۱۵۵
۷۷
مالکیت و بهره‌بردای از زمین‌های کشاورزی در بزمین‌آباد: نگاهی به تحولات یکصدسالۀ مالکیت و بهره‌برداری از زمین‌های کشاورزی در یک روستای مازندران

مالکیت و بهره‌بردای از زمین‌های کشاورزی در بزمین‌آباد: نگاهی به تحولات یکصدسالۀ مالکیت و بهره‌برداری از زمین‌های کشاورزی در یک روستای مازندران

پدیدآور: رجبعلی مختارپور ناشر: فرهنگیانتاریخ چاپ: ۱۴۰۲مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۰۰شابک: 8ـ78ـ5558ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۳۲۶

خلاصه

مطالب کتاب در سه فصل تنظیم شده است. فصل اول عنوان استحصصال زمین کشاورزی در مازندران را دارد. در فصل دوم به سیر تحول در مالکیت زمین پرداخته شده است و فصل سوم به نظام‌های بهره‌برداری از زمین اختصاص دارد.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

طی چند دهۀ گذشته پژوهشگران به موضوع مالکیت زمین و تحولات آن در ایران پرداخته‌اند که کتاب‌های «مالک و زارع در ایران» (نوشتۀ لمتون» و «زمین و انقلاب در ایران» (نوشتۀ هوگلاند» از نمونه‌های برجستۀ مطالعات خارجی و مجموعه‌ای عظیم است که مطالعاتی در گروه‌های تخصصی ایران انجام شده است.

آن‌چنان‌که از سفرنامه و منابع تاریخی دیگر برمی‌آید، تا سال‌های پایانی سدۀ خورشیدی گذشته که از نظر تاریخی با پایان دورۀ قاجار هم‌زمان است، بخشی عظیم از مناطق جلگه‌ای مازندران، همچون مناطق کوهپایه‌ای آن پوشیده از جنگل بوده است. در این سال‌ها ساکنان روستاهای کوچک در لابلای جنگل، به اندازۀ نیاز جمعیت خود که همواره روند رشدی آهسته داشته است، درخت، درختچه و دیگر انواع گیاهان را از قطعه زمین‌های کوچک می‌زدودند تا آن را با وسایل بسیار ابتدایی که طی ادوار طولانی بدون تغییر مانده بود، زیر کشت برند و صرفاً نیازهای خانواده را برطرف کنند. روستای مورد مطالعه این کتاب «بزمین‌آباد» در 25 کیلومتری شمال شرقی شهر ساری قرار دارد.

مطالب کتاب در سه فصل تنظیم شده است. فصل اول عنوان استحصصال زمین کشاورزی در مازندران را دارد. در فصل دوم به سیر تحول در مالکیت زمین پرداخته شده است و فصل سوم به نظام‌های بهره‌برداری از زمین اختصاص دارد.

برخلاف دیگر مناطق کشور، در شمال ایران به دلیل بارش‌های کافی و شرایط مناسب برای رشد گیاهان، به‌جز شالی، دیگر محصولات کشاورزی نیازی به آبیاری نداشت و به صورت دیم کاشته می‌شد. در چنین شرایطی دسترسی به زمین مناسب برای کشت، از اهمیتی بیش از آب برخوردار بود. فصل اول دارای سه بخش است. در بخش اول اشاره می‌شود که از گذشته‌های دور تا دهه‌های اول سدۀ خورشیدی حاضر نه‌تنها مناطق کوهپایه‌ای و کوهستانی، بلکه بخش اعظم مناطق جلگه‌ای نیز پوشیده از جنگل بود و کشاورزان به مرور زمان زمین‌های زراعی را آن‌قدر در دل جنگل توسعه دادند تا اینکه جنگل‌های جلگه‌ای بین رفتند و جای خود را به زمین‌های کشاورزی دادند. در بخش دوم موقعیت جزیره‌ای روستاها و زمین‌های کشاورزی پیرامون آن در میان جنگل‌های اطراف بیان شده است و اینکه چگونه این جزایر به هم پیوسته‌اند.

بخش سوم به حقوق متقابل مالک و زارع در استحصال زمین اختصاص دارد. در این بخش حق دستدارم، حقوق کشاورزان بر زمین در دیگر مناطق ایران مقایسه شده و بر موقعیت برتر زارعان منطقۀ مورد مطالعه تأکید شده است. بخش چهارم به این موضوع اختصاص دارد که تا سال‌های پیش از ورود تراکتور به منطقه، به دلیل محدودیت نیروی شخم از یک‌سو و فراوانی زمین‌های در دسترس، هنوز زمین نزد دهقانان به‌منزلۀ سرمایه‌ای باارزش مطرح نبود؛ اما مدتی کوتاه پس از ورود تراکتور که با زیر کشت‌رفتن تمامی عرصه‌های جنگلی سابق و پایان آیش‌گذاشتن زمین هم‌زمان بود، بر ارزش زمین افزوده شد و رقابت بر سر تصاحب آن نمود بیشتری پیدا کرد.

فصل دوم دربرگیرندۀ چهار بخش است. تا دوران قاجار پادشاهان قطعات بزرگ از زمین‌های خالصه در سراسر کشور را با عنوان «تیول» در اختیار افراد می‌گذاشتند که گاهی در حکم حقوق و مواجب بود و در پاره‌ای از موارد به‌ویژه در نواحی عشایرنشین تیولدار متعهد بود در موارد مقتضی تعداد قوای نظامی را فراهم کند. در بخش پنجم چگونگی زوال این نوع زمین‌داری در منطقه طی نخستین سال‌های پس از مشروطیت بیان شده است. بخش ششم به سال‌های نیمۀ دوم حکومت رضاشاه حکومت رضاشاه اختصاص دارد. در این سال‌ها با تصرف تقریباً همۀ روستاهای شمال ایران به دست افراد شاه، نوع خاصی از مالکیت با عنوان املاک اختصاصی پدید آمد. در این بخش با عنوان «املاکی سال» به تملک زمین‌های کشاورزی منطقه به دست ایادی رضاشاه پرداخته شده است. بخش هفتم به وضعیت مالکیت زمین‌های کشاورزی در سال‌های پس از دوران پهلوی اول تا سال‌های نخست دهۀ چهل خورشیدی اختصاص دارد. در این بخش ضمن معرفی انواع مالکان از نظر سکونت در روستا و نوع پیوند آنها با روستاییان، به رابطۀ اقتصادی مالک و زارع پرداخته شده است. در آخرین بخش این فصل به مواردی مانند زمین و نحوۀ واگذاری زمین به زارعان، نحوۀ انتقال مالکیت زمین به زارعان و سرانجام مقایسۀ نتایج اجرای اصلاحات ارضی در روستای مورد مطالعه با دیگر مناطق ایران پرداخته شده است.

فصل سوم دربرگیرندۀ دو بخش است. در بخش نهم پس از تعریف واحد بهره‌برداری خانوادگی، به مباحثی مانند واحدهای بهره‌برداری خانوادگی منطقه در گذر از کشاورزی معیشتی به کشاورزی تجاری و تقسیم کار سنتی و جنسی در واحدهای بهره‌برداری خانوادگی پرداخته شده و سرانجام بخش پایانی مربوط به واحدهای بزرگ بهره‌برداری کشاورزی است.

فهرست مطالب کتاب:

مقدمه

فصل اول: استحصال زمین کشاورزی در مازندران

بخش 1: جنگل‌های جلگه‌ای و بهره‌برداری از آن تا پایان دورۀ پهلوی اول

بخش 2: ساختار روستاها در منطقه

بخش 3: آبادکردن زمین و حق دستدارم

بخش 4: تحول در ارزش اقتصادی زمین

فصل دوم: سیر تحول در مالکیت زمین

بخش 5: آخرین سال‌های تیولداری

بخش 6: «املاکی سال»، رضاشاه و تملک زمین‌های کشاورزی منطقه

بخش 7: دورۀ ارباب ـ رعیتی

بخش 8: اصلاحات ارضی

فصل سوم: نظام‌های بهره‌برداری از زمین

بخش 9: واحد بهره‌برداری با ابعاد خانوادگی

بخش 10: واحدهای بزرگ بهره‌برداری کشاورزی

منابع و مآخذ

پیوست: نام‌ها و اصطلاحات محلی در متن کتاب

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

نشر کتاب، و تمدن

نشر کتاب، و تمدن

عبدالحسین آذرنگ

در این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا