۱۵۶۹
۴۴۵
حافظ پادشاه عریان شعر

حافظ پادشاه عریان شعر

پدیدآور: ابوالفضل رجبی ناشر: بهمن برناتاریخ چاپ: ۱۳۹۸مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 1ـ1ـ95039ـ622ـ978تعداد صفحات: ۲۴۰

خلاصه

هدف اصلی و اولیه نویسنده ناشاعری حافظ است. شئونی دیگر که دیگران برای او قائلند، تا جایی در بحث طرح خواهند شد که به متن راجع باشند. مفسران و منتقدانی که در این کتاب به آنها ارجاع داده شده است، ضرورتاً برجسته‌ترین حامیان حافظ نیستند.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.​

 

ما و دیگران محتملاً ایران را همچون سرزمین شعر می‌شناسیم. به دیگر سخن گویی مهم‌ترین و ارجمندترین رهاورد ـ دست‌کم فرهنگی ـ کشورمان شعر است. این ویژگی هم از حیث کیفی و هم از لحاظ کمی اهمیت دارد. درخشان‌ترین شاعران جهان از دید بسیاری در این سرزمین و از این سرزمین برآمده‌اند و بالیده‌اند. عدد شاعران ایرانی نیز بسیار است و ایران سرزمینی شاعرپرور. از این خیل بی‌شمار معدودی را در مقام شاعران تراز اول مطرح کرده‌ایم. حال اگر بگویند یکی از این ارکان اساساً شاعر نیست و نباید در زمره بزرگان بیاید، به سادگی نخواهیم پذیرفت. اما حقیقت همین است و جز این نیست؛ حافظ همان شاعر ناشایست است که باید به سرایندگانی بزرگ و بعضاً از یاد رفته جا دهد و خود از تارک بلند شعر فارسی فرو آید. این حقیقت ـ اگر چه در بادی نظر پذیرفتنی نمی‌نماید ـ با سنجش ابیات خواجه و دیگر شاعران روشن می‌شود.

شاید این توهم و تصور در ذهن شکل گیرد که نگارنده با فروشکستن هیمنه غولی بزرگ چونان لسان‌الغیب مجالی برای جلوه‌گری می‌جوید. ماجرا کاملاً وارونه است. به باور نویسنده غول‌های عالم ادبیات ایران پیش از این زمین‌گیر شده‌اند و به ناحق گرد خاموش فراموشی بر دفتر و دیوانشان نشسته است. رسالت نویسنده در این مجموعه ـ علاوه بر افشای ناشایستی حافظ ـ اثبات شایستگی ده‌ها شاعر بزرگ دیگر خواهد بود. پیامد این رسالت حظی است که ما و آیندگان از «شعر» خواهیم برد، وگرنه بسیاری از آن بزرگان ازیادرفته هفتاد کفن پوسانده‌اند و مألاً سهمی در این ماجرا ندارند. نویسنده بر آن است که باری دیگر ذائقه ایرانی خورش در خور خویش را خواهد یافت و از زیبایی سرشار خواهد.

یکی از دلایلی که برای ماندگاری حافظ و توجه مداوم به شعرش ذکر می‌کنند، حضور دیوان او در خانه‌های ایرانیان است. به زعم دوستان اگر حافظ عظمتی نداشت، مردمان این اندازه با او انس نمی‌گرفتند. همین تأیید همگانی را نشانه عظمت او دانسته‌اند. اما در اینجا دو نکته مغفول می‌ماند. اولاً دوستان خود نیز می‌دانند که عامه مردم معیاری زیبایی‌شناختی برای تشخیص شعر خوب از بد ندارند. به کلی وزن‌ها را نمی‌شناسند و حتی شعرهای حافظ را نیز اشتباه می‌خوانند. عامه مردم ـ دقیقاً همچون جامعه ادبی ایران ـ بیشتر مجذوب جاذبه‌های فرامتنی در شعر حافظند. ایشان خواجه شیراز را به واسطه لسان‌الغیبیش دوست می‌دارند. به گاه شادی یا غم، تفألی به دیوانش می‌زنند و از او چاره‌ می‌جویند یا نقش آینده می‌پرسند. شگفتا که دوستان همین نکته را نیز دلیلی بر درستی دعوی خویش دانسته‌اند: حافظ آنقدر بزرگ است که حتی مردم ناآگاه از عالم شعر نیز دوستش دارند! استدلال موجه کاملاً برعکس است. در واقع دوستان مقدمه و نتیجه استدلال خویش را جابجا کرده‌اند. ابتدا باید ثابت شود که حافظ شاعر بزرگی است. در این صورت می‌توانیم خلایق را در گرایش به او محق بدانیم. ثانیاً مردم شاعر دیگری را نمی‌شناسند. در حقیقت شاعران دیگر به ایشان عرضه نشده‌اند تا میانشان به قضاوت بنشینند. ذائقه مردم را نیز جامعه ادبی ایران تعیین می‌کند. کافی است نگاهی بیندازیم به تعداد نسخی که از دیوان‌های حافظ و فی‌المثل ادیب صابر ترمذی انتشار می‌یابد. چند کس در ایران شاعر اخیر را می‌شناسد یا حتی نامی از او شنیده است؟ مردمان بر خلاف آنچه می‌پندازند، نمی‌توانند متقاضی کالایی باشند که به ایشان عرضه نمی‌شود. هم از این رو استدلال دوستان که اقبال (به ادعای ایشان) ششصد ساله مردمان به حافظ را دلیل بر عظمتش دانسته‌اند، به کلی ناصواب است.

هدف اصلی و اولیه نویسنده ناشاعری حافظ است. شئونی دیگر که دیگران برای او قائلند، تا جایی در بحث طرح خواهند شد که به متن راجع باشند. مفسران و منتقدانی که در این کتاب به آنها ارجاع داده شده است، ضرورتاً برجسته‌ترین حامیان حافظ نیستند. می‌شد به صدها کتاب و مقاله و خطابه و ... دیگر نیز ارجاع داد. اما به آنانی بسنده شده که به مناسبت متن پایشان پیش آمد یا بیش از همه در تیررسم بودند.

نویسنده از مخاطب انتظار دارد پی‌نوشت‌ها را نیز از نظر بگذراند. متن اصلی کتاب عمدتاً ذکر نقایص و ناروایی‌های حافظ است؛ اما در پی‌نوشت‌ها روی دیگر ماجرا یعنی نقایص و ناروایی‌های مریدان او رو می‌شود.

نقد اشعار در دو بخش آمده است. در بخش غزل‌ها کل یک شعر نقد شده است و با معادل‌هایی (عمدتاً هم‌وزن و هم‌قافیه) از دیگر شاعران سنجیده شده است. در بخش بعدی برخی از ابیات با تفصیلی بیشتر نقد شده و معادل‌هایی نیز از دیگر شاعران در مقابلشان گذاشته شده است.

فهرست مطالب کتاب:

آغاز سخن

به جای مقدمه

غزل‌ها

ابیات

فهرست منابع

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

نشر کتاب، و تمدن

نشر کتاب، و تمدن

عبدالحسین آذرنگ

در این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا