خانۀ دور: ناگفتههایی از زندگی فروغ فرخزاد
خلاصه
این کتاب دربرگیرندۀ پنج گفتگو با خانواده، دوستان و آشنایان فروغ فرخزاد دربارۀ زندگی اوست.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب دربرگیرندۀ پنج گفتگو با خانواده، دوستان و آشنایان فروغ فرخزاد دربارۀ زندگی اوست. حسن این کتاب و تازگیاش در گفتههای «کامیار شاپور» فرزند فروغ فرخزاد است. کامیار پیش از این به اختصار حرفهایی دربارۀ مادرش زده که خیلی روشن و صریح هم نبوده است؛ اما در این کتاب اطلاعاتی از زندگانی پدر و مادرش میدهد که تازگی دارد و مفصل و خواندنی است. گفتگوی طولانی دیگر این کتاب با پوران فرخزاد است که او در این گفتگو چهرۀ پدر و فضای خانوادۀ فرخزادها را بازنمایی کرده است و مرجع مرجحی است برای مخاطب که برود و بخواند و بداند که فروغ فرخزاد نامدار در چه خانوادهای رشد کرد و بالید. افزون بر این دو گفتگو، سه گفتگوی دیگر نیز با شمسی فضلاللهی، عبدالرفیع حقیقت و عبدالکریم پرتو نیز در این کتاب آمده است.
در بخشی از گفتگوی پوران فرخزاد دربارۀ آغاز شاعری فروغ و سختیهای او در شعرگویی و چاپ اشعارش میخوانیم: «راه من به خاطر ازدواج با سیروس همتی بازتر بود؛ چون آثار خام و ناپختهام بهآسانی در آسیای جوان چاپ میشد؛ اما فروغ، دفتر شعر به دست، از این مجله به آن مجله میرفت و در حالوهوایی اینچنینی بود که سرانجام شعر «گناه» او به پسند فریدون مشیری نازنین ـ که یادش گرامی باد ـ افتاد و در مجلۀ پرتیراژ «روشنفکر» به چاپ رسید. شعری لطیف، ساده و صمیمانه، اما جنجالی و سرنوشتساز که برآیندی انفجاری داشت. فروغ تازه شعرهایش داشت چاپ مطرح میشد. به اشعار اولیهاش اگر نگاه کنید، میبینید که شعرهای حسی یک زن است، دخترانه و بچهگانه است. بعد از این بود که پرویز گفت: یا شعر یا من!». (ص 80)
گفتگوی دوم کتاب با کامیار شاپور انجام شده است. در بخشی از این گفتگو دربارۀ رابطۀ پدر و مادرش میگوید: «پدرم به نبوغ فروغ هیچ شکی نداشت. همانطور که فروغ احترام زیادی برای پدرم قائل بود پدرم هم از جهت هنر احترام زیادی برای فروغ قائل بود ..... دو نفر هستند که در زندگی فروغ نقش داشتند و بعد از مرگش هر دو سکوت کامل اختیار کردند. یکی از آنها پدر من است که هیچ وقت مصاحبهای راجع به فروغ نکرد و هیچ چیزی هم نگفت .... شخصیت دوم هم آقای گلستان است که ساکت مانده است و هیچ چیزی نمیگوید. علاوه بر این پدرم آرشیو پروپیمانی از کارهای فروغ و نوشتههای دیگران دربارۀ او جمهع کرده بود ....». (ص 99)
شمسی فضلاللهی (بازیگر، گویندۀ رادیو و صداپیشه) سومین شخصی است که در این کتاب گفتگویی کوتاه با او صورت گرفته است. گفتگو با عبدالرفیع حقیقت (نویسنده و شاعر) چهارمین گفتگوی این کتاب را به خود اختصاص داده است. در این گفتگو دربارۀ آشنایی وی با فروغ فرخزاد میخوانیم: «عرض کنم من از سال 1337 تا 1345 که آن حادثۀ غمانگیز بهمنماه اتفاق افتاد با ایشان هماهنگ بودم. اندیشههایشان را گاهی تجلی میدادم. یعنی جلا میدادم. اندیشههای فرهنگی من در تاریخ در او خیلی اثر گذاشته بود.... این اندیشه در فروغ اثر گذاشته بود. دلیل تعلق خاطر او به من بیشتر جنبههای روحی و روانی داشت. اما از همه مهمتر اینکه فرقی بین فاعل و مفعول قائل نبود و خودش گاهی اوقات میگفت: «من در مقابل مردان فاعل هستم. بهخصوص در مورد آن کسی که دوست میداشت. انعکاسش خیلی ویژگی خاصی داشت». (ص 152)
آخرین گفتگوی این کتاب نیز با عبدالکریم پرتو (مؤسس چاپخانۀ امیرکبیر) صورت گرفته است. وی زمانی که پرتو و شاپور در اهواز زندگی میکردند، کارگر چاپخانۀ خوزستان بود؛ همان چاپخانهای که اول بار شعر «گناه» فروغ را در مجلۀ «ندای کارون» چاپ کرد. در این گفتگو دربارۀ چاپ شعر «گناه» آمده است: «آن روز فروغ آمد چاپخانه و به مدیر ما شعری داد و گفت این شعر را من سرودهام. اگر ممکن است در یکی از نشریات چاپ کنید ..... کلمبو از شعر نو بدش میآمد. شعر نو و نیمایی اینها تازه داشت جان میگرفت. کلمبو گفت: «خانم این مزخرفات چیه نوشتی؟». مدیر روزنامۀ ندای کارون به نام میرصادقی پشت میز نشسته بود. گفت: «دخترم! بده نگاه کنم چه سرودی؟» میرصادقی تا شعر را خواند، گفت: «آقای کلمبو این دخترک یک نابغه است. این یک انقلاب ادبی است. من این شعر را در صفحه اول روزنامه چاپ میکنم». خاطرم هست کتاب اسیرش را هم در یک دفتر شصتبرگی آورد. زمانی که میخواست برود تهران برای قدردانی از کلمبو تقدیمش کرد؛ ولی کلمبو کتاب را نگرفت و گفت: «من از این نوع شعرها خوشم نمیآید و اعتقادی هم به شعر نو ندارم». فروغ هم دفتر را برد پیش علی دشتی. دشتی هم مقدمهای نوشت و داد به انتشارات امیرکبیر که به اسم اسیر چاپ شد و همان هم شد چاه نفتی برای انتشارات امیرکبیر». (ص 162)
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
پوران فرخزاد
کامیار شاپور
شمسی فضلاللهی
عبدالرفیع حقیقت
عبدالکریم پرتو
تصاویر
پربازدید ها بیشتر ...
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
منابع مشابه بیشتر ...
مروارید ادب ایران
سمانه سنگچولیشهابالدین عبدالله مروارید ملقب به بیانی کرمانی، تنها شاعری است که در قرن نهم هجری به سرودن رباعی شه
نظری یافت نشد.