صبح روان (پنجاه و یک شعر از کنستانتین کاوافی)
خلاصه
کنستانتین کاوافی شاعر و روزنامهنگار یونانی. او متولد مصر است تابعیت بریتانیایی داشت و به زبان یونانی و انگلیسی و فرانسه شعر سروده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
کنستانتین کاوافی شاعر و روزنامهنگار یونانی. او متولد مصر است تابعیت بریتانیایی داشت و به زبان یونانی و انگلیسی و فرانسه شعر سروده است.
نامی که به یونانی (یونانی نو) کابافیس مینویسند و کاوافی میخوانند گویا همریشۀ «قاب» میفتد که واژهای ترکی است. کاوافیها اقلّ کم از سدۀ هیجدهم جزو جمعیت یونانی قسطنطنیّه بودهاند که یعنی بوزنتۀ پریروز و استامبول امروز و بعضی احتمال دادهاند که اصلاً از پست ارامنۀ ایران بوده باشند.
در همین قسطنطنیّه است که پدر و مادر شاعر پیوند زناشویی میبندند (1849) و پس از چندی که در انگلستان میگذرانند در اواخر 1854 یا اوایل 1855 به اسکندریه میکوچند.
در همین اسکندریه است که کنستانتین کاوافی ـ «ته تغاری» این خانوادۀ پر زاد و رود ـ به دنیا میآید: 29 اوریل 1863. و باز در همین جاست که هفتاد سال بعد میرود از دنیا، و باز در 29 آوریل (1933) سالروز مرگ او سالروز ولادت اوست.
هفت سال که کنستانتین کاوافی ـ از نه سالگی الی شانزده ـ در انگلیس میگذراند، چنان انگلیسیمآب بارش میآورد که میگویند یونانی او تا آخر عمر یکهوا آکسفردی میزده است. اولین شعرش را به زبان انگلیسی مینویسد. در ادبیات انگلیسی تبحری به هم میرساند و تأثیر میپذیرد از شکسپیر و از رابرت براونینگ، همچنانکه بعدها از اسکار وایلد.
در 1882 با شلوغی اوضاع و در گیرودار آن جنبش ضدخارجی که به این میانجامد تا ناوگان انگلیس بندر اسکندریه را به توپ ببندد، مادر با سه پسرش از جمله کنستانتین، از اسکندریه به قسطنطنیه میکوچد و تا سه سال کنج خانه پدری میماند. امرار معاششان در این دوران آبباریکهای است که از دسترنج سه پسر دیگر هر از گاهی میرسد. اشعاری که کنستانتین در این ایام مینویسد، پارهای به انگلیسی است، پاری به فرانسوی و پارهای هم زبان مادری یونانی.
مترجم این اشعار بیژن الهی است. بیژن الهی، نقاش، شاعر و مترجم آوانگارد ایرانی در شانزدهم تیرماه 1324 در تهران متولد شد. کودکی و نوجوانی خود را در محلۀ استخر، چهارراه حسنآباد سپری کرد و همانجا با جواد حمیدی آشنا شد و در کلاسهای آموزشی استاد حمیدی، نقاشی را به صورت مقولهای حرفهای دنبال و نسبت به زندگی و هنر نقاشان فرنگی شناخت پیدا کرد. چهارده ساله بود که صحنۀ گل گرفتن و پارهکردن آثار نقاشان مدرن ایرانی که پیرو پیکاسو خطاب میشدند را در خیابان لالهزار، نمایشگاه مهرگان، نظاره کرد که به گفتۀ خود الهی تأثیری ژرف بر زندگی و هنر او بر جای گذاشت. در ابتدای دهۀ چهل خورشیدی پایش به محافل شعری کشیده شد و در سال 1343، اولین شعرش را در کتاب دوم جنگ ادبی طرفه منتشر کرد و به همۀ اهالی حرفهای شعر معرفی شد. او با حضور در محافل ادبی و نیز انتشار اشعارش در مجلۀ جزوه شعر تأثیری شگرف بر همنسلان خود گذاشت و به همراه احمدرضا احمدی چشماندازی متفاوت و نگاهی نو در شعر معاصر به وجود آورد و به تبیین فضاهای شعری خود دست یافت و با حضور در مجلۀ اندیشه و هنر حیات فکری خود را گسترش داد.
استفاده از تکنیکهای ادبیات مدرن در کنار دانش او از ادبیات کلاسیک، منجر به خلق فضایی نو و تصویرپردازی ویژهای در شعر بیژن الهی شد. از جمله شاخصههای مهم شعر او تقطیع و چینش منحصربهفرد واژگان و همچنین تلفیق گزارههای انفصالی، تلویحی و بههمپیوستن توانش ارتباطی و روایی و خلق صحنههای بدیع و تصویرسازیهای تازه و نو در شعر فارسی بود.
او بیشتر انرژی و وقت خود را صرف ترجمۀ آثار بزرگانی چون آرتور رمبو، فدریکو گارسیا لورکا، کنستانتین کاوافی، ولادیمیر نابوکوف، هانری میشو، تی.اس.الیوت، فردریش هولدرلین و ..... کرد که با توجه به تسلط او به چند زبان زندۀ دنیا، ترجمۀ بینظیر و ارزندهای از خود به جای گذاشت.
الهی در ترجمه چیرهدست بود و کاوافی را به خوبی به مخاطبان ایرانی شناساند.
اولین شعری که در این کتاب آورده شده، این شعر است:
فكر و ذكرم شده اين كار. ولي امروز
چه كُند پيش ميرود. اي داد!
از صبح، هوا بس گرفته بود، دقمرگ شدم.
همهاش باران.
همهاش باد، باد، باد.
حرفم كه نميآيد، چه كنم جز نگاه و نظربازي؟
درين گرتۀ بيرنگ كه حال پيش چشم دارم در قاب،
لب پاشويه غنودهست جواني رعنا،
شايد خسته از كبوتربازيي زير آفتاب.
چه قدي، چه قامتي!
عجب ظهر قيامتي
نأشهاش كرده، مست خواب!
به تماشا مينشينم و ساعتهاست:
كمكمك كه شعر ميشود، تازه كشف ميشود.
چرا زيباست.
پربازدید ها بیشتر ...
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
نظری یافت نشد.