فرار از فرم: تحلیل تطور پارادایمی رمان و نقد رمان در ایران
خلاصه
نویسنده در این کتاب کویشده تا تصویری کلی از برآمدن پارادایم قدسی به دست دهد. نویسنده باور دارد آنچه در باب زیبایی و هنر گفته شده، مواد نظری فلسفۀ رمان نیز تواند بود؛ چراکه آنچه در باب رمان دینی گفته شده، چیزی جز بیانیههای شبهمکتبی نیست و از اینرو نویسنده به گفتههای اندیشمندان دینی معاصر در باب ماهیت هنر رجوع کرده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
به نظر میرسد گویاترین عبارتی که نظریهپردازی ادبی پیرامون رمان را از آغاز تا امروز شرح میده، «فرار از فرم» است. نخستین تعاریف رمان در ایران با نوعی نقد اخلاقمحور و متعهد گره خورده بود و بعدها، این تعاریف زمخت اخلاقی در دست متولیان حزب توده کارکردی ایدئولوژیک یافت. در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی و پس از آن جریان بومگرای اسلامی با تکیه بر میراث اسلامی ـ ایرانی و با تأثیرپذیرفتن از جریانهای روشنفکری تلاش کرد هنر و ادبیات متعهد و قدسی را تبلیغ کند. اندیشمندان دینی معاصر گرچه غالبا میکوشیدند بر ماهیت امر ادبی تمرکز کنند، در نهایت نتوانستند یا به عبارت بهتر هنوز نتوانستهاند به نگاهی فلسفی دست یابند و از بند بیانیههای ایدئولوژیک و مطلق رها شوند. غالب اندیشهورزانی که در این کتاب به آراء و نظریات آنها اشاره شده، همواره از سخنگفتن در باب زیبایی خودانگیختۀ هنر و ماهیت گفتگویی رمان فرار کردهاند.
برای تحلیل پارادایمهای هنر و ادبیات در ایران، نخست باید تعریفی مختصر از آن به دست داد. به سادهترین شکل ممکن میتوان گفت پارادایمها مجموعهای از مفاهیم، نمونهها یا سرمشقها هستند که کار علمی و اندیشهورزی ذیل آنها صورت میگیرد. به دیگر سخن هرگاه نمونه یا سرمشقی کارآراییاش را از دست میدهد، زمینه برای بهوجودآمدن پارادایمی دیگر مهیا میشود؛ در حقیقت این ابطالپذیری در ذات هر سرمشق نهفته است.
در زبان فارسی واژۀ فرار معمولاً با حرف اضافۀ «از» به کار میرود؛ اما در معیار معنایی یا بافت فکری این کتاب با نوعی فرار «به» روبرو هستیم. برخی نویسندگان و معلمان داستاننویسی ما «به» فرم فرار میکنند و ادبیات را دانسته یا نادانسته عاری از تجربههای انسانی و فکری ترویج میدهند. فرم از نگاه این افراد چیزی جز تکنیک نیست. به بیان دیگر در نظر اینان ادبیات چیزی جز چند تکنیک آموختنی نیست؛ برای مثال برخی کتابهایی مینویسند و شاخصههای داستان رئالیستی و مدرنیستی و .... را تعریف میکنند و مخاطب احتمالاً باید نتیجه بگیرد که داستاننویسی چیزی جز این نیست. میتوان برای تنوع چند داستان پستمدرن نوشت و بعد چند داستان مدرن و بعد .... آنچه در اینگونه کتابها و کلاسهای داستان خالی است، سخن از ماهیت هنر، داستان و انسان است. انسان صنعتزدۀ امروزی بهویژه در ایارن مدام از تفکر دور میشود و همه چیز حتی ادبیات کارکردی ابزاری مییابد.
چنانکه در فصل نخست این کتاب نشان داده شده، برخورد متجددان با سنت و برخورد افراد برآمده از نظامهای سنتی با تجدد برخوردی ابزاری بوده است. این هر دو گروه، در بزنگاههای تاریخی مختلف، برای به کرسی نشاندن اهدافشان از دیدگاه رقیب سود جستهاند، بیآنکه گفتگویی فرهنگی و فکری بین این دو گروه صورت گرفته باشد. کمکم پای این تفکر ابزاری به ادبیات و علوم انسانی نیز باز شده است. در واقع بعد از فروپاشی پارادایم چپ، پارادایم قدسی پا میگیرد که گرچه بر ارزشهای بومی متکی است؛ از قید انحصارگرایی نرسته است. از اینرو نویسنده مدعی است که حد مشترک نظریهپردازی در باب هنر، داستان کوتاه و رمان در ایران، «فرار از فرم» است.
نویسنده در این کتاب کویشده تا تصویری کلی از برآمدن پارادایم قدسی به دست دهد. نویسنده باور دارد آنچه در باب زیبایی و هنر گفته شده، مواد نظری فلسفۀ رمان نیز تواند بود؛ چراکه آنچه در باب رمان دینی گفته شده، چیزی جز بیانیههای شبهمکتبی نیست و از اینرو نویسنده به گفتههای اندیشمندان دینی معاصر در باب ماهیت هنر رجوع کرده است. به دیگر سخن، آنچه پارادایم جدیدی در رماننویسی معاصر به وجود آورده، فلسفۀ هنر اسلامی معاصر است و نویسنده کوشیده این رویکردهای فلسفی را در بستری تاریخی بررسی کند.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
مقدمه
تأملی در مفهوم پارادایم
فصل اول: زمینههای تاریخی ظهور پارادایم قدسی در ایران
تجدد بومی (سنت به کام تجدد)
کسروی و آیین جدید
عملگرایی اسلامی
روشنفکری دینی؛ از سوسیالیسم تا لیبرالیسم
فصل دوم: نگاهی به پارادایم قدسی
علی شریعتی؛ زیباشناسی قدسی و هنر برای هنر
عبدالکریم سروش؛ زیباشناسی قدسی و نقد اخلاقی
مرتضی مطهری؛ پارادایم قدسی در تفسیر انحصارگرای شعر حافظ
سیدحسین نصر؛ زیباشناسی قدسی و سنت
داوری، اردکانی و مددپور؛ پارادایم قدسی از منظر هیدگریهای ایران
فصل سوم: نقد بر انحصارگرایی هنر در ایران
فرجام سخن
فهرست نمایهها
فهرست اعلام
پربازدید ها بیشتر ...
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
نشر کتاب، و تمدن
عبدالحسین آذرنگدر این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا
منابع مشابه بیشتر ...
فیروزشاهنامه: دنبالۀ دارابنامه بر اساس روایت محمد بیغمی (ویراست جدید)
ناشناساین متن در شرح جهانگیری و جنگهای فیروزشاه پسر داراب و برادر دارای دارایان است. در این مجلد بخشی بسی
زندگی علیه مرگ: یادنامهای برای صادق چوبک (چند جستار و سه طرح چاپنشده از او)
علی فردوسیاین کتاب افزون بر جستارهایی که در کنفرانسها خوانده شده یا در نشریات منتشر شده است، دربرگیرندۀ مطالب
نظری یافت نشد.