زبان قانون: تأملی در رابطۀ زبان و قانون با رویکرد زبانشناسی حقوقی
خلاصه
در این کتاب فارغ از رابطه و کاربرد زبان و قانون با یکدیگر، به نقد زبانی قانون از لحاظ نگارشی پرداخته شده و بر حق شهروندان در فهم قانون تأکید شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
اهمیت زبان در زندگی روزمره برای بیان اندیشهها و احساسات انسان بر هیچکس پوشیده نیست. زبان ابزاری برای ارتباط است که از طریق نشانهها به کار رود. به دیگر معنا زبان وسیلهای است که برای انتقال خواستهها و مفاهیم به دیگران از آن استفاده میشود. بهکاربردن این زبان باید بهگونهای باشد که طرفین منظور یکدیگر را فهم کنند؛ چراکه اگر زبان نامفهوم باشد، زندگی بشری به دشواری ادامه خواهد یافت. به تعبیری زبان شکلدهندۀ روابط کاربران و مخاطبان است. اما استفاده از زبان بهویژه در نوشتار نیاز به اصول و قواعدی دارد. برای شناسایی و کاربرد زبان، دانشی به نام زبانشناسی پایهگذاری شده است.
زبانشناسی مطالعۀ زبان است که به لحاظ نظری به چیستی زبان در ابعاد گوناگون میپردازد و هدف کاربردیاش بررسی کارایی و شیوۀ ابراز زبان است. دانش زبانشناسی در ارتباطات و اهمیت بیش از اندازۀ آن رویکرد میانرشتهای یافته است و دانشهای متعددی را از وجود خود بهرهمند میسازد؛ مانند جامعهشناسی زبان، زبانشناسی زبان، زبانشناسی رایانه و زبانشناسی حقوقی.
یکی از شاخههای نوین زبانشناسی کاربردی، زبانشناسی حقوقی است. زبانشناسی حقوقی رویکردی میانرشتهای و کاربردش تعامل و ارتباط میان زبانشناسی و حقوق است. هدف این گرایش بررسی پیچیدگیها و دشواریهای زبانی در قوانین و متون حقوقی است و در جهت رفع این پیچیدگی و دشواریها نیز میکوشد تا به پیکرۀ عدالت و حقوق مردم بیفزاید. زبانشناسی حقوقی را علمی قلمداد کردهاند که «ناظر بر عملکرد تمامی شاخههای زبانشناسی از قبیل کاربردشناسی، کنشهای گفتار، آواشناسی در تشخیص هویت، فنون نگارش متون حقوقی، معناشناسی، تجزیه و تحلیل کلام و متن بر اهداف مرتبط با قانون در محاکم قضایی است. همچنین در زبانشناسی حقوقی حوزهها و زیرشاخههایی وجود دارند که میتوان از تمامی آنها برای فهم زبان حقوق کمک گرفت.
فلسفۀ وجودی قانون، عقلانیکردن رفتارها، آگاهیبخشی، تضمین حقها، دفاع از آزادیها، ایجاد نظم و تحقق عدالت است. هر شهروندی برای نیل به حق و حقوق خود در جامعه، به وجود قوانین امید میبندد. فهم قانون توسط مخاطبان آن، تحقق این مهم را تسهیل مینماید. قوانین توسط زبان هستی مییابند، پس نحوۀ بهکاربردن اصول و قواعد زبانشناسی در قانوننویسی امری حساس و مهم است. بنابراین لازم است بدانیم که مخاطبِ قانون چه کسانی هستند؟ چه افرادی باید قانون را بنگارند؟ دلیل نامفهومی زبان قوانین چیست؟ آیا ابهام در قانون مفید است یا مضر؟ از نظر نویسنده تمامی شهروندان، باسواد و کمسواد حق دارند متن قوانین، رأی دادگاه، قرارداد بانکها، اسناد و تعهدات دفترخانههای رسمی، سند ازدواج، دادخواست و لایحه و هر متنی که در رابطه با حق و تکلیف آنها باشد را بهآسانی فهم کنند. باید بدانیم که پیچیده و دشوارنویسی هنر نیست؛ هنر آن است که ساده و قابل فهم بنگاریم. در این کتاب فارغ از رابطه و کاربرد زبان و قانون با یکدیگر، به نقد زبانی قانون از لحاظ نگارشی پرداخته شده و بر حق شهروندان در فهم قانون تأکید شده است. این پژوهش برای همۀ افراد با هر رشته و تحصیلاتی، ساده و قابل فهم بوده و برای قانونگذاران، قانوننگاران، قضات، وکلا، دانشجویان و پژوهشگران کاربردی است.
فهرست مطالب کتاب:
سخنی با خواننده
مقدمه
مفهومشناسی و تاریخچه
توصیف و تحلیل جایگاه زبان و قانون در نظام حقوقی
شناسایی، توصیف و تحلیل معیارها و کاستیهای زبان قانون
فهرست منابع
پربازدید ها بیشتر ...
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
نشر کتاب، و تمدن
عبدالحسین آذرنگدر این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا
نظری یافت نشد.