سکنی گزیدن باستان شناسی، هایدگر و فناپذیری
خلاصه
در این کتاب نویسنده با استفاده از فلسفۀ پدیدارشناسی بهویژه اندیشههای هایدگر به تبیین شواهد باستانشناسی میپردازد و حتی در این راه تلاش میکند تا با استفاده از شواهد باستانشناسی فراتر از این اندیشهها سیر کند و بدین ترتیب اندیشههای وی را پیرایش کرده و گسترش دهد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
باستانشناسی دانش برآمدگاهها است. چنین دانشی که با کلنگ خود ژرفسار هستی را میکاود، نباید زبون و الکن خواندن شود؛ چراکه به راستی دعویای بس سترگ دارد و هنوز در نوباوگی بهسر میبرد. مگر چنین دانشی بدون نظریه و اسلوبی مشخص امکانپذیر است؟ اگر باستانشناسی صرفاً کاویدن و انباشت آثار باشد، پس این کار از هر کسی برمیآید. چنانچه پژوهشی هم بر بنیاد بیبنیادی شکل بگیرد، بهراستی که شالودۀ آن خواهد پریشید و جز سیاههای از آن باقی نخواهد ماند.
درست است که باستانشناسی رهآورد علوم غربی و بهنوعی دانشی وارداتی است؛ اما دریغا که در ایران بسیار اندک به مبانی و مبادی آن پرداخته شده است. تنها افرادی انگشتشمار به اینگونه جستارها در باستانشناسی ایران پرداختهاند. امروزه باستانشناسی دانشی بسیار گسترده، فراگیر و میانرشتهای است و از حوزههای متعددی برخوردار است و لزوم آشنایی پویندگان راه این دانش با این حوزهها احساس میشود. این کتاب در جستجوی پیوندی میان باستانشناسی و سنت پدیدارشناسی در فلسفه بهویژه اندیشههای مارتین هایدگر فیلسوف پرآوازۀ آلمانی است. پیوند باستانشناسی و پدیدارشناسی که از آن به عنوان باستانشناسی پدیدارشناختی یاد میکنند، از جمله حوزههای بسیار نوین و جوان میان سایر حوزههای شناختی باستانشناسی است.
نویسندۀ این کتاب از دانشآموختگان رشتۀ فلسفه در دانشگاه گلاسکو و رشتۀ باستانشناسی در دانشگاه آکسفورد بوده و همچنین از آگوست 2009 در دانشگاه گلاسکو مشغول به تدریس است. در این کتاب نویسنده با استفاده از فلسفۀ پدیدارشناسی بهویژه اندیشههای هایدگر به تبیین شواهد باستانشناسی میپردازد و حتی در این راه تلاش میکند تا با استفاده از شواهد باستانشناسی فراتر از این اندیشهها سیر کند و بدین ترتیب اندیشههای وی را پیرایش کرده و گسترش دهد.
این کتاب دربارۀ «سکنی گزیدن» است، هم در مقام یک نظریه و هم شیوهای از هستی. بر این اساس، آنچه در این کتاب آمده، دو هدف اصلی را دربر دارد؛ نخست آنچه را که به عنوان «دیدگاه سکنیگزیدن» خوانده میشود، بررسی شده است؛ چراکه این موضوع در نظریۀ باستانشناسی و انسانشناسی اخیر مطرح شده است. دوم اینکه نویسنده در نظریۀ سکنیگزیدن در معنای «اگزیستانسیال» آن بهگونهای بحث کرده که میتواند به خواننده اجازه دهد تا این مفهوم را در باستانشناسی، بهویژه در ارتباط با شواهد اولیه از شیوۀ تدفین در باستانشناسی دورۀ پارینهسنگی به کار گیرد. در ادامه فصل دوم چشمانداز سکنیگزیدن را بررسی میکند؛ چراکه این موضوع در نظریات معاصر مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده در اینجا دربارۀ مسئلۀ «هایدگر در میان باستانشناسان» و گسترش روشهای پدیدارشناسانه به وسیلۀ متفکران باستانشناسی بحث میکند. در فصل سوم دربارۀ مراحل تطور انسان در ارتباط با سکنیگزیدن و پدیدارشناسی بحث شده و نیز چارچوب پتیت برای فهم شیوۀ تدفین معرفی گردیده است. در میان سایر موارد، بخشهای چهار و پنج این کتاب، نمونۀ موردنظر را به منظور بهکارگیری در روشهای پدیدارشناسانه در مطالعات باستانشناسی آماده میکنند. روشهای پدیدارشناختی به صورت باستانشناسانه به کار گرفته میشوند و فلسفۀ هایدگر با پیشرفتهای نظری اخیر دانشجویان پارینهسنگی که بر روی فعالیتهای تدفینی و محوطۀ سیا دلوس هوسوز تمرکز دارند، وارد گفتگو میشود.
فهرست مطالب کتاب:
فهرست شکلها
فهرست جدولها
سخن مترجم
سخن نگارنده
1. درآمد
2. هایدگر و دیدگاه سکنیگزیدن
3. خاستگاهها
4. سکنیگزیدن و فناپذیری
5. مدرنیته، سکنیگزیدن و باستانشناسی پدیدارشناختی
6. برآیند
واژهنامه
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
خط و نوشتار
اندرو رابینسونخط، هنر تثبیت ذهنیات است. خط را میتوان بزرگترین اختراع بشر دانست. به کمک این اختراع، تاریخ تمدن بش
نظری یافت نشد.