افلاطون در دیالوگهای اوست. فوکو از جهان تاریخی خاص خویش و با تکیه بر شیوهای مطالعاتی که خود «دیرینهشناسی» مینامید به بررسی دوبارۀ تاریخ و مفاهیم مدرنی که از دل آن برآمدهاند، میپرداخت. بهکارگیری این شیوه در حوزۀ هنرهای تجسمی به تولد نوشتهها و درسگفتارهایی منجر شد که هم ستایشهایی را برانگیخت هم نقدها و اعتراضاتی را. در بخش مربوط به دریدا به بررسی اثر مهم او در این زمینه یعنی «این یک پیپ نیست» پرداخته شده است تا ردپای افلاطونگرایی او بازیابی شود.
دریدا بر بحث نوشتار و اولویت قایلشدن برای آن تمرکز میکند. او نیز در نوشتارهایی بهویژه «داروخانۀ افلاطون» و «بذرافشانی» و «از گراماتولوژی» به مباحثی در این زمینه میپردازد و تلاش میکند نشان دهد چگونه تفکر افلاطونی موجبات رواج یا ثبات نوعی طرز تلقی یا برداشت از حضور معنای مشترک و همهفهم شده است. در این بخش بر مقالۀ بلند «داروخانۀ افلاطون» تمرکز شده است که دریدا در آن تلاش میکند نشان دهد بر خلاف خواست افلاطونی برای انقیاد معنی و داعیهای که در زمینۀ حقیقت و صدق دارد، معنا همیشه غایب، متأخر و به تعبیری زخمی به دست ما میرسد.
در بخش نتیجه ضمن بررسی دوبارۀ دستاوردهای فصول، به این مهم اشاره شده است که برداشتهای این سه فیلسوف از فلسفۀ افلاطون تا چه اندازه منعندی و تا چه حد مطابق با نص نوشتههای افلاطون است.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
فصل اول: چیستی مطالعات و پسزمینۀ تاریخی ـ سیاسی
فصل دوم: افلاطون و مفاهیم بنیادین
فصل سوم: ضدیت دلوز، فوکو و دریدا با افلاطون
بخش یک: دلوز و تفکر بدیل
بخش دو: پروژۀ فوکو
بخش سه: دریدای دهۀ شصت
نتیجهگیری
کتابشناسی
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
ادبیات، فیلم، فرهنگ؛ اصول و مبانی نقد
مایکل رایاننویسنده در این کتاب نقد و نظریه را در بستری میانرشتهای با زبانی روان و گویا در برابر خواننده قرار
راهنمای مشاورۀ خوانندگان برای کتابهای غیرداستانی
نیل وایتنیل وایت در این کتاب ابتدا مفاهیم اصلی خدمت مشاورۀ خوانندگان را در حیطۀ کتابهای غیرداستانی توضیح م
منابع مشابه بیشتر ...
میشل فوکو: زهد زیباییشناسانه بهمثابه گفتمان ضد دیداری
عارف دانیالی با مقدمهای از محمدرضا تاجیکعنوان این کتاب «فوکو: زهد شناسانه بهمثابۀ گفتمان ضددیداری» است. نگارنده تلاش میکند ذیل این مبحث، ب
فلسفۀ هنر میشل فوکو: تبارشناسی مدرنیته
جوزف تنکیمسئلۀ نویسنده در این کتاب بازگویی تاریخ فرمها یا توصیف منطق تأثیرگذاریها و تطورات سبکشناختی نیست.
نظری یافت نشد.