سرگذشت خرمآباد
خلاصه
این کتاب در ۱۳۸۰ صفحه تاریخ خرمآباد از آغاز تا بهمن ۱۳۵۷ را روایت میکند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
پیشینۀ شهری که امروز خرمآباد لرستان نامیده میشود، بنابر یافتهها و کاوشهای دیرینهشناسان به بیش از شصتهزار سال میرسد. غارهای گرداگرد شهر آثار زندگی انسانهای دورههای میانۀ دیرینه/ پارینهسنگی، پارینهسنگی نو، فراپارینهسنگی را دربردارند. نسل انسانهای یادشده با گذار از دورههای پسین به زمانه یکجانشینی رسیدند. شناسایی اقامتگاههای فصلی و موسمی در غارهای شهر سبب شده خاورشناسان خرمآباد را نخستین بستر تمدن بشری در ایران، پایتخت پیش از تاریخ و پارینهسنگی ایران، بهشت قبل از تاریخ و بهشت طبیعی دوران نوسنگی که مردم توانستند به کشاورزی بپردازند، نامیدهاند.
جایگاه بیمانند خرمآباد به عنوان وصل جنوب به مرکز کشور سبب شده بسیاری از تاریخنگاران و سفرنامهنویسان به مناسبتهای گوناگون به ویژه ستیزهای زمانه به این شهر و نامهای پیشینش اشاره میکنند.
تاریخنگاران و پژوهشگران سلف در بین وقایع تاریخی خرمآباد در نیمۀ دوم قرن هشتم و در دوران حکمرانی ملک عزالدین به دو نکته اشاره کردهاند: یکی ورود شاه شجاع به خرمآباد و دیگر یورشهای ویرانگر تیمور به خرمآباد و قتل عام مردم این شهر در سالهای 788 و 795 قمری.
نام عیلامیان به عنوان نخستین دولت که به شیوهای ساختارمند بر لرستان حکومت کردهاند در تاریخ ثبت شده است. پس از انقراض دولت عیلام، حدود شهر و دیار لرستان پارهای از منطقه پارسه بوده و در قلمرو امپراطوری آشوری قرار داشته است. لرستان در عهد هخامنشی جزئی از اووج یا سوزیانا/ الی مائیس سومین ایالت از 31 ایالت این سلسله و در روزگار سلوکیه و اشکانی نیز یکی از ساتراپها/ ایالتها محسوب میشده است.
در بخشها و فصول مختلف این کتاب نویسنده به مسائل مختلفی چون اقلیم، پیشینه، فراز و فرود پهلوی، اجتماع، اقتصاد، فرهنگ و هنر، آداب، مذهب، آموزش و ورزش در خرمآباد و لرستان پرداخته است.
در صفحه 881 دربارۀ داستانآفرینی در این دیار آمده است: «در این جغرافیا، بعضی قصهها به جای "اتل متل توتوله" با گویش بومی "اکل مکل کل کومه" آغاز میشود و بیشتر با "ای دسم پررو، او دسم پررو، هر چی گُتم همش درو" پایان میپذیرد. مکان وقوع بیشتر قصهها دربار شاهان یا روستاها بود. شماری از قصهها نیز بیمکان بودند. تحریف هم بنا بر سلیقه قصهگو بهوفور دیده میشد. بانویی که با خواهرش قهر بود، در قصۀ "کبوتر چوبی / کموتو چویی" عمع بدجنس را به خالۀ بدجنس تغییر میداد. گاه نیز "ملکجمشید و ملکخورشید" با لریگویی به سه برادر تبدیل میشدند: "ملکجمشیر و ملکخورشیر و ملکشمشیر"! بعدها متوجه شدم که در بعضی قصههای مادربزرگهای شهر رگههایی از آثار فردوسی و نظامی دیده میشود یا شماری از قصهها شباهتهای بسیاری به افسانههای دیگر ملل دارند؛ گاه قهرمانسازند و زمانی دیگر همسنخی فرادست و فرودست را رقم میزنند».
در صفحه 1045 کتاب دربارۀ برخی از باورهای مردم این دیار سخن گفته شده است. در قسمتی از این بخش آمده است: «عقیدههایی که پیشینیان برای همه امور زندگی داشتند، گاه با دیگر شهرها و دیارها تفاوت داشت یا شکل دیگری به خود میگرفت. برای خواب باور این بود که هر کس جوراب بالای سرش باشد، خواب بد میبیند و اگر بخواهد سر ساعت خاصی از خواب بیدار شود، باید بگوید: "ای بالشت مدیونی ارمنه ساعت [مثلا ساعت 6] بیارنکی"/ ای متکا مدیون خواهی بود اگر مرا ساعت شش بیدار نکنی". برای بارش برف، بارانخواهی، شروع کار، سکونتگاه، کارهای روزانه و شبانه، مسافرت، خنده و گریه و به طور کلی زندگی راهکارهای بومی تجویز میکردند».
در مجموع خواندن این کتاب برای کسانی که علاقه به تحقیق و پژوهش دربارۀ تاریخ خرمآباد و آداب و سنن آن دارند، بسیار مفید به نظر میرسد.
فهرست مطالب کتاب:
سرآغاز
چکیده
اقلیم: جایگاه (شهرستان و شهر)، نامجا، زمین، کوه، پوشش، هوا، دما، باد، بارش، آب، پینوشت
غار تا قاجار: پیشینه، پیش از تاریخ، خایدالو/ سیماشکی/ سیماش، شاپورخواست، خُرّمآباد (زمانه خورشیدزادگان، روزگار صفوی، عهد افشار، دورۀ زند، عصر قاجار)، آثار (آببنا، آرامستان، پُل، تپه، دوازده برجی، راه، سنگنوشت، عمارت، غار، قلعه/ دژ، کاروانسرا، مناره، ویرانهها)، پینوشت
فراز و فرود پهلوی: سیاست (آبان 1304 تا شهریور 1320، شهریور 1320 تا مرداد 1332، مرداد 1332تا بهمن 1357)، اجتماع: ارتباط، توصیف دیگران/ روایت، جمعیت، خدمات (آتشنشانی و خدمات ایمنی، امنیت و قضاوت: نظمیه/ شهربانی، زندان، ثبت اسناد و املاک، عدلیه/ دادگستری، وکالت دادگستری، کارشناسی دادگستری، برق، بلدیه/ شهرداری، بهداشت و درمان، پست، تلفن، تلگراف و تلکس و ...، حمل و نقل: درونشهری، برونشهری، تعلیم رانندگی، توقفگاه، پمپ بنزین و تعمیرگاه، زباله، فاضلاب، قهوهخانه و غذاخوری، گاز، مسافرخانه و هتل)؛ اقتصاد: کشاورزی، دامپروری، شکار و ماهیگیری، تجارت، معدن، صنعت (صنایع دستی، صنایع ماشینی)، بانک، بیمه
فرهنگ و هنر: آفرینش (اعلان، تبلیغات، تئاتر، خوشنویسی، داستانآفرینی، روزنامهخوانی و رسانهنگاری: روزنامهخوانی، فروشندگان مطبوعات، نشریه آوران، نشریهداری، خبرنامهنویسی، خبرگزاری، شبنامهنویسی، شعر، طراحی/ گرافیک، عکاسی، فیلمسازی، کتابآفرینی، موسیقی، نقاشی)، پژوهش، پایگاه (تماشاخانه، چاپخانه، رادیو و تلویزیون، سرسرا/ تالار، سینما، کتابخانه، کتابفروشی/ کتابسرا، موزه، نشر کتاب)، آداب: تولد، زناشویی، مرگ، یلدا، نوروز (پیش از عید، تحویل سال، پس از عید)، باور، خوراک، پوشاک، خانه، زبان، مذهب: شیعیان (سادات، حوزه علمیه، زیارتگاه، نیایشگاه، مناسک: ماه محرم، ماه صفر، ماههای ربیع الاول تا جمادی الثانی، ماههای رجب و شعبان، ماه رمضان، ماههای شوال تا ذیحجه، تشکل)، اقلیتهای دینی؛ آموزش: مکتبخانه، آموزش ابتدایی و متوسطه، آموزش عالی؛ ورزش: بازی، تربیتبدنی، ورزش باستانی و کُشتی پهلوانی، کُشتی، فوتبال و فوتسال، والیبال، تنیس روی میز/ پینگپُنگ، دوومیدانی، وزنهبرداری، بدنسازی و پرورش اندام، بسکتبال، دوچرخهسواری، بوکس/ مُشتزنی، سوارکاری، شنا، کاراته، هندبال، ژیمناستیک، بیلیارد، کوهنوردی، جودو، هاکی، شطرنج، تیراندازی، قایقرانی، ورزش بانوان، سایر رشتههای ورزشی
پی نوشت
کتابشناسی
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
دیگر آثار نویسنده بیشتر ...
فرهنگ نامۀ مطبوعات کودک و نوجوان
علیرضا ملکزاد با مقدمۀ سیدفرید قاسمیدر این کتاب مشخصههای 702 عنوان نشریه دیده میشود که حدود بیستدرصد آنها را وزارت آموزش و پرورش و کا
اخگر انفجار؛ پیشزمینۀ و پیآمد مقالۀ «ایران و استعمار سرخ و سیاه» و چاپسپارههای همسان در روزنامههای آفتاب شرق، آیندگان، اطلاعات، رستاخیز و کیهان
سیدفرید قاسمی«ایران و استعمار سرخ و سیاه» عنوان مقالهای بود که در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۵۶ (۷ ژانویه ۱۹۷۸م) در روزنامۀ ا
نظری یافت نشد.