داستانهای عامیانۀ استان سمنان
خلاصه
این کتاب دربردارندۀ 61 قصه و افسانه از مردم استان سمنان است.معرفی کتاب
شنیدن لفظ داستان عامیانه، ذهن انسان را تا کودکی و قصههای مادربزرگ، پدربزرگها، قصههای پای کرسیهای گرم زمستان سرد، قصههای زیر آسمان پرستاره بر پشت بامهای خانهها در تابستان و آوازهایی که موقع کار و تلاش خوانده میشد و از اسطورهها یا قهرمانی حکایت میکرد میاندازد که بیشک همه طعم شیرین آن را چشیدهاند؛ چراکه مردم این سرزمین از گذشتههای دور تا به امروز با همین شیوه اخلاقیات را به فرزندانشان میآموختهاند.
در استان سمنان از لحاظ زبان و گویش در هر منطقهای نامی خاص بر این قصهها و قصهگوییها مینهادند؛ از جمله، آسنک در سنگسر، آسینیک در سرخه، آسونک در افتر، آستونک در سمنان و .... . همانطور که از اشتراکات این نامگذاریها پیداست، «اوسنه» یا افسانه اشاره دارد اما با کاف تصغیر یعنی افسانهای کوچک هم به لحاظ طول و تفسیرش و هم به لحاظ جایگاه اجتماعی مردم؛ زیرا افسانه برای شاهان و بزرگان گفته و نوشته میشد و دلاوران بسیار بزرگ؛ اما این افسانههای کوچک دربارۀ آدمهایی گفته میشد که در لحظهای خاص رشادتی کرده بودند بالاتر از عامه مردم یا چیزهایی دیگری از این دست که مردم لایق یادآوریشان میدانستند.
افسانهها بخش مهمی از داستانهای عامیانه هستند، اما همۀ داستانهای عامیانه افسانهها نیستند و گونههای دیگری نیز وجود دارند. و.ف.میلر باور دارد: «متداولترین راه تقسیم قصهها، تقسیم آن به قصههایی با مضمون خیالی، قصههای مربوط به زندگی روزمره و قصههای جانوران».
دکتر محجوب معتقد است: «در زبان فصیح و شیرین فارسی کلمه مترادف داستان وجود دارد: قصه، افسانه، حکایت، سرگذشت، حسب الحال، نقل، اسطوره و ... اما آیا این کلمات از نظر معنا تا چه اندازه با یکدیگر مشترکند و تا چه حد اختلاف دارند، در این باب هیچ داوری درستی نمیتوان کرد: افسانه یکجا به معنای ضربالمثل، جای دیگر به معنای داستان عاری از حقیقت و خیالی و در مقالهای دیگر به معنای معروف و مشهور استعمال میشود».
انواع داستان که با مووضع یا مضمون آنها در ارتباط است را در یک دستهبندی مشخص میتوان اینگونه آنها را تقسیم کرد: قصههای ایرانی که زادۀ تخیل قصهگویان ایرانی است؛ داستانهایی که اصل و ریشۀ هندی دارد و از زبان سانسکریت ترجمه شده است؛ قصههایی که منشأ آنها حماسۀ ملی و داستانهای دینی ایران باستان است؛ قصههای دینی و مذهبی؛ قصههایی که منظور از آن گفتن نتیجۀ اخلاقی و تربیتی دوران اندرز و پند است.
افزون بر اینها گاهی شرقشناسان نیز به منظور تفنن یا به علل دیگر قصههایی به سبک افسانههای مشرقزمین اشاره دادهاند.
این دستهبندی به هستیشناسی این داستانها نیز اشاره دارد و کارکرد آنها را نیز در نظر قرار داده و حتی به علل ساخت و بیان قصه نیز اشاره دارد و تقسیمبندی جامع و کاملی است که بر اساس آن میتوان به بررسی اینگونه از ادبیات عامه پرداخت.
در این کتاب افسانههای استان سمنان گردآوری شده است. برخی از منابع این داستانهای عامیانه از میراث مکتوب استان جمعآوری شده و برخی از آنها نیز حاصل گفتوشنود میدانی است.
عناوین برخی از افسانهها و قصههای آورده شده در کتاب به این قرار است: افسانۀ نامزد نوروز، افسانۀ گلیمگوش، افسانۀ عجوک بجوک، افسانۀ جمشید زرشوم، افسانۀ آقا پلنگ، افسانۀ پادشاه با خدا، حسن کچل و دیو جنگل سبز، دختر شاه پریان، دو برادر، کره اسب، شاهزاده و سیمرغ، بازوبند پادشاه، گاو زن پدر، حسن کچل و کاخش، چوپان و اسب پرنقرهای، آسونکی، دیو و کچل، خدا روزی رسونه، سه مجسمۀ طلایی و ... .
پربازدید ها بیشتر ...
ادبیات، فیلم، فرهنگ؛ اصول و مبانی نقد
مایکل رایاننویسنده در این کتاب نقد و نظریه را در بستری میانرشتهای با زبانی روان و گویا در برابر خواننده قرار
راهنمای مشاورۀ خوانندگان برای کتابهای غیرداستانی
نیل وایتنیل وایت در این کتاب ابتدا مفاهیم اصلی خدمت مشاورۀ خوانندگان را در حیطۀ کتابهای غیرداستانی توضیح م
نظری یافت نشد.