انگار همین دیروز بود (هفت دهه خاطرات فرهنگی)
خلاصه
آنچه در این کتاب آمده، مجملی است از زندگی رضا سرلک که در هفت بخش و به ترتیب تاریخ تنظیم شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
رضا سرلک متولد 1313 خورشیدی است. تحصیلات ابتدائی را در شهرستان الیگودرز متوسطه و عالی را در تهران به پایان برد. درجه لیسانس در زبان انگلیسی و فوق لیسانس کتابداری و مدیریت کتابخانه را از دانشگاه تهران دریافت کرد. از 1338 در کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به کتابداری پرداخت و چند سال قبل از بازنشستگی مدیریت کتابخانه را به عهده گرفت. در سال 1363 کتابخانه بنیاد دایره المعارف اسلامی را بنیان گذاشت تا پایان شهریور 1384 خود مدیریت آن را به عهده داشت. وی در جوار کتابخانه به پژوهش و جستجو در زمینه تاریخ فرهنگ و گویش بختیاریها که خود از مردم آن دیار است پرداخته است.
رضا سرلک در مقدمۀ کتاب مینویسد: من همیشه در کویر زندگیم قدم میزنم. دوست و همدلی ندارم. در زندگی خصوصی هم، تنها ماندهام. همسرم با نوههایش سرگرم است و به آنها عشق میورزد. من هم با تحقیقات مختصری که راجع به زبان و فرهنگ عامّه بختیاریان و طایفه سرلک کردهام، سرگرم شدهام و به تازگی به نوشتن خاطرات خود پرداختهام. البته چنین میاندیشم که منِ گمنام، کسی نیستم که خاطراتم پسند اهل نظر باشد. اما به گمانم، با همه کوتاهی و پراکندگی مطالب، استادان و بزرگانی که نام و یادی از کردار و گفتارشان در این مجموعه آمده است، به آن اعتبار میبخشد و از نظر تاریخی و اجتماعی، آن را شیرین و خواندنی میکند. آنچه در این مجموعه میآید مجملی است از زندگی فرهنگی من. روزهای کودکی را که با بیخبری، از خوب و بد زمانه، در کوی و بام روستای زادگاهم سپری کردهام، بخشی از خاطرات خوش و ناخوش من است و با آنکه از جنس خاطرات فرهنگی نیست، به نظرم به عنوان مدخل بحث برای من ضرورت دارد. خاطرات دوران کودکی، چون در نهایت سادهدلی و کم توقعی کودکانه از کم و بیش زمانه میگذرد شیرین و دوستداشتنی و فراموشنشدنی است و نمیتوانم از آن دل بکنم.من از خشونتهای آخوند ملا اسدالله معلم خود مهر آموختم. اندک کامیابیهای امروز زندگیم را از آن خشونت و سختگیریها دارم. مشکلات و کمبودها در روستا، مرا قانع و پرهیزگار با آورد ولی از علاقهام به آن منطقه چیزی نکاست و باعث شد که به آن روستا و فرهنگ آن منطقه عشق بورزم. روستایی که اکنون تنها یادگار، از آبادانی و سرسبزی آن تک درختی است به نام کلخُنگ (kOIKhong) که در انزوا و در دامنه کوهی از بین دو صخره سرسخت سر برآورده است و صدها سال است که استوار ایستاده از تشنگی و گرسنگی و سرد و گرم روزگار نمینالد. در میان کار و تلاش برای زندگی، پیوسته سعی کردهام به فرهنگ کشورم خدمت کنم. لذا به فکر تحقیق افتادم و ابتدا به گردآوری واژگان گویش بختیاری در منطقۀ اجدادی خود دست زدم و به مدت ده سال به گویش خویشان و بومیان منطقه، کتاب «واژهنامه گویش بختیاری چهارلنگ» را به ضمیمه ضربالمثلهای رایج این قوم، آماده کردم. بعد از آن، مدت پنج سال به گردآوری مطالبی پرداختم که به فرهنگ عامه همان قوم مربوط میشود. از آن جمله: آداب و رسوم، شادیها و غمها، لالائیها، بازیها، نامهای مختلف انسان و جانداران در سنین و مراحل مختلف و مهمتر از همه، پیشه و حرف مهم بومی را با تصاویر لازم، آماده کردم که با عنوان «آداب و رسوم و فرهنگ عامه ایل بختیاری چهار لنگ» در سال 1385 چاپ شد. هنگامی که از پرداختن به فرهنگ عامه بختیاریان منطقه حومۀ الیگودرز فارغ شدم، تصمیم گرفتم تا تاریخ قوم سرلک بختیاری را که به صورت شفاهی و اغلب با پریشانی مطلب همراه بود، تدوین کنم. با جستجو از خویشان و بازماندگان طایفۀ سرلک، نزدیک به سیصد برگ اسناد ارزشمند به دست آوردم و با تلاش بسیار در مدت چهار سال، کتاب "طایفۀ سرلک، شاخهای کهن از ایل بختیاری" را بر اساس بخشی از آن اسناد آماده کردم که در سال 1389 به چاپ رسید».
این کتاب به ترتیب تاریخ تنظیم یافته و به چهار دسته به شرح زیر تقسیم شده است:
1. شرح کوتاهی از زندگی مربوط به دورۀ کودکی و نوجوانی، رفتن به مکتبخانه و حوادث گوناگونی که از پنج تا چهارده سالگی اتفاق افتاده است.
2. شرح خاطراتی که از آغاز ورود به تهران از کتابخانۀ دانش، شروع میشود، سپس در دانشگاه تهران ادامه مییابد و به بنیاد دایرهالمعارف اسلامی پایان میپذیرد. در این بخش شرح نکات کوتاه و سادهای از رفتار و گفتار و شخصیت بعضی محققان و استادانی که افتخار آشنایی با آنها را در دورۀ کتابداری در دانشکدۀ ادبیات داشته است، به ترتیب تاریخ آمده است. مطالبی که در این بخش آمده، اغلب شامل نکاتی کوتاه و نانوشته از شخصیتهایی است که کمتر در جایی درج شده است. این یادداشتها مجملی است از سرگذشت و خاطرات دقیق نویسنده از پنج تا هفتاد سالگی. مؤانست و مجالست وی با استادان دانشگاه و بزرگان دیگر از کتابخانه دانش آغاز شد که نامشان در معرفی این کتابخانه خواهد آمد. آنچه در آن ده سال، در کنار برخی بزرگان و نامآوران در این کتابخانه آموخته، برابر با بیست و سه سال خدمت در دانشگاه تهران است که در بخش دوم تا پایان بخش پنجم آمده است.
3. شرح انساندوستی و محبتهای افرادی بزرگوار و بعضی اتفاقات نادر، که نوشتن آنها به سبب احتوا بر نکات ظریف و ارزشمند و گاه شگفتانگیز خواندنی است. این مطالب در بخش ششم آمده است.
4) بخش پایانی، سالشمار زندگی و مشاغل فرهنگی ایشان است که در بخش هفتم کتاب قرار دارد.
پربازدید ها بیشتر ...
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
نظری یافت نشد.