معماری خانقاه در خراسان سدۀ پنجم
خلاصه
معماری خانقاه از مواضع ابهام در تاریخ معماری ایران است؛ گویی بخشی از حافظۀ معماری ما محو شده است. بازیابی این حافظه نیازی به کاری عمیق و گسترده در دورهها و مکانهای گوناگون دارد. این کتاب عهدهدار یکی از پارههای آن تحقیق گسترده است؛ چیستی و چگونگی معماری خانقاه در زادگاه آن خراسان و در نخستین پارۀ تاریخ آن، یعنی از اواخر سدۀ چهارم تا نیمۀ سدۀ ششم هجری.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
از هزارانهزار اثر معماری که گذشتگان ما در این سرزمین پدید آوردهاند فقط اندکی به دست ما رسیده است. انسانها این بناها را با دیدگاه و اندیشهها و سلایق، با فنون و مهارتها و موادی و با سازوکارهای فردی و اجتماعیای پدید آورده بودند و در آنها به شیوههایی زندگی میکردند و به آنها به گونهای مینگریستند و دربارهشان داوری میکردند. گذشت زمان و تحولات فرهنگی موجب شده است امروزه تصوری درست از آن اندیشهها و سازوکارها و شیوههای زندگی و طرز نگرش و داوری نداشته باشیم.
هنگامی که غربیان کار تاریخنگاشت معماری ایران را آغاز کردند، بسیاری از خانقاهها بر اثر سیاستهای روزگار صفویان و بعد از آن ویران شده یا تغییر کارکرد یافته یا متروک مانده و از یادها رفته بود؛ به همین دلیل کم بودند کسانی که خانقاه را هم در زمرۀ گونههای پربسامد ایران بشناسند. همچنین در نسبت آیین و نهاد و گونهبنا، باز خانقاه نمونهای بسیار آموختنی است. آیا نهاد خانقاه از آغاز بنایی خاص خود داشت؟ آیا همۀ بناهایی که آنها را در منابع کهن خانقاه خواندهاند، محل استقرار نهاد خانقاه بوده است یا اینکه معنای این واژه در طی زمان یا در پهنۀ مکان تغییر کرده است؟ در هر صورت معماری خانقاه امری تاریخی است. هم واژۀ خانقاه، هم آیین و کارکرد خانقاه، هم نهاد خانقاه، هم نسبت میان بنایی به نام خانقاه و نهاد آن امری است در معرض دگرگونی و وابستۀ زمان و مکان و ناگزیر در زمانهای گوناگون و مکانهای مختلف نیازمند مطالعههای جداگانه است.
مطالعۀ معماری خانقاه و جستن معنای آن از این حیث اهمیتی چشمگیر دارد که آنچه را مورخان ادبیات و فرهنگ ایران دربارۀ تصوف گفتهاند، به مکان پیوند میزند و در نسبت با مکان مینگرد؛ همچنانکه در واقعیت بوده است. معماری خانقاه از مواضع ابهام در تاریخ معماری ایران است؛ گویی بخشی از حافظۀ معماری ما محو شده است. بازیابی این حافظه نیازی به کاری عمیق و گسترده در دورهها و مکانهای گوناگون دارد. این کتاب عهدهدار یکی از پارههای آن تحقیق گسترده است؛ چیستی و چگونگی معماری خانقاه در زادگاه آن خراسان و در نخستین پارۀ تاریخ آن، یعنی از اواخر سدۀ چهارم تا نیمۀ سدۀ ششم هجری.
در فصل اول این کتاب به واژۀ خانقاه پرداخته شده است و اینکه آیا این واژه را از ابتدا برای مکان تجمع و عبادت صوفیان به کار میبردهاند یا نه. برای این منظور نویسندگان به بحثی معنیشناختی دربارۀ خانقاه دست زدهاند. برای این بحث ناگزیر در حوزۀ معنایی و تبار و خویشان خانقاه جستجو شده است؛ از سوی دیگر از این سؤال پرسیده شده است که آیینی که بعدها در مکان خانقاه مستقر شد، پیش از خانقاه در کدام بناها تحقق مییافت و چگونه؟ چه شد که آییتهای صوفیان رفتهرفته گونهبنایی خاص خود طلبید و آن را پدید آورد.
در فصل دوم به طرز شکلگیری نهاد خانقاه و ویژگیهای آن پرداخته شده است. درک ویژگیهای نهاد خانقاه سبب میشود تا لازمۀ تحقق و اجرای آن نهاد و آیینهای مربوط به آن روشن شود که چه فضاها و چه ترکیبی بوده است. این بررسی مقدمات لازم برای فهم ویژگیهای کالبد خانقاه و تطبیق ویژگیهای نهاد و ویژگیهای کالبد با شواهد نوشتاری مربوط به این نهاد و گونهبنا را فراهم میآورد که موضوع فصل سوم است.
فصل چهارم به این پرسش اختصاص دارد که آیا میان آثار برجایمانده از معماری سدۀ پنجم در خراسان، بنایی هست که بر ویژگیهای گونهبنای خانقاه منطبق باشد. در این فصل نشان داده شده است بنایی در خراسان که سالها آن را مسجد جامع دانستهاند، بر ویژگیهای کالبدی خانقاه سدۀ پنجم وفق میکند و باید آن را خانقاه دانست.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
مقدمه
فصل 1: تبار و خویشان خانقاه
فصل 2: نهاد خانقاه
فصل 3: بنای خانقاه
فصل 4: بقایای خانقاه
فهرست منابع
فهرست اعلام و اصطلاحات
پربازدید ها بیشتر ...
نشر کتاب، و تمدن
عبدالحسین آذرنگدر این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا
زنان نمایشنامهنویس (نسل اول و دوم)
رسول نظرزادهنمایشنامههای این کتاب، از دل جستجوی گسترده در منابع و آرشیوها و کتابخانهها و نشریات گذشته طی چند س
نظری یافت نشد.