نخستین رویاروییهای هنر عصر ناصری با هنر غرب (موسیقی، نمایش، نقاشی)
خلاصه
موضوع این کتاب بررسی و توصیف چگونگی و نحوۀ نفوذ هنر غرب در هنر عصر ناصری است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
نفوذ فرهنگی ـ هنری غرب در مشرقزمین کمتر از سلطۀ نظامی و سیاسی این سرزمینها نیست، زیرا آنها با هدف به انحصار درآوردن ذوق و اندیشه و تفکر ملل مشرقزمین، مقدمات تسلیم جوامع شرقی را نه در زمانی کوتاه و محدود، بلکه در دورانی طولانی و با ابعادی وسیع و گسترده مهیا کردند. این در حالی بود که در تاریخ کهن شرق، و بهویژه ایران، پویایی و صلابت و استحکام فرهنگی ـ هنری آنچنان در باور و اعتقاد مردم ریشه داشت که نهتنها امکان هیچگونه تداخل، تأثیر و تقلیدی را فراهم نمیکرد، بلکه به گواهی تاریخ فرهنگ و هنر جهانی، ایرانیان با استفاده از مبانی راستین اندیشه و فرهنگ و خلاقیت هنری خود، فرهنگ استوار و زنده و پویایی را در رقابت با آنچه در مغربزمین در جریان بود به جهانیان عرضه میکردند. از آنجا که تحولات فرهنگی ـ هنری هیچ جامعهای نمیتواند فارغ از رخدادها و وقایع اجتماعی ـ سیاسی شکل گیرد، متعاقباً مقدمات ورود و گسترش سبکهای غربی در هنر ایرانی با گسترش روابط با ملل اروپایی از دورۀ صفوی فراهم شد؛ روابطی که در آغاز جنبۀ جلب دوستی دوسویه را داشت، اما لاجرم زمینۀ نفوذ هنر غرب را در ایران و مشخصاً در دورۀ قاجار و بهویژه عصر ناصری فراهم آورد. این نفوذ به تدریج گسترده شد و به تقلید از سبکهای اروپایی از سوی هنرمندان در پرتو حمایت ناصرالدینشاه و در گام بعد درباریان او منتهی شد.
موضوع این کتاب بررسی و توصیف چگونگی و نحوۀ نفوذ هنر غرب در هنر عصر ناصری است. بر این اساس، پرسشهای اصلی عبارت است از اینکه زمینههای مهمتأثیرپذیری از فرهنگ غرب در عصر قاجار و بهویژه دوران حکومت ناصرالدین شاه، چه بود؟ و نیز نحوۀ نفوذ غرب در رایجترین هنرهای این دوره ـ همچون موسیقی، نمایش و نقاشی ـ تا چه اندازه و به چه شیوه و تأثیرگذاری آن بر جامعه و هنرمندان چه مقدار بود و چه تأثیراتی را به همراه داشت؟ در پاسخ میتوان گفت عواملی همچون حضور میسیونرها، اعزام محصلان به غرب، تأسیس دارالفنون و سفرهای ناصرالدینشاه به فرنگ از زمینههای مهم تأثیرگذار بر حورۀ هنری عصر ناصری بود. همچنین، در پی استقبال ناصرالدین شاه، که مهمترین رکن جامعه محسوب میشد و از سویی حضور معلمان و محصلان بازگشته از اروپا در عرصۀ آموزشهای هنری تا حد چشمگیری هنر غرب در ایران منتشر و رایج شد و متعاقباً هنرمندان از سویی برای بهدشت آوردن رضایت شاه و درباریان و از سوی دیگر به دلیل خودباختگی نسبی، به این جریان شتابی بیش از پیش بخشیدند. از این رو، سبکهای سنتی ایران رو به فراموشی و اضمحلال نهاد و سبکهای غرب به عنصری غالب مبدل شد.
این کتاب از یک مقدمه و پنج فصل مجزا تشکیل شده است. در فصل اول، روابط فرهنگی ـ هنری ایران با کشورهای اروپایی، از مغولان تا ابتدای عصر قاجار، بررسی شده است. مطالب این فصل، که مقدمهای برای ورود به بحث اصلی است، میزان روابط فرهنگی ـ هنری دوران حکومت مغولان، آققویونلوها، صفویه، افشاریه و زندیه را با غرب به صورت مجمل بیان میکند.
در فصل دوم، زمینههای مؤثر در ورند نفوذ غرب در ایران دورۀ قاجار و بهویژه عصر ناصری ذکر شده است، زیرا این عوامل بیشک مهمترین علل رواج سبکهای غربی محسوب میشوند که شامل حضور مبلغان مذهبی، اعزام محصلان به اروپا، تأسیس دارالفنون و سفرهای ناصرالدینشاه به فرنگ است. در این فصل، تلاش شده به شکل مستقل و مجزا به میزان تأثیر این عوامل با دیدی علمی و به دور از جانبداریهای رایج پرداخته شود.
فصل سوم به بیان جایگاه موسیقی در دربار ناصرالدینشاه و تأثیر غرب بر آن اختصاص یافته است. در پی سفرهای ناصرالدین شاه به غرب و از سویی جذب معلمان اروپایی و آغاز به کار آنان در دارالفنون، نخستین گامهای حضور آموزش موسیقی به سبک و سیاق غربی، بهویژه در حوزۀ موسیقی نظامی، با تلاشهای مسیو لومر فرانسوی فراهم شد که سایر حوزههای فعالیتهای موسیقایی مرتبط را نیز تحت تأثیر نسبی خود قرار داد. بر این اساس، در فصل سوم به تشریح و تبیین این جریان پرداخته شده است.
در فصل چهارم، میزان تأثیر غرب بر نمایش ایران، که از قدمتی کهن برخوردار است، بررسی و مداقه شده است. با آغاز نمایشنامهنویسی به سبک و سیاق اروپایی در آثار افرادی همچون آخوندزاده و تبریزی و پس از ترجمۀ نمایشنامههای نویسندگان غربی، بهویژه مولیر و سپس اجرای این آثار در تماشاخانۀ دارالفنون، که به تقلید از تماشاخانههای فرنگ ساخته شده بود، نخستین اقدامات به منظور اشاعه و گسترش نمایش به سبک غربی در پرتو حمایت ناصرالدینشاه انجام پذیرفت. از اینرو، در فصل چهارم به صورت مبسوط واکاوی این امر مدنظر است.
فصل پایانی به یکی دیگر از حوزههای هنری متأثر از سبکهای هنری غرب میپردازد. هنر نقاشی از دورۀ صفوی دستخوش تغییراتی ـ گاه بنا به علایق پادشاهان و گاه از سوی هنرمندان این عرصه ـ شد و این امر تا دورۀ قاجار ادامه یافت. با ورود به عصر ناصری، بنا به دلایلی همچون علایق مفرط شاه، حضور نقاضان اروپایی در دربار و حضور معلمان ایرانی فراگرفتۀ فنون هنری غربی، بهویژه سبکهای ایتالیایی این هنر روندی متفاوت را طی کرد؛ چنان که افرادی همچون صنیعالملک و کمالالملک به تقلید نسبی از سبکهای غربی روی آوردند و به تدریج آن را به سبکی غالب و رایج مبدل کردند.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
فصل اول: نظری به روابط هنری ایران و غرب (1210 ـ 651ق/1795 ـ 1252 م)
فصل دوم: زمینههای تأثیرپذیری از هنر غرب
فصل سوم: تأثیر غرب بر موسیقی
فصل چهارم: تأثیر غرب بر نمایش
فصل پنجم: تأثیر غرب بر نقاشی
فرجام سخن
کتابنامه
نمایه اشخاص
نمایه اماکن
پربازدید ها بیشتر ...
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
خط و نوشتار
اندرو رابینسونخط، هنر تثبیت ذهنیات است. خط را میتوان بزرگترین اختراع بشر دانست. به کمک این اختراع، تاریخ تمدن بش
نظری یافت نشد.