مثنوی و مردم: روایتهای شفاهی قصههای مثنوی
خلاصه
این کتاب روایتهای شفاهی بیش از پنجاه قصه از مثنوی مولانا که میان مردم رایجاند را گردآورده و در دو بخش تنظیم کرده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را در بالای صفحه ببینید.
مقایسۀ داستانهای مثنوی با مآخذ و نمونههای مشابه آنها در دیگر متون ادبی فارسی، استفادۀ استادانۀ مولوی از عنصر گفتگو در داستانپردازی بیشتر روشن میکند. یکی از ویژگیهای زبان مولوی که روایتهای مولوی را جذاب و دلنشین کرده است، استفادۀ فراوان از واژهها، اصطلاحات، مثلها، زبانزدها، لغات اتباع، دعاها، نفرینها و دشنامهایی است که هم در توصیفات خود آوردن و هم در گفتگوهای از زبان شخصیتهای نقل کرده است.
داستانهای مثنوی به دو صورت شعر و نثر در ادبیات شفاهی ایران نقل میشوند؛ صورت شعری آن را خنیاگران سنتی همراه دوتار میخوانند و به آن مثنویخوانی میگویند. اما صورت نثر مثنوی کم و بیش مانند افسانه و قصه در مجامع خانوادگی روایت میشود. بسیاری از شاخوبرگها و مباحثی که مولوی در ضمن قصه یا در پایان آنها نقل کرده، در روایتهای شفاهی حذف شدهاند. این موضوع در سنت شفاهی موضوعی بسیار رایج و طبیعی است. داستانهایی که ضمن داستانهای بلند در مثنوی نقل شده است، هر یک خود به صورت یک داستان مستقل نقل میشوند. نکتۀ دیگر اینکه از انواع متفاوت قصههایی که در مثنوی وجود دارد، مانند قصههای حیوانات، قصههای دینی، قصههای سحرآمیز، قصههای فکاهی و همچنین از لطیفههای مثنوی، روایتهایی شفاهی در ایران ثبت و ضبط شده است.
این کتاب روایتهای شفاهی بیش از پنجاه قصه از مثنوی مولانا که میان مردم رایجاند را گردآورده و در دو بخش تنظیم کرده است. ترتیب و توالی این روایتها منطبق با دفترهای ششگانه مثنوی است. در بخش اول قصههایی آمده که مولوی شرح کامل آن را بیان کرده است. نخستین روایت مربوط به قصه مرد بقال و طوطی و آخرین آنها روایت شفاهی دژ هوشرُبا یا قلعه ذات الّصور است که میان مردم با عنوان «گل به صنوبر چه کرد» معروف است. بخش دوم شامل تمثیلها و قصههایی است که در مثنوی بنمایه آنها با یکی دو بیت آمده است.
در هر مورد ابتدا قصه مثنوی یا بهتر است بگوییم روایت مولوی آمده است. سپس روایتهای این قصه در ادبیات مکتوب ما، بعد از آن روایتهای شفاهی آن قصه در ایران و سرانجام چنانچه روایتهای جهانی داشته باشد، نقل شدهاند. درباره روایتهای مکتوب باید گفت که هم روایتهای پیش از مثنوی و هم روایتهای پس از آن مورد توجه بودهاند. هدف از اشاره به این روایتها نشاندادن این نکته بوده است که قصههای مثنوی در ادبیات و فرهنگ مکتوب ما به گونهای مرتب تکرار و بازروایی شدهاند. تکرار و بازروایی چنین قصههایی نشان میدهد که نخبگان ما بنمایههای این قصهها و موضوع آن را جزئی از فرهنگ خود به شمار میآوردند.
بعد از آن روایتهای شفاهی نقل شدهاند. قریب پنجاه درصد این روایتها نتیجه کار میدانی نویسندگان کتاب است که بار اول به چاپ میرسند. البته علاوه بر این روایتها به روایتهایی که دیگر پژوهشگران ادبیات شفاهی ضبط و منتشر کردهاند؛ با ذکر مشخصات کتابشناسی پرداخته شده است. هدف از توجه به روایتهای گوناگون شفاهی، نشاندادن تعدد و تکرر این روایتها در فرهنگ شفاهی مردم ایران بوده است.
نکته بسیار بااهمیتی که ذکر آن ضروری است این است که اگر چه از این قصهها روایتهای دیگری در ادبیات گذشته فارسی وجود دارد، اما آنچه در میان مردم ما رایج است بیشتر با روایتهای مثنوی منطبق است. این موضوع به خوبی تأثیرپذیری ادبیات شفاهی ما را از مثنوی نشان میدهد.
نکته دیگر اینکه در این کتاب چند روایت هم مربوط به کتاب دیگر مولوی یعنی «فیه مافیه» است. از برخی قصههای «فیه ما فیه» روایتهایی شفاهی در دست است که آن هم در بخش دوم اضافه شده است.
مرد بقال و طوطی، استاد و شاگرد احول، بیان توکل نخچیران و ترک جهد گفتن نخچیران به شیر، نگریستن عزرائیل بر مردی و گریختن آن مرد در سرای سلیمان، قصۀ بازرگان که طوطی او را پیغام داد به طوطیان هندوستان، کبودی زدن قزوینی بر شانهگاه صورت شیر، رفتن گرگ و روباه در خدمت شیر به شکار و ... برخی از زیرمجموعههای بخش اول کتاب هستند. توکل و عمل، عذر بدتر از گناه، چاه مکن بهر کسی اول خودت دویّم کسی، پالان خر را کوبیدن، حیلۀ روباه و گرگ طمعکار و... نیز حکایات و روایات مربوط به بخش دوم کتاب را شامل میشود.
فهرست مطالب کتاب بدین ترتیب است:
بخش نخست: قصههای مثنوی و روایتهای شفاهی آن
بخش دوم: اشارات و تلمیحات داستانی در مثنوی و روایتهای شفاهی آنها
پربازدید ها بیشتر ...
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
نظری یافت نشد.