۱۳۰۱
۴۶۵
بُحیره؛ در حکایت‌نویسی و عجایب‌نگاری (سه جلد)

بُحیره؛ در حکایت‌نویسی و عجایب‌نگاری (سه جلد)

پدیدآور: میرمحمدهاشم بیگ فزونی استرآبادی مصحح: مرتضی موسوی، رضوان مسّاح ناشر: میراث مکتوبتاریخ چاپ: ۱۳۹۸مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۳۰۰شابک: 4ـ175ـ203ـ600ـ978 تعداد صفحات: -

خلاصه

میرمحمدهاشم‌بیگ فزونی استرآبادی، نویسندۀ این کتاب، پسر جلال‌الدین نقاش، از نویسندگان و شاعران سدۀ یازدهم قمری است که زمانی دراز از عمر خویش را به سیر و سیاحت گذرانده، دستگاه‌های حاکمان هند و دربارهای شاهان دکن را آزموده، به زیارت خانۀ خدا شتافته، خطرات بسیاری در سفرهای خویش از سر گذرانده و حاصل خوانده‌ها، دیده‌ها و شنیده‌های شگفتش را در دو کتاب «بُحَیره» و «فتوحات عادلشاهی» گرد آورده است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.​

 

میرمحمدهاشم ‌بیگ فزونی استرآبادی، نویسندۀ این کتاب، پسر جلال‌الدین نقاش، از نویسندگان و شاعران سدۀ یازدهم قمری است که زمانی دراز از عمر خویش را به سیر و سیاحت گذرانده، دستگاه‌های حاکمان هند و دربارهای شاهان دکن را آزموده، به زیارت خانۀ خدا شتافته، خطرات بسیاری در سفرهای خویش از سر گذرانده و حاصل خوانده‌ها، دیده‌ها و شنیده‌های شگفتش را در دو کتاب «بُحَیره» و «فتوحات عادلشاهی» گرد آورده است.

نویسنده در آثارش از خود تنها به «فزونی استرابادی» یاد کرده است. اما اوحدی «میرمحمدهاشم» و فخرالزمانی «هاشم بیگ» را به آن افزوده‌اند. همچنین فزونی در لابلای آثارش، جز عناوینی چون راقم، صاحب این اخبار، قائل، کاتب، محرر و مؤلف، از خود به صفاتی یاد کرده که شماری از آنها گویای مشربی عارفانه و منشی خاضعانه و دسته‌ای برآمده از زندگی تجربی و سفرهای دورودراز اوست.

تاریخ دقیق زاده‌شدن فزونی دانسته نشده است؛ اما با توجه به نقلی از او، زمان تقریبی آن را می‌توان یافت: خود فزونی در جایی از این کتاب اشاره می‌کند که در رکاب صفدرخان ـ از جاگیرداران صوبۀ بهار و بعدهای صوبه‌دار کشمیر در عهد جهانگیر پادشاه ـ راهی جنوب هندوستان گشته است؛ اگر فزونی در این سال یا کمی پیش از آن به چنان منزلتی دست یافته بود که نظر صفدرخان را به خویش جلب کرده است، می‌توان او را در این زمان فردی سی‌ساله در نظر انگاشت و تاریخ تولد وی را در حدود سال 985 قمری تخمین زد. زمان درگذشت او نیز مشخص نیست. در سراسر دو کتاب او، متأخرترین تاریخی که به نظر می‌آید، 1055 قمری است که در این سال فزونی گفتگویی با «نزدیکان درگاه شاهی» دربارۀ لعلی گران‌بها داشته و شرح آن ظاهراً چندی پس از سال 1055 به نگارش درآمده است؛ از این‌رو فزونی در این سال زنده بوده و حتی زمانی بعد از آن نیز روزگار می‌گذرانده است.

فزونی در هر دو اثرش خود را به استراباد منسوب کرده اما مکان مرگ او به تحقیق روشن نیست. به ظاهر آثار فزونی، صورتی یکسان از مذهب او ارائه نمی‌کنند؛ از سویی «بحیره» مشحون از عبارات و حکایاتی است که در ستایش سجایا و خصایل والای جملگی امامان شیعه و منقبت و ثنای ایشان و از سوی دیگر در دیباچۀ «فتوحات عادلشاهی» بیتی در رثای خلفای سه‌گانه آورده است. از این همه چنین برمی‌آید که او بر مذهب شیعۀ دوازده‌امامی بوده و به خاندان اهل بیت (ع) ارادت می‌ورزیده است؛ اما انگار روح آشتی‌جوی او از تساهل و تسامحی تهی نبوده تا بدان وسیله هر دو طریق را در خویش پیوند دهد.

با آنکه آقابزرگ تهرانی دیوان شعری به فزونی نسبت داده، اما از آن میان تنها ابیاتی به دست رسیده است. اما آثار منثور او عبارتند از: بحیره و فتوحات عادلشاهی.

«بحیره» نامی است که فزونی خود در دیباچه، کتاب را بدان خوانده و ابیاتی نیز در وصفش سروده است. دربارۀ سبب نام‌گذاری کتاب می‌توان انگاشت که شاید فزونی سراسر نوشته‌ها و گزارش‌های تاریخی نویسندگان پیش از خود را چونان بحر یا اقیانوس و اثر خویش را ـ که دست‌چین و منتخبی از آنهاست ـ بسان دریاچه‌ای تصور کرده و بدین سبب این نام را برگزیده است.

فزونی قصد خود از تألیف این کتاب را چنین گفته است که می‌خواسته حالات گذشگان را «از آدم تا خاتم و از خاتم تا این دم» به رشتۀ نگارش کشد؛ اما از آنجا که فضلا و مورخان عرب و عجم نیکوتر از یکدیگر بدان پرداخته بودند، تنها به این بسنده کرده که آنچه «به این ترتیب استادان را به خاطر نرسیده و یاوه‌کردۀ (فروافتادۀ) قلم ایشان [بوده] است» گردآورد. نکتۀ گفتنی آنکه این کتاب، جز حکایاتِ برآمده از دیده‌ها و شنیده‌های فزونی، تماماً گزیده‌ها و منتخباتی از نوشته‌های پیشین یا هم‌عصر مؤلف‌اند و ادعای وی مبنی بر اینکه مطالبی پرداخته که به خاطر استادان نرسیده و از قلم آنها فروافتاده است، بسی گزاف به نظر می‌رسد.

شواهد گویای آن است که فزونی این کتاب را در سفر و حضر، تا سال‌های پایانی عمر خویش به نگارش درآورده و وی هر جا حکایتی طرفه می‌یافته، آن را وارد کتاب می‌کرده است. حتی دور نیست بسیاری از حکایات این کتاب که مهر تاریخ و سال ندارند، مربوط به روزگگار اقامت او در بیجاپور و حضور وی در دربار عادلشاهیان باشد؛ اما نکتۀ شگفت آن است که فزونی در هیچ‌یک از دو کتاب خود، به دیگری اشاره کرده است.

بحیره کتابی است که بر اساس نوشته‌های گذشتگان و هم‌روزگاران فزونی شکل گرفته و وی آنها را گرد هم آورده و تألیف کرده است؛ بر این اساس باید فزونی را مؤلف دانست. این کار او گاه چنان است که میان مطالب دیگران و بازنوشت وی تفاوتی به چشم نمی‌آید و بدون هیچ دگرگونی در جملات و افزایش و کاهش در عبارات، او تنها مقلدی صرف بوده است.

این کتاب به زبان فارسی و گردآمده در 44 باب است و دیباچه و خاتمه‌ای در آغاز و پایان خود دارد؛ برخی باب‌ها نیز به دو یا چند فصل تقسیم می‌شوند. هر باب یا فصل دربردارندۀ شماری حکایت‌ است که در هر یک به ماجرایی و نکته‌ای و شرح حالی پرداخته می‌شود. برخی از باب‌ها بسیار دراز و طولانی و بعضی در غایت کوتاهی و شماری نیز متشکل از فصل‌هایی متعددند. همین امر، شکل کتاب را تقریباً ناهمگون کرده است.

بحیره کتابی موضوع‌محور است و در واقع سبب شکل‌گیری باب‌های متنوع آن گوناگونی موضوعات است. با نگاهی کلی به این کتاب روشن می‌شود که کتاب در دو موضوع کلان پرداخت شده است: موضوع تاریخ که از آغاز تا پایان باب 27 را شامل می‌شود؛ دیگر کیهان‌نگاری و موضوعاتی در فن عجایب و غرایب که از آغاز باب 28 تا پایان کتاب را در بر می‌گیرد.

شیوۀ نگارش فزونی در این کتاب، یک‌دست، ساده و روان است و از تکلف، مغلق‌نویسی و مترادف‌نویسی به دور مانده و جز در دیباچه و مقدمات باب‌ها و برخی از فصل‌ها، از سجع‌پردازی برکنار است. این کتاب ویژگی و مؤلفه‌های درخور توجهی ندارد که بتوان با در کنار هم گذاشتن آنها، اسلوبی خاص و طرزی ویژه برای آن قائل شد؛ اما گاهی واژگان، عبارات و صرت‌های نحوی خاصی در کتاب به کار رفته که عموماً در نوشته‌های دیگر به چشم نمی‌آید؛ از قبیل کاربرد «به» به جای «با»، «چنانچه» به جای «چنان‌که»، «به تقریبی» به جای «به وجهی»، «پادشاهت» به جای «پادشاهی» و ..... .

مصححان برای تصحیح این کتاب از چهار دست‌نویس بهره برده‌اند که به ترتیب عبارتند از: دست‌نویس شمارۀ 15859 متعلق به کتابخانۀ آیت‌الله مرعشی، دست‌نویس شمارۀ 2270 متعلق به کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی (نسخۀ اساس تصحیح)، دست‌نوشت شمارۀ 11415 متعلق به کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، چاپ سنگی در قطع رحلی که مقدمه‌ای از عبدالکریم بن عباسعلی فمی تفرشی به عنوان کوشنده بر پیشانی خود دارد.

«در مکارم اخلاق»، «در عدالت و انصاف سلاطین کارآگاه»، «در اظهار کرامات و خوارق عادات»، «در حسن تدابیر سلاطین با اقتدار و وزراء کامکار و غیرهم»، «در غفلت ملوک نامدار و سلاطین عالی‌تبار»، «در شجاعت شجاعان روزگار»، «در آثار قتّالان قتّاک و خون‌ریزان بی‌باک»، «در اعاظم حروب و ظهور عنایات حضرت علّام الغیوب» از جمله باب‌ها و فصول این کتاب در جلد نخست است. «سخاوت سلسلۀ برامکه»، «در عشق طوایف انام و جگر‌سوختگان خون‌آشام»، «در فراست زیرکان»، «در حالات حکماء حکمت‌پژوه»، «در بیان رؤیای صادقه سریع‌الاثر»، «در غرایب براری ربع مسکون و حیوانات آن» و «در بیان غرایب انهار ربع مسکون» از جمله موضوعات جلد دوم کتاب بحیره است. «در بیان ‌نادر احجار و یواقیت آبدار»، «در بیان عجایبات مار و اژدها و غیرهما»، «در بدایع اشجار و آثار قدرت کردگار»، «در بیان امور بدیعه و حالات عجیبه» از جمله موضوعاتی است که در جلد سوم این کتاب آمده است.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

بازخوانی انتقادی سیاست‌گذاری‌های آموزشی در ایران معاصر

بازخوانی انتقادی سیاست‌گذاری‌های آموزشی در ایران معاصر

سیدجواد میری، مهرنوش خرمی‌نژاد

ضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزش‌گذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز

خط و نوشتار

خط و نوشتار

اندرو رابینسون

خط، هنر تثبیت ذهنیات است. خط را می‌توان بزرگ‌ترین اختراع بشر دانست. به کمک این اختراع، تاریخ تمدن بش