زبان آلمانی ترسناک؛ مجموعۀ مقالاتی از دیوید چارلستون و ....
خلاصه
مجموعۀ مقالات این کتاب نتیجۀ کنفرانسی است که در مارس 2010 در کالج دانشگاهی دوبلین برگزار شد. این مقالات تحقیقات رشتۀ مطالعات ترجمه و فلسفه را مورد ملاحظه قرار دادهاند. نتیجۀ کلی که میتوان از آن حاصل کرد، ارائۀ تصویری از مطالعات ترجمه به صورت رشتهای با تأثیر گسترده و پویاست که تعامل آن با رویکردهای مختلف در رشتههای مختلف فرصت مغتنمی برای تعمیق فهم و ارتقای جایگاه این تحقیقات را در اختیار میگذارد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
پیوند مطالعات ترجمه با رشتههای دیگر، مسائل مورد بحث در این رشته را به فراتر از «متن» کشانده و مسائل فرهنگی، اجتماعی و فلسفی را نیز دربر گرفته و گاه شبکۀ پیچیدهای از مطالعات بینارشتهای را ایجاد کرده است. مطالعات ترجمه در چارچوب رویکردهای مختلف علوم دیگر، با روششناسیهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته و از این طریق مواجهۀ بینارشتهای مرزهای خود را بسط داده و بر غنای محتوای خود افزوده است. عدم تصلب و انعطافپذیری این رشته در ملاحظۀ تعامل آن با سایر رشتهها آشکار میشود: در بسیاری از حوزههای علوم انسانی بررسی تأثیرات ترجمهای بخشی جداییناپذیر از آن محسوب میشود.
فلسفه یکی از موضوعات جذابی است که به طرق مختلف ارتباط متقابل با ترجمه دارد و از نقاط ارتباط میان این دو ثمرات عملی بسیاری حاصل شده و ترجمۀ گفتمانهای فلسفی و نیز فلسفه ترجمه متون غیرفلسفی، مورد توجه بسیاری از متفکران فلسفه بوده است. مجموعۀ مقالات این کتاب نتیجۀ کنفرانسی است که در مارس 2010 در کالج دانشگاهی دوبلین برگزار شد. این مقالات تحقیقات رشتۀ مطالعات ترجمه و فلسفه را مورد ملاحظه قرار دادهاند. نتیجۀ کلی که میتوان از آن حاصل کرد، ارائۀ تصویری از مطالعات ترجمه به صورت رشتهای با تأثیر گسترده و پویاست که تعامل آن با رویکردهای مختلف در رشتههای مختلف فرصت مغتنمی برای تعمیق فهم و ارتقای جایگاه این تحقیقات را در اختیار میگذارد.
نویسنده در اولین مقالۀ کتاب استدلال میکند که اگرچه مطالعات ترجمه در مباحث زندۀ مربوط به ترجمۀ ادبی حضور دائمی دارد، در مسائل بسیار خاصی مانند ترجمۀ متون فلسفی تا حد زیادی خاموش مانده است. بسیاری از این مسائل ریشه در ماهیت پرایهام فلسفه دارد، ایهامی که مترجم را به جای پذیرش ابهام عمدی و سودمند موجود در یک متن، وادار به تصریح آن میکند. مقاله بر مسئلۀ ترجمه کردن اسم آلمانی Geist و صفت مشتق از آن geistig تمرکز دارد.
Geist و ایهام متون فلسفی، نقطۀ تمرکز مقالۀ دوم کتاب است. این مقاله پاسخی مستقیم به یکی از سؤالاتی است که پیشتر مطرح شده؛ یعنی «ترجمه تا چه حد آثار فلاسفه را تغییر داده یا آنها را بازآفرینی کرده است؟». نویسنده با بررسی سه ترجمۀ متفاوت از «پدیدارشناسی روح هگل» این واقعیت را برجسته میکند که هر مترجم درون زمینۀ تاریخی خاصی عمل میکند و تحت تأثیر ملاحظات خاص اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیکی قرار دارد.
نویسنده در مقالۀ سوم کتاب، برای فهم آنچه «پویاشناسی خود ـ ترجمه» مینامد، فلسفه، ادبیات و روانکاوی را با هم میآمیزد. او مقاله را ملاحظۀ تنش بین امر آشنا و امر ناآشنا که هم در ترجمه با عنوان «انتقال معنا از زبان مادری به زبانی دیگر» و هم در مفهوم روانکاوانه «انتقال» عمل میکنند؛ آغاز میکند و از طریق تجربه ترجمه در نویسندگان معاجر، غیرقابل شناخت بودن ترجمه را طرحریزی میکند.
نوشتار چهارم کتاب، به تحقیق دربارۀ ماهیت ترجمۀ فلسفی، هم به لحاظ ترجمۀ متون فلسفی و هم به لحاظ لزوم درگیرشدن در فلسفه در عمل ترجمه میپردازد. وایتهد اثر جیمز هایزیش را به میان آورده تا به فهم ترجمۀ فلسفه نزدیک شود. او با بررسی شعری از متفکر ذن، ایکیو و تعدادی از ترجمههای موجود، میزان برساخته شدن «معنا» را نهتنها توسط متن، بلکه توسط رویکرد مترجم به متن مورد تأکید قرار میدهد.
«ترجمه و عدالت در پل ریکور» نسبت میان این دو موضوع را مورد بررسی قرار میدهد و نیز چارچوب هر یک را در آثار اخیر ریکور مشخص میکند. نویسنده متذکر میشود که ریکور در سالهای آخر عمر خود را صرف تمرکز بر مسئلۀ عدالت کرد و بر اساس آثار پیشین او نقش محوری اصل هرمنوتیک فاصلهگیری را مورد تأکید قرار میدهد. در نوشتن، گفتار تبدیل به امری متعین میشود و از ایجادکنندۀ خود فاصله میگیرد. ترجمه/ تفسیر، پاسخی به این فاصلهگیری، به این متعین شدن است و از همین طریق خود به شناخت خود میرسد، بلکه در واقع برساخته میشود.
رویکرد ریکور به ترجمۀ در مقالۀ بعدی کتاب هم مورد بازنگری قرار گرفته است. نویسنده با دنبال کردن مختصر مفاهیم متن و زبان در آثار دریدا و ریکور، نقاط همگرایی و واگرایی در نوشتههای آنها مشخص کرده است. فهم امانوئل لویناس از زبان نیز برای روشن کردن بیشتر ارتباط مبهم میان زبان و دیگری آورده شده است. نکتۀ اساسی این نوشتار، روش متضادی است که ریکور و دریدا در مواجهه با مسئلهمندی ترجمه در پیش گرفتهاند.
در مقالۀ الاد لاپیدات نیز به دریدا پرداخته شده است. با توجه به اینکه فلسفه همچنان در حال ترجمه شدن است، پرسش نویسنده این است که فلسفه چگونه باید ترجمه شود، بلکه برای او نکتۀ بنیادی این است که چرا فلسفه ترجمه میشود؟ که به نوبۀ خود این پرسش را به وجود میآورد که در وهلۀ اول چرا تنوع زبانشناختی وجود دارد.
ترجمه این انکشاف معنا که برای فلسفه الزامی است، و متقابلاً ضرورت فلسفه در هر عمل ترجمه، در مقالۀ بعدی مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده شرح داده که تجربۀ ترجمۀ مقالۀ «فایدهگرایی» جان استوارت میل، نهتنها تجربۀ انجام فلسفه، بلکه تجربۀ تأثیرگذاری فلسفه بر خود بوده است.
«نقش زیربنایی ترجمه: مبحثی در باب خویشاوندی والتر بنیامین» این اصطلاح کلیدی را با توجه به نظریۀ ترجمه که در بیشتر مواقع «مفهوم مسئلهمند تفاوت» را مورد ملاحظه قرار میدهد، بازبینی میکند. بحث حول محور عمل ترجمه، از «تحت اللفظی در برابر آزاد» تا «بومیسازی در برابر بیگانهسازی» و رویکردهای دوگانهنگر دیگر فراوان است.
تغییر زمینۀ فرهنگی و نقش اجتماعی مترجم در مقالۀ بعدی این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده با ترکیب نظریۀ نظام اجتماعی نیکلاس لومان و نظریۀ کنش ارتباطی یورگن هابرماس، چارچوب نظری جدیدی را برای ترجمه ارائه داده است.
در نوشتار آخر این مسئله مطرح شده که چگونه باید تنوع زبانشناختی را مورد ارزیابی قرار داد، پدیدهای که معمولاً با محاسبۀ تعداد زبانهایی که در دنیا به آنها صحبت میشود، مورد سنجش قرار گرفته است.
فهرست مطالب کتاب:
تقدیر و تشکر
مقدمۀ مترجم
مقدمه: ارتباط ترجمه و فلسفه
تئو هاردن: زبان آلمانی ترسناک یا آیا «die geistige entwicklung» «رشد مغزی» است؟
دیوید چارلستون: ترجمه کردن ایهام هگل
دفنا اردیناست ـ ولکن: خوانش خود در علامت نقل قول: در تقاطع رشتهها
اندرو وایتهد: ماههای بدون ماه و دختری زیبا: ترجمهای کیو سوجون
آنجلو باتونی: ترجمه و عدالت در پل ریکور
لیزا فوران: ترجمه به مثابۀ راهی به سوی دیگری: دریدا و ریکور
الاد لاپیدات: دلیل ترجمه کردن فلسفه چیست؟
لذت در ترجمه: ترجمه کردن «اصالت فایده» میل از انگلیسی به چک
ورونیکا اونیل: نقش زیربنایی ترجمه: مبحثی در باب «خویشاوندی» والتر بنیامین
سرگئی تایولنوو: نظاممندی و زیستجهان ترجمه
فیرگوس دنمن: ترجمه، فلسفه، و زبان: کدام به شمار میآید؟
کتابشناسی
یادداشتی دربارۀ نویسندگان
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
خط و نوشتار
اندرو رابینسونخط، هنر تثبیت ذهنیات است. خط را میتوان بزرگترین اختراع بشر دانست. به کمک این اختراع، تاریخ تمدن بش
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
منابع مشابه بیشتر ...
هانس آلبرت: درآمدی بر عقل گرایی انتقادی
اریک هلیگن درفدر فصلهای این کتاب مهمترین موضوعات تفکر هانس آلبرت معرفی میشوند. در این کار رشتۀ کلام به تناسب بی
درآمدی بر پدیدارشناسی هوسرل: بررسی بعضی مفاهیم اساسی
بهمن پازوکیاین کتاب ادعا ندارد که توانسته پدیدارشناسی هوسرل را به گونۀ مبسوط و جامع و با ورود به جزئیات شرح دهد
نظری یافت نشد.