سیر تحول خط عمومی فارسی در ایران پس از اسلام
خلاصه
در این نوشتار به بررسی خط در دوران پس از اسلام در ایران پرداخته شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را در بالای صفحه ببینید.
از قرن اول هجری تا قرن سوم، هیچ کتاب نوشتهای، به جز قرآن کریم و یا برگهایی از این مصحف شریف، در ایران و اسلام، برجای نمانده است. اولین نسخه خطی به جای مانده از صدر اسلام، مربوط به قرن سوم هجری و به زبان عربی میباشد، البته اصل این نسخه نیز در ایران موجود نیست.
پس از ورود اعراب مسلمان به ایران، در زمانی نسبتا کوتاه، خط پهلوی که در آن زمان خط نوشتاری اکثر مناطق ایران بود، از کاربرد عمومی ساقط شد. و حتی تا چند قرن خط یا زبان نوشتاری مردم ایران، زبان و خط عربی گشت و مردم ایران به زبان فارسی چیزی نمینوشتند، مگر در گوشه کنار، و آن هم غیرقابل توجه.
در واقع به طور رسمی و همهگیر، از اواسط قرن ششم زبان فارسی در نوشتارها، نمایان شد. و اگر بخواهد خط فارسی مورد بررسی و اقع شود، باید بدانیم که خط فارسی کنونی از قرن ششم آغاز شده است و پیش از آن، فارسینویسی اصلا رایج نبوده است و همۀ نوشتارها به زبان عربی نگارش میشده است. خطوط فارسی قبل از این و برخی نوشتهها همانند شاهنامه فردوسی یا برخی کتابهای نادر پیشتر از آن، به صورت استثنا به زبان فارسی نگاشته شدهاند و فارسینویسی در ایران عمومیت نداشته است.
سده ششم هجری قمری، آغاز خطاطی فارسی در ایران و سده نهم و دهم هجری قمری، اوج خطاطی کتابهای فارسی است. سده دوازدهم با ورود حروفچینی سربی به ایران، کاهش چشمگیری در خطاطی فارسی پدید آمد؛ حتی پس از آن، به مرور خطاطی کتاب، فقط به صورت تفننی و تفریحی و تزیینی به کار رفته است؛ به صورتی که اکنون خطاطی کتابی منسوخ شده است، مگر استثنائاتی غیرقابل توجه. جالبتر اینکه حتی برای اکثر مردم ایران، خطوط خطاطی، خوانا یا حداقل به راحتی خوانا نیست مگر متنهای بسیار کوتاه و تیتروار.
خط فارسی عمومی مردم ایران، از زمان پیدایش خط نسخ (و گاهی نستعلیق) و کاربرد عمومی آن تاکنون، تغییر قابل ملاحظه و چشمگیری نکرده است. به طوری که اگر سیر خطهای عمومی و رایج بین اکثر مردم ایران (و نه خطاطان حرفهای) را در نوشتهجات و کتابهای غیر تزیینی، بررسی کنید خواهید دید که در حال حاضر ایران، خط فارسی همان است که هشتصد سال پیش بوده است، مگر در موارد خاص که برخی مردم بدخطاند یا بسیار خوشنویس.
بخش اول کتاب؛ تلخیصی است از کتاب "زبان تازی در میان ایرانیان، پس از اسلام تا انتهای خلات عباسیان"، تألیف جناب آقای دکتر قاسم تویسرکانی، که در 491 صفحۀ وزیری، به سال 1350ش در تهران توسط دانشسرایعالی منتشر شده است.
آنچه در این کتاب، مربوط به خط و نوشته بود، در این متن تلخیص شده و به عنوان مقدمه آن گاهشمار آمده است. البته در برخی موارد، تغییر الفاظ و حذفیاتی نیز داشتهایم و همچنین فصلبندی و گاهی تیترهای کتاب آقای تویسرکانی تغییر و تحولاتی پیدا کردهاند، تا مناسب عنوان نوشتار جدید شوند.
بخش دوم: گاهشمار خط فارسی، که اشارهای به شرح وقوع آن گذشت. اما گفتن نکاتی پیرامون این گاهشمار ضروری است.
تنظیم گاهشمار برای موضوعات مختلف، یکی از لازمترین و بهترین کارهای ممکن در آن موضوع است؛ چرا که توجه و خواندن گاهشمار، میتواند یک نمای بیرونی و اطلاعات کلی، از سیر تغییر و تحولات آن موضوع در اختیار ما قرار دهد. تا قدرت تجزیه و تحلیل انسان را در آن موضوع، آسان کند.
خواندن معلومات مختلف و پراکنده در یک موضوع، نمیتواند این ثمر را به همراه داشته باشد؛ زیرا برای فهم بهتر و دقیقتر، لازم است به این اطلاعات دهم و غیرمنسجم، دستهبندی شده نگاه کنیم تا منتج به نتیجۀ مطلوب و مناسب گردد. گاهی، نگاهی گذرا به یک گاهشمار، بسیاری از چراییهای ذهن انسان را پیرامون یک موضوع، پاسخگو است. و در کمترین زمان ممکن، فرد میتواند به راحتی بسیاری از اسرار مرموز و گنگ یک موضوع را پی ببرد.
موضوع این مقاله، "گاهشمار خط فارسی" از قرن اول هجری تا کنون است. البته این مقاله، سعی ندارد تا پیرامون مزایای تغییر خط فارسی و یا معایب آن، سخن بگوید یا در رد آن قدمی بردارد. بلکه تلاش دارد تا شما را با یک نمای کلی از تارخچۀ خط فارسی و فعالیتهای گذشتگان در این باره آشنا کند و با مطالعۀ این گاهشمار، شما بتوانید به جواب بسیاری از سؤالات ذهنی خود برسید؛ بیآنکه در اثبات و یا رد تغییر خط فارسی، سخنی رفته باشد.
ضروری است پیش از مطالعۀ گاهشمار، این نکته دقت شود که تاریخ وقایع این گاهشمار، براساس مبدأ هجری شمسی تنظیم شده است. اکثر تاریخها، بسیار دقیقاند؛ اما از آنجایی که در تبدیل تاریخ قمری به شمسی، جدای از پیچیدگیهای تفاوت این دو شیوه، ماههای این وقایع نیز تأثیر گذارند، بنابراین ممکن است برخی سالهای ذکر شده در این مقاله، با یک سال پس و پیش، واقعیت پیدا کنند. و برخی نیز که نشاندهندۀ دورۀ خاصی میباشند، تاریخ حدودی آن دوره یا واقعه ذکر شده است.
بخش سوم: نمونههایی از خط عمومی در تقریر برخیکتابها در ایران میباشد.
فهرست مطالب کتاب بدین ترتیب است:
بخش اول: سیر تحول خط عربی در میان ایرانیان از قرن اول تا انتهای خلافت عباسیان
فصل اول: از سقوط ساسانیان تا آغاز فرمانروایی مستقل ایرانی
دورۀ یکم: از سقوط ساسانیان تا سقوط امویان
گفتار اول: گردانیدن خط دیوان از فارسی به عربی
گفتار دوم: زبان و خط عربی در سکهها
دورۀ دوم: از خلافت عباسیان تا فرمانروایان مستقل
فصل دوم: دوران حکومتهای مستقل
دورۀ یکم: از صفاریان تا سلجوقیان
گفتار یکم: خط عربی در قلمرو شهریاران خراسان و سیستان
گفتار دوم: شیفتگی دانشمندان ایرانی این دوران به زبان و خط
گفتار سوم: درآمیختگی عربی با پارسی
گفتار چهارم: زبان و خط عربی در نوشتههای تزئینی
دورۀ دوم: از سلجوقیان تا سقوط خلافت بغداد
گفتار یکم: خط و دیوان در دربار و قلمرو این پادشاهان
گفتار دوم: خط عربی در نوشتههای تزئینی و یادبودها
گفتار سوم: کتابهای فارسی در این دوران
گفتار چهارم: زبان و خط عربی در دانشهای اشرافی و تودهای
گفتار پنجم: برتری نهادن زبان عربی بر فارسی در دانش و دین
بخش دوم: گاهشمار شمسی خط فارسی در ایران از قرن اول تاکنون
بخش سوم: نمونههایی از خط عمومی در ایران از قرن پنجم تاکنون
پربازدید ها بیشتر ...
نشر کتاب، و تمدن
عبدالحسین آذرنگدر این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
دیگر آثار نویسنده بیشتر ...
تاریخچۀ تغییر خط فارسی ـ عربی (تاریخچۀ تغییر خط در امپراطوری اسلام، کشورهای اسلامی و ایران)
کاظم استادینویسنده موضوع تغییر خط را به سه بخش تقسیم نموده و با استفاده از آثار قبلی و دیگر منابع، در ضمن سه عن
آخوندزاده و تغییر خط
کاظم استادیگویا نخستین کسی که معایب الفبای ملل شرقی را دریافته و رسالاتی در این باب نوشته و نمونههایی از خط جد
نظری یافت نشد.