شهنشاهنامه؛ تاریخ منظوم مغولان و ایلخانان از قرن هشتم هجری
خلاصه
منظومۀ حماسی ـ تاریخی شهنشاهنامه یکی از تاریخهای عمومی مغولان است که به ذکر احوال چنگیزخان، اجداد و جانشینان او پرداخته و کار نظم آن در سال 738 هجری به پایان رسیده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
منظومۀ حماسی ـ تاریخی شهنشاهنامه یکی از تاریخهای عمومی مغولان است که به ذکر احوال چنگیزخان، اجداد و جانشینان او پرداخته و کار نظم آن در سال 738 هجری به پایان رسیده است. شاعر این منظومه فردی است به نام احمد تبریزی که در قرن هشتم و در دربار سلطان ابوسعید بهادرخان (716ـ736 ق) میزیسته و شهنشاهنامۀ خود را در بحر متقارب و به سبک و شیوۀ شاهنامۀ فردوسی سروده است. نسخۀ خطی شهنشاهنامه با سه منظومۀ حماسی دیگر، در مجموعهای واحد قرار گرفته و در آغاز مجموعه، فهرست کتاب به خط نستعلیق بدین شکل آورده شده است: «گرشاسبنامه از منظومات حکیم اسدی؛ چنگیزنامه از منطومات احمدی؛ بهمننامه از منظومات حکیم آذری؛ کتاب کوشنامه از منظومات آذری». در این فهرست نام شهنشاهنامه با عنوان «چنگیزنامه» و شاعر آن «احمدی» ذکر شده است. در گوشۀ فوقانی سمت چپ صفحۀ سفید 41 الف نیز عبارت «چنگیزنامه از منظومات احمدی» ظهرنویسی شده، اما در بالای همان صفحه، با خطی دیگر نام کتاب «شهنشاهنامه» ذکر شده است.
نسخۀ خطی شهنشاهنامه، به شمارۀ Or.5780 در کتابخانۀ ملی بریتانیا نگهداری میشود (این مجموعه پیشتر در موزۀ بریتانیا بوده است). این نسخۀ خطی شامل 243 برگ است که بهترتیب حاوی منظومههای گرشاسبنامه (40ـ1)، شهنشاهنامه (132ـ41)، بهمننامه (187ـ134) و کوشنامه (188ـ243) است.
اطلاعات زیادی دربارۀ سرایندۀ شهنشاهنامه وجود ندارد و در تمام منابع فقط به نام «احمد تبریزی» و دورهای که در آن میزیسته، اشاره شده است و از زمان تولد، دوران حیات و سایر آثار احتمالی او آگاهیای در دست نیست. تنها در کتاب کشفالظنون کاتب چلبی اشاره شده که احمد تبریزی کتابی با عنوان «تاریخالنوادر» تألیف کرده است، اما هیچ نشانی از این کتاب به دست نیامده است. از ابیات شهنشاهنامه میتوان آگاهی اندکی در مورد شاعر به دست آورد. به عنوان مثال شاعر چندین بار در منظومه، نام خود را «احمد» ذکر کرده است. علاوه بر این، شاعر بارها شهر تبریز را ستایش کرده و آن را سرای هنرپروران و اهل دانش، برتر از بهشت و خاک و هوای آن را دوابخش خوانده است و در انتهای منظومه آشکارا گفته که زادگاه او خاک تبریز است، نه خراسانزمین.
در مورد اعتقادات شاعر نیز با توجه به ابیات شهنشاهنامه میتوان به نکاتی پی برد. تبریزی علاوه بر آغاز کتاب که ابیاتی را به تحمیدیه اختصاص داده، بارها در لابلای ابیات خداوند را نیایش کرده است. همچنین بارها حضرت محمد (ص) را ستوده و به احادیث و روایاتی همچون شقالقمر و سایه نداشتن پیامبر اشاره کرده است.
یکی از ویژگیهای مهم و برجستۀ شهنشاهنامه، کوشش آگاهانۀ شاعر برای سرهنویسی است که بر ارزش زبانی و تشخص سبکی اثر افزوده و آن را از سایر آثار مشابه خود متمایز شاخته است. احمد تبریزی در دورۀ استیلای مغول و در دربار ایلخانان به نظم حماسۀ تاریخی خود پرداخته است.
شهنشاهنامه تبریزی یک اثر حماسی سراشار از اصطلاحات جنگی است. با آنکه در آثار فارسی بسیاری از واژگان مرتبط با میدان نبرد، عربی و ترکی است، اما تبریزی کاربرد اینگونه کلمات بهشدت پرهیز و از تمام ابزار و سلاحهای رزمی در این منظومه با واژههای پارسی یاد کرده است. در سراسر شهنشاهنامه، کلمات عربی مانند درع، جبه، مغفر، سنان، عمود و خنجر به کار نرفته و بهجای آن از واژگان پارسی مانند خودف ترگ، جوشن، خفتان، زره، تیغ و ... استفاده شده است. سرایندۀ شهنشاهنامه حتی از آوردن کلمات عربی که بهطور معمول در زبان فارسی به کار میرفته، خودداری کرده و کوشیده تا از واژههای فارسی بهجای آنها استفاه کند.
تعداد واژههای عربی و ترکی موجود در شاهنامۀ فردوسی نیز اندک است. البته فردوسی هیچجا به این ویژگی اثرش اشارهای نکرده است. با بررسی شهنشاهنامۀ تبریزی به نظر میرسد که تعداد کلمات عربی این منظومه بسیار کمتر از شاهنامه است. یکی از دلایل اصلی سرودن شهنشاهنامه به فارسی سره را میتوان انگیزۀ ادبی شاعر در جهت رجحان منظومهاش بر آثار مشابه دانست. تبریزی چندین بار در شهنشاهنامه تأکید کرده که هیچکس قبل از او اثری «سراسر همه پارسی و دری» خلق نکرده است؛ گویی شاعر به شکلی پنهان به رقابت با منظومههای دیگر ـ از جمله شاهنامۀ فردوسی ـ پرداخته و اثر خود را بر آنها برتری داده است. اما شاید مهمترین انگیزۀ تبریزی برای سرودن چنین منظومهای، انگیزۀ ملی و تلاش برای حفظ زبان فارسی بوده است. هر چند بیشتر ابیات شهنشاهنامه دارای ساختار نحوی منظمی است و معنای بیت بهراحتی دریافت میشود، با این وجود برخی از ابیات ضعفتألیف دارد. یکی از مهمترین عوامل ضعفتألیف در شهنشاهنامه، حذفهای مخل است.
قافیه در شهنشاهنامه در بیشتر موارد ساده و معمولاً یک کلمه است؛ همچنین بسیاری از ابیات منظومه دارای ردیف است که باز هم معمولاً از یک کلمه تشکیل شده است و بهندرت دیده میشود که ردیفی طولانی و بیشتر از یک واژه باشد. در معدود مواردی هم در برخی از ابیات صنعت ذوقافیتین رعایت شده که بر آهنگین بودن کلام افزوده است. احمد تبریزی از صور خیال گوناگون برای برجستهسازی و تأثیرگذاری کلام بهره گرفته است. در شهنشاهنامه بیش از همه تسبیه، استعاره و اغراق و پس از آن کنایه، تمثیل، اسلوب معادله و تشخیص استفاده شده است که البته نسبت به حجم منظومه، تعداد آنهاها چندان زیاد نیست. بهطور کلی روند داستان در شهنشاهنامه، مجازی و بر مدار مجاورت است و کمتر حرکت استعاری دیده میشود. اجزای کلام معمولاً را واقعیتی تاریخی پیش میرود و کمتر از استعاره و تشبیه و دیگر ابزار تصویرسازی استفاده شده و معمولاً زمانی هم که از صور خیال بهره گرفته شده، به دلیل تعداد اندک و تکراری بودن آنها، روند مجازی و واقعگرایانۀ اثر از بین نرفته است. در شهنشاهنامه از تشبیه بیش از سایر ابزار خیال بهره گرفته شده استو البته بیشتر این تشبیهات، تقلیدی و غیرمخیل است. تعداد استعارههای موجود در شهنشاهنامه چندان زیاد نیست و نسبت به تشبیه کاربرد کمتری دارد.
شهنشاهنامه دارای جنبههای تاریخی ارزشمند بسیاری است و اطلاعات مفید و متفاوتی در اختیار خوانندگان قرای میدهد، مانند ضبطهای متفاوت برخی از اسامی اعلام یا تفصیل و توضیح برخی از روایات تاریخی که در آثار دیگر بهاختصار به آن پرداخته شده است. این نکته در مورد حوادثی که در دو سال پس از مرگ سلطان ابوسعید رخ داده و خود تبریزی نظارهگر آنها بوده، مشهودتر است. در حقیقت مهمترین شهنشاهنامه از منظر تاریخی، همین ابیات است که شاعر به شکل مبسوط به شرح رویدادها پرداخته است و این ابیات یکی از منابع مهم و دست اول در این زمینه محسوب میشود.
شهنشاهنامه تبریزی منبع بسیار مهمی برای محققان تاریخ ایلخانان محسوب میشود. به عنوان مثال، چارلز ملویل در مقالات و کتبی که در رابطه با ابوسعید و سقوط امیر چوپان نوشته، اطلاعات ارزشمندی را از این نسخۀ خطی استخراج کرده است. همچنین خانم فاطمه فرخی در پایاننامۀ خود با عنوان «ایلخانان رقیب»، به اهمیت شهنشاهنامه به عنوان منبعی دست اول در این زمینه اشاره کرده است: «این اثر کاملترین گزارش موجود از وقایع پس از فوت ابوسعید است ... گزارشهای او از همین یک سال بسیار ارزنده میباشد و بسیاری از زوایای تاریک وقایع این یکی و دو سال را روشن میکند». در این پایاننامه بارها به ابیات شهنشاهنامه استناد شده است اما از آنجایی که ابیات از روی نسخۀ خطی بازنویسی شده، در بسیاری از موارد صورت صحیح بیت ضبط نشده است.
فهرست مطالب کتاب:
سرآغاز
پیشگفتار
مقدمه
شهنشاهنامه
تعلیقات
نمایه
منابع
پربازدید ها بیشتر ...
خط و نوشتار
اندرو رابینسونخط، هنر تثبیت ذهنیات است. خط را میتوان بزرگترین اختراع بشر دانست. به کمک این اختراع، تاریخ تمدن بش
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
نظری یافت نشد.