
سوفوکلس و فلسفه: جستارهایی دربارۀ نمایشنامههای ادیپوس
خلاصه
هدف این کتاب آن است که نشان دهد در آثار ادبی برجسته چه ارتباطات پیچیدهای با دیدگاهها و دغدغههای فلسفی نهفته است. این کتاب از جمله کتابهای بهراستی ارزشمندی است که میتواند دیدگاههای تازهای را به خوانندۀ فارسیزبان عرضه کند. این کتاب راهی میگشاید تا خواننده بتواند از منظری نو به نمایشنامههای ادیپوس نگاه کند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
هیچ بعید نیست که سوفوکلس خود را شاعر میدانست. شکی نیست که او را مردی حکیم نیز میدانستند؛ چون او را برای مناصب مهمی در زندگی اجتماعی آتن برمیگزیدند یا در نظر میگرفتند. با این حال سوفوکلس هیچوقت آموزگار یا سوفیست نبود؛ گیریم زمانی پروتاگوراس، سوفیست خودخوانده، مدعی شده بود تمامی شعرای بزرگ در خفا سوفیستهایی واقعی بودند.
بیشک شاعران تراژدینویس با افلاطون بر سر منش خدایان و پهلوانان اختلاف داشتند. گرچه افلاطون در نقد خود بر شعر تراژیک سخنی از سوفوکلس به میان نمیآورد، نمایشنامههای سوفوکلس بیشتر آن ویژگی شعر تراژیک را دارند که در «جمهوری» هدف نقد افلاطون است. افلاطون در صورتبندی خود از فضایل هیچ مجالی گرچه بسیار اندک برای دلرحمی باقی نمیگذارد. در مقابل سوفوکلس ما را وامیدارد تا ادیسئوس را به دلیل دلرحمیاش در «آژاکس» بستاییم. سوفوکلس با به صحنه کشیدن سلوک ادیپوس در مسیر خودشناسی در این دو نمایشنامه بصیرتهایی را دربارۀ این سلوک عرضه کرد. با توجه به این سلوک میتوان جایگاه خود را در روایتهای کلانتر یافت.
سوفوکلس حدود سال 495 پم در کلونوس جایی حوالی شهر آتن چشن به جهان گشود و تا حدود سال 405 زندگی کرد. او نخست در جشنوارۀ نمایشهای تراژیک در سال 468 پم به رقابت پرداخت و بر آیسخولوس پیروز شد. او موفقترین نمایشنامهنویس آتنی در سدۀ پنجم بود که حدود 120 نمایشنامه نوشت و حداقل هجده پیروزی کسب کرد. با حسرت باید گفت تنها هفت تراژدی کامل از او برجای مانده است. تخمین تاریخ این نمایشنامهها کار آسانی نیست.
نمایشنامۀ ادیپوس احتمالا بعد از شیوع آتن بر صحنه رفت. بسیاری از محققان بازۀ زمانی 425 ـ 428 پم را برای نخستین اجرای این نمایشنامه پذیرفتهاند. احتمالا سوفوکلس ادیپوس در کلونوس را بعد از ادیپوس شهریار نوشته است.
هدف این کتاب آن است که نشان دهد در آثار ادبی برجسته چه ارتباطات پیچیدهای با دیدگاهها و دغدغههای فلسفی نهفته است. این کتاب از جمله کتابهای بهراستی ارزشمندی است که میتواند دیدگاههای تازهای را به خوانندۀ فارسیزبان عرضه کند. این کتاب راهی میگشاید تا خواننده بتواند از منظری نو به نمایشنامههای ادیپوس نگاه کند.
نوئل کرول در نوشتار خود پا به جنگی گذاشته که اولین سنگ آن را افلاطون پرتاب کرده بود. او در اثنای نوشتار خود به بازنگری در استدلالهایی میپردازد که فلاسفه علیه ارزش شناختی داستان دستوپا کردهاند. او کارش را با نشان دادن امری معرفتبخش شروع میکند که از حدود تصور منتقدان فراتر است. کرول برای انجام این کار تفسیر مفیدی را از بوطیقای ارسطو پیش میکشد. ادبیات از گفتار و کردار محتمل مردانی خاص معرفتی را به دست میآورد و آن را با خوانندۀ خود به اشتراک میگذارد. او این نکته را در ادیپوس تورانوس پیش چشم میآورد.
در نوشتار دوم نویسنده سؤال مهمی را طرح میکند: اینکه ادیپوس در سنجش گواهی که اساس تصمیمات اوست، تا چه اندازه موفق عمل میکند؟ پاسخ این است که ادیپوس به دلیل تندمزاجیاش بارها و بارها متهورانه و بیمبالات دست به داوری میزند.
هگبرگ موضوع خودشناسی را در نوشتار خود برگزیده است. او انگارههای دستپروردۀ ریچارد ولهایم را دستاویز قرار داده تا به خواننده نشان دهد که ادیپوس چطور پلهپله به آنجا رسید که توانست خودش را در قالب شخصی حاضر در مرکز تصویری ببیند که خیال میکرد تصویر فرد دیگری است.
آنزدورف در نوشتار خود ادیپوس شهریار را بازتابی از ماجرای آتن در زمان تألیف نمایشنامه تفسیر میکند؛ از جمله مرگ پریکلس رهبر این شهر. بر اساس دانستهها از تاریخ، بهویژه گزارشهای توکودیدس، سالهای منتهی به همهگیری سالهای طلایی رهبری روشنیبخش پریکلس بودند. ادیپوس رهبری روشنگر بود و قهرمانی او به ذهنش بازمیگشت؛ چراکه او نه با عضلات بلکه با ذهنش ابوالهول را شکست داد. در این مورد او مانند پرکلس روشنیبخش است. روشنگری ادیپوس نیز زمانی به محاق میرود که سروکلۀ بیماری همهگیز پیدا میشود و همین باعث میشود او برای مشورت نزد سروشهای معبد و همان پیشگویی برود که در کشتی فکری با ابوالهول کمرش به خاک خورده بود. ناکامی پیشگو در تلاش عقلانی پیشین خود اینک خطری را پیش چشم میآورد که نویسنده «عقلانیت افراطی در سیاست» مینامد. بنابراین این نمایشنامه در حکم بیدارباشی برای آتنیها بود تا چندان به حجت پریکلس دلخوش نکنند.
وودراف در نوشتار خود انواع تأثیرات خدایان بر سرنوشت آدمها را در نمایشنامههای سوفوکلس بهویژه همین دو مورد بررسی کرده است. سوفوکلس معتقد است عاملیت الهی در پسزمینۀ تمامی کنشهایی حضور دارد که بر صحنه نشان یا گزارش داده میشود؛ با این حال او نشان میدهد هر یک از این کنشها بهگونهای موجه از منش عاملان آنها نشئت میگیرد.
فیلیپ کیچر در مقابل عقبهای ادبی که از کتاب مقدس تا تی.اس الیوت را شامل میشود، چگونگی پیشروی ادیپوس به سمت نوعی حس وارهیدگی را برای خواننده نقل میکند. در «ادیپوس سالخورده» او از ظرح این نمایشنامۀ شگرف پا فراتر میگذارد تا تأملی ژرف و تکاندهنده دربارۀ پیرشدن آدمی به دست خود در اختیار خواننده بگذارد.
گریس لدبتر در نوشتار خود به بررسی فرایند سازگاری ادیپوس با خودش در «ادیپوس در کلونوس» میپردازد. او با بهرهگیری از نظریۀ شلومیت یادلینگادت روانکاو دربارۀ حقایق متعدد از نحوۀ رسیدن ادیپوس به نوعی خودشناسی پرده برمیدارد که از حدود نظریهای وحدتگرا دربارۀ حقیقت فراتر میرود.
در آخرین نوشتار این کتاب نویسنده از نگرههایی فلسفی خیربودن مرگ در ادیپوس در کلونوس را بررسی میکند و در آخر نشان میدهد که این نمایشنامه چگونه تصویری چشمگیر از این بنمایه یعنی رنج و محنت مدام در زندگی بشر به دست میدهد.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار سرویراستار مجموعه
سخن مترجم
دربارۀ نویسندگان
مقدمۀ ویراستار/ پل وودراف
ادیپوس تورانوس و ارزش شناختی ادبیات/ نوئل کرول
پاهای کُشنده/ سی.دی. سی.ریو
بر ویرانههای خودشناسی/ گری. ال.هگبرگ
خودکامگی و روشنگری و دین/ پترجی. آرنزدورف
خدایان، سرنوشت و شخصیت ادیپوس/ پل وودراف
ادیپوس سالخورده/ فیلیپ کیچر
حقیقت و خود در کلونوس/ گریس لدبتر
خیربودن مرگ در ادیپوس در کلونوس/ فرانکورری. تریوینو
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...

مردمشناسی ساوه و زرندیه
عبداله سالاریکتاب مردمشناسی ساوه و زرندیه دربردارندۀ مقدمه، موقعیت طبیعی و تاریخی و اوضاع جغرافیایی، ویژگیهای ا

شرقشناسی هالیوود؛ تحلیل روایت پسااستعماری مسلمانان در دنیای هالیوود
مجید سلیمانی ساسانینویسنده در این کتاب به دنبال پاسخ به این پرسش است که بازنمایی ملل شرق، خصوصاً اسلام و مسلمانان در سی
منابع مشابه

ملکوت و جنت
جورجو آگامبننویسنده در این کتاب به جدوجهدهایی میپردازد و با دستمایه قرار دادن تصور «پردیس»، «فردوس» و «جنت» تص
نظری یافت نشد.