۱۹۶۵
۶۳۴
ائوریپیدس: پنج نمایشنامه

ائوریپیدس: پنج نمایشنامه

پدیدآور: ائوریپیدس ناشر: نیتاریخ چاپ: ۱۳۹۵مترجم: عبدالله کوثری مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 1ـ466ـ185ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۵۵۵

خلاصه

در این کتاب چهار تراژدی که از بزرگ‌ترین دستاوردهای تخیل و اندیشه آدمی است با عناوین «مدئا، ایپولیتوس، زنان تروا و باکخانت‌ها (زنان باکخوسی)» همراه با تراژدی «الکترا» آورده شده است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

ائوریپیدس از نسل سوم تراژدی‌نویسان بزرگ یونان و نویسنده‌ای است که هم منتقدان باستان و هم پژوهشگران دوران جدید او را درام‌نویسی سنت‌شکن و نامتعارف می‌دانند و شواهد موجود نیز این شهرت را تا حدی تأیید می‌کند. بنابر آنچه دربارۀ او در باستانیان آمده می‌توان گفت او در 480 قبل از میلاد به دنیا آمده و در 407 نیز درگذشته است.

آغاز فعالیت ائوریپیدس را سال 455 می‌دانند و یکی از نمایشنامه‌هایش را «دختران پلیاس» گفته‌اند. برخی از صاحب‌نظران این تقارن را که آیسخولوس در سال 456 از دنیا می‌رود و بزرگ‌ترین نمایندۀ نسل سوم کار خود را درست یک سال بعد از مرگ او آغاز می‌کند، تا حدی ساختگی می‌دانند.

نود عنوان نمایشنامه به نام ائوریپیدس ثبت شده و این رقم حاکی از 22 اجرا در جشن‌های دیونوسوسی است. از آثار ائوریپیدس دو مجموعۀ باستانی در دست است: یکی شامل ده نمایشنامه است که باستانیان با عنوان «آثار برگزیده» فراهم کرده‌اند به همان شیوه که هفت نمایشنامه از آیسخولوس و سوفوکلس ترتیب داده‌اند. این ده نمایشنامه کارهایی است که در نظر باستانیان اعتبار بسیار داشته (مثل مدئا، اورستس، زنان فینیقایی). اما مجموعۀ دیگری (L) نیز هست که نه نمایشنامه را کم‌وبیش به ترتیب الفبایی گردآورده و بدین ترتیب نمونۀ جامع‌تری است که هراکلس و فرزندان هراکلس را هم چنان درخور آنهاست ارج نهاده، هرچند این نمایشنامه‌ها نمایندۀ اوج مهارت ائوریپیدس نیستند. پس بر روی هم شانزده تراژدی، یک نمایشنامه ساتیری (کوکلوپس) و یک نمایشنامه شبه ساتیری (آلکستیس) و نیز نمایشنامه‌ای با عنوان رسوس در دست است.

در این کتاب چهار تراژدی که از بزرگ‌ترین دستاوردهای تخیل و اندیشه آدمی است با عناوین «مدئا، ایپولیتوس، زنان تروا و باکخانت‌ها (زنان باکخوسی)» همراه با تراژدی «الکترا» آورده شده است. تراژدی پنجم جدا از قدرت انکارناپذیر متن و برخی از پاره‌های بی‌همتای آن که به‌راستی اوج شعر کلاسیک است، زمینه‌ای را فراهم می‌کند تا دانشجویان تئاتر بتوانند نحوۀ رفتار سه تراژدی‌نویس بزرگ یونان را با مضمونی واحد مقایسه کنند. زیرا ماجرای این مادرکشی نخستین بار در نیازآوران آیسخولوس روایت شده، سپس ائوریپیدس (در 412 ـ 414) در نمایشنامه‌ای با عنوان «الکترا» آن را به شیوۀ خود تصویر کرده و سرانجام سوفوکلس (در 410) در نمایشنامه‌ای با همان عنوان الکترا برداشت و تفسیر خود را از این ماجرا به قلم آورده است.

در مورد «زنان تروا» نیز که هنوز هم یکی از مؤثرترین نوشته‌های ضد جنگ به شمار می‌آید و همچنان قدرت خود را حفظ کرده و سرتاسر برخوردار از شعری پرشکوه است که گاه چون رودی خروشان و گاه آرام و آمیخته به اندوهی ژرف در تمام صفحات جاری است، دانشجویان تئاتر می‌توانند کار ائوریپیدس را با زنان تروای سنکا که سخت تحت تأثیر ائوریپیدس بوده، مقایسه کنند. این تراژدی‌ها جدا از اهمیتی که در هنر تئاتر دارند، شعری باشکوه و در اوج قدرت تأثیرگذاری هستند و با همین رویکرد زبان این متن‌ها برگزیده شده است.

«مدئا» اگرچه پس‌‌زمینه‌ای از سحر و جادو دارد، نمایشنامه‌ای رمانتیک نیست؛ تراژدی شخصیت و موقعیت است. به عبارت دیگر این نمایشنامه با خود رمانس سروکار ندارد، بلکه به پایان رمانس می‌پردازد که اغلب برعکس رمانتیک است. زیرا اغلب رمانس‌ها جز معدودی که به حدی والا دست یافته‌اند، نقصی در جایی دارند و در ماجرای یاسون و مدئا این نقص بس خطیر است.

«ایپولیتوس» نمایشنامه‌ای زیباست که حتی سختگیرترین منتقدان ائوریپیدس وحدت ساختار و شخصیت‌پردازی صادقانه و نیز تعادل کلاسیک آن را تأیید کرده‌اند. همچنین مهارت یکتای شاعر در این نمایشنامه ستودنی است که چگونه دخالت نیروهایی فوق بشری را که در هیئت آفرودیت و آرتمیس نمودار شده‌اند، در بافته‌ای از کنش بشری خوش نشانده است. این نمایشنامه الگویی بوده برای دو تراژدی مشهور که گاه با وام‌گرفتن از کلام نیز همراه بوده و از این دو یکی فایدرا نوشتۀ سنکا و دیگر فدر نوشتۀ راسین است.

طراوت و زیبایی شعر «باکخانت‌ها» سبب شده این تراژدی جایگاهی خاص میان تراژدی‌های ائوریپیدس داشته باشد. این تراژدی که بعد از مرگ شاعر به اجرا درآمد، به گونه‌ای روشن درام‌نویسی را نشان می‌دهد که به روش و سبکی برگشته که اگر نگوییم متعلق به جوانی بیست‌وپنج سال پیش از آن تعلق داشته. باکخانت‌ها میان تراژدی‌های او بهترین ساختار را داراست. وحدتی بیشتر دارد و از نیروی تحرکی برخوردار است که در همه جای ایپولیتوس به چشم نمی‌‌خورد. 

نظر شما ۱ نظر

پربازدید ها بیشتر ...

نشر کتاب، و تمدن

نشر کتاب، و تمدن

عبدالحسین آذرنگ

در این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا

منابع مشابه

سوفوکلس و فلسفه: جستارهایی دربارۀ نمایشنامه‌های ادیپوس

سوفوکلس و فلسفه: جستارهایی دربارۀ نمایشنامه‌های ادیپوس

پل وودراف و دیگران

هدف این کتاب آن است که نشان دهد در آثار ادبی برجسته چه ارتباطات پیچیده‌ای با دیدگاه‌ها و دغدغه‌های ف