خواجه بهاءالدین نقشبند: زندگانی، آراء و طریقت (نقشبندیه طریقت خواجگان تا پیدایش مجددیه)
خلاصه
درحالیکه طریقتهای بسیاری در طول تاریخ پا به عرصۀ وجود گذاشتند و هر کدام با توجه به پشتوانههای نظری و عرفانی خود چند صباحی به حیات صوفیانه و تربیت مریدان پرداختند و پس از مدتی معین و پشتسرگذاشتن فرازونشیبهای اجتماعی ـ سیاسی از میان رفتهاند، نقشبندیه از قرن هشتم هجری تا کنون در کشورهایی چون ترکیه، ایران و مناطق کردنشین کشورهای عربی حضوری فعال دارد و مشایخ آن همواره و همچنان به تعلیم و تربیت مریدان پرداختهاند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
بیتردید مهمترین طریقتی که همچنان به فعالیتهایش ادامه میدهد، نقشبندیه است. این طریقت که ریشه در سنتهای صوفیانۀ خراسان و ماوراءالنهر دارد، با شتابی چشمگیر در جغرافیایی وسیع گسترش یافت و در تاریخ معنوی، فرهنگی و حتی سیاسی تقریباً تمام ممالک سنیمذهب بهویژه عثمانی، هند و ترکستان نقش انکارنشدنی ایفا کرد.
نقشبندیه در تاریخ تصوف از تأثیرگذارترین و ماندگارترین تشکلهای صوفیانه به شمار میرود. درحالیکه طریقتهای بسیاری در طول تاریخ پا به عرصۀ وجود گذاشتند و هر کدام با توجه به پشتوانههای نظری و عرفانی خود چند صباحی به حیات صوفیانه و تربیت مریدان پرداختند و پس از مدتی معین و پشتسرگذاشتن فرازونشیبهای اجتماعی ـ سیاسی از میان رفتهاند، نقشبندیه از قرن هشتم هجری تا کنون در کشورهایی چون ترکیه، ایران و مناطق کردنشین کشورهای عربی حضوری فعال دارد و مشایخ آن همواره و همچنان به تعلیم و تربیت مریدان پرداختهاند.
غالب طریقتهای صوفیانه سلسلۀ خود را تا حضرت علی (ع) امتداد میدهند؛ درحالیکه خواجگان، ابوبکر را سرسلسلۀ خود میدانستند. بیشتر صوفیان نسبت به ذکر جهری، سماع، خلوت و ریاضت نگاه مثبتی داشتند؛ اما پیروان این طریقت صرفنظر از برخی استثناها، غالباً موارد مذکور را نمیپذیرفتند و مطابق نظر رهبران خود میگفتند «صوفی باید مانند هر فرد دیگری در جامعه حضور فعال داشته باشد و در عین حال اهل فضیلت هم باشد». خواجگان یا بعدها نقشبندیان قرآن و عقاید اهل سنت را مبنا قرار میدادند و این موجب میشد در بعدی وسیع از جریانهای باطنی و حروفی فاصله بگیرند. آنها به دلیل همین جهتگیری همواره از حمایت روحانیون و حکمرانان برخوردار بودهاند.
برخی از مؤلفان نقشبندی تاریخ این طریقت را به چند دوره تقسیم میکنند: از خلیفۀ اول ابوبکر تا بایزید بسطامی (بکریه صدیقیه)، از بسطامی تا عبدالخالق غجدوانی در نسبت با نام بسطامی که طیفور بوده است (طیفوریه)، از غجدوانی تا زمان بهاءالدین نقشبند (طریقت خواجگان)، پس از نقشبند (نقشبندیه)، از عبیدالله احرار به بعد (احراریه)، پس از احمد سرهندی که با القابی چون امام ربانی و مجدد الف ثانی شناخته میشود (مجددیه) و پس از مولانا خالد بغدادی (خالدیه). طریقت پس از بهاءالدین نقشبند، نقشبندیه نام گرفت و نام دورهها یا شاخههای دیگر عموماً در سایه ماند.
در بخش نخست این کتاب به تأسیس طریقت خواجگان در قرن دوازدهم میلادی پرداخته شده و از شیوخ مشهور آنان نام برده شده است. بخش دوم به زندگانی و آرای بهاءالدین نقشبند اختصاص دارد و تاریخ طریقت تا قرن هفدهم یعنی تأسیس مجددیه را بیان میکند. در بخش سوم ورود نقشبندیه به آناتولی و گسترش آن بررسی شده است. بخش چهارم به اندیشهها و نحوۀ آموزشهای صوفیانۀ خواجگان و نقشبندیه میپردازد. در بخش پایانی نیز مناسبات اجتماعی و سیاسی نقشبندیان بررسی شده است.
در این کتاب کوشیده شده است با مراجعه به منابع اصلی، درستترین و جدیدترین مطالب در اختیار خوانندگان قرار گیرد. زندگانی، آثار و دیدگاههای عرفانی چهرههای مشهور بیان میشود و افزون بر آداب و مبانی اعتقادی طریقت، جوانب اجتماعی و عرفانی آنها نیز به بحث گذاشته میشود. جز اینها به تحولات و دگرگونیهای حاصلآمده در ساختار فکری طریقت و اصول آموزشهای صوفیانه نیز اشاره شده است.
فهرست مطالب کتاب:
سخن مترجم
مقدمۀ نویسنده
مدخل: نگاهی به پسزمینۀ تاریخ خواجگان
1. شکلگیری حرکت خواجگان
2. نقشبندیه پیش از بهاءالدین نقشبند و مجددیه و زندگی بهاءالدین نقشبند
3. نقشبندیه در آناتولی پیش از مجددیه
4. آموزش و اندیشۀ صوفیانه در نقشبندیه
5. مناسبات اجتماعی و سیاسی نقشبندیان
سخن آخر
فهارس
پربازدید ها بیشتر ...
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
نشر کتاب، و تمدن
عبدالحسین آذرنگدر این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا
منابع مشابه
خواجۀ خواجگان عبدالخالق غجدوانی: مروری بر زندگی و آثار همراه با تصحیح رسالههای وصایا و صاحبیه از غجدوانی و شرح وصایا از فضلالله بن روزبهان خنجی
عبدالخالق غجدوانیدر این کتاب مقدمهای مبسوط دربارۀ سرزمین بخارا، سرزمین خواجگان و نقشبندیه آمده است. سپس خواجه یوسف ه
نظری یافت نشد.