کامو و سارتر: داستان یک دوستی و جدالی که به آن پایان داد
خلاصه
این کتاب چیزهای زیادی را دربارۀ دوستیِ کامو و سارتر و مهمتر از آن دربارۀ مخالفتهایشان برای خواننده روشن میکند؛ چراکه نیمی از تعاملِ بیستسالۀ آنها در جدایی و دشمنی گذشت. این دو روشنفکر بزرگ قرن بیستم، از طریق نوشتهها و نامهنگاریهایشان به یکدیگر، اندیشۀ خود را بیان میکردند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
دوستی سارتر و کامو از طرف کامو در سال 1938 و از طرف سارتر در سال 1942 با مکاشفهای از روی اشتیاق در ارتباط با کتابهای نخستین یکدیگر آغاز شد. پس از ملاقات اولیه در سال 1943، رابطهشان بهسرعت شکل گرفت. هر دوی آنها در فلسفه و سیاست جاهطلبیهای یکسانی داشتند؛ بنابراین در مورد همکاریهای مختلف صحبت میکردند و نظرات مشابه ارائه میدادند. موضوع ابتدایی در شکلگیری رابطهشان آزادی فرانسه بود؛ به همین سبب آنها به نویسندگان مطرح اگزیستانسیالیسم در فرانسه تبدیل شدند که شور فرهنگی پس از جنگ را ایجاد کردند. کامو تلاش میکرد همکاری با سارتر را انکار کند؛ درحالیکه دوستش او را سرمشق نظریۀ جدید خود دربارۀ تعهد قرار داد. هر دوی آنها فعال مدنی و روشنفکرانی بودند که مسیرهای موازی را دنبال میکردند؛ کامو به عنوان سردبیر نشریۀ «کمبا» که یکی از بهترین روزنامههای پاریس بود و سارتر به عنوان پایهگذار و مدیر مجلۀ «له تاون مدرن» که بلافاصله بعد از تأسیس به یکی از برجستهترین نشریات سیاسی و فرهنگی فرانسه تبدیل شده بود.
دوستی آلبر کامو و ژان پل سارتر پس از آزادی فرانسه به اوج خود رسید. هم دو مرد و هم دوستیشان بازتابی از خوشبینی اولیۀ بیحدوحصر پس از جنگ بود. دوستی آنها به مدت چند سال و با وجود اختلافاتی که روزبهروز بیشتر میشدند، تصفیههای پس از جنگ را پشتسر گذاشت: جنگهای استعماری فرانسه، طبق معمول بازگشت به سیاست داخل، تأثیر چندبرابری جنگ سرد و فشار طرفین برای گرفتن منافع طرفین؛ اما با بالاگرفتن درگیری بین شوروی و آمریکا که درنهایت منجر به جنگ در کره شد، تعادلی که هر دوی آنها در دوستیشان نگه داشته بودند، از بین رفت. سرانجام کامو و سارتر نهتنها سمتوسوی مخالف را برگزیدند، بلکه هر کدام در صدر فهرست قرار گرفتند و به رهبران روشنفکر جبهۀ خود تبدیل شدند.
دو صدای اصلی در زندگی روشنفکرانۀ فرانسۀ پس از جنگ، در یک مجادلۀ طوفانی که مباحث شخصی تکاندهنده در آن ردوبدل میشد، ده سال دوستی را آشکارا نابود کردند. سارتر و کامو ابتدا با اکراه و تردید و سپس با شتابی کنترلنشدنی، فضای سیاسی و هر اثری از آنچه زمانی پروژۀ مشترک آنها برای ایجاد «چپ مستقل» بود را درهم شکستند.
به همان اندازه که سیاست برای کامو امری طبیعی به نظر میرسید، برای سارتر دنیای متفاوتی بود. برای فهمیدن فعالیتهای سارتر و جهانبینی او در طول جنگ و همچنین هدف پشتِ حرفهای کامو به سارتر در دوران اشغال، باید به قبل از 1939 برگردیم، به زمانی که رویکرد سارتر به مسائل اساسی زندگی انتزاعی و نظری بود. بیش از هر چیز او در جستجوی زایشهای روشنفکری یا خردمندانه بود؛ زیرا کمالگرایی را از تحصیلات فلسفیاش کنار گذاشته بود و درعینحال به مارکسیسم علاقه نداشت. تنها یک مکتب فکری معاصر این نویسندۀ جوان، فیلسوف نوپا و رماننویس ابزورد را جذب میکرد؛ درک ماهیت خود هستی که «پدیدارشناسی» نام داشت. منشأ این علاقه از اینجا بود که آگاهی ذاتی فرد شروع میشود و درعینحال نوید رسیدن به دنیای واقعی را میدهد. این فلسفۀ آلمانی مانند سارتر رادیکال و با اعتمادبهنفس بود و از نظر فکری برای کسی که در اندیشۀ دکارتی آموزش دیده بود، سازگاری داشت. سارتر اولین بار در بهار 1933 آن را شناخت.
این کتاب شرحی است بر دوستی و جدالِ میانِ دو فیلسوف و روشنفکر بزرگ قرن بیستم. این اثر با شرح رویدادهای مهم فرانسۀ پس از دوران اشغال، تأثیرات جنگ سرد را بر روابط کامو و سارتر مورد بررسی قرار میدهد. درواقع این کتاب زندگینامۀ کامو و سارتر را با روایت تاریخ فرانسۀ پس از جنگ ترکیب میکند.
اگرچه کامو هرگز طرفدار نظام سرمایهداری نبود و سارتر نیز هرگز به طور رسمی به عضویت حزب کمونیست فرانسه درنیامد، این دو شخصیت اصلی نمایندۀ نیروهای بسیار بزرگتر از خودشان بودند. کامو از سویی مخالفِ صددرصدِ کمونیسم بود و سارتر از سوی دیگر، کمونیسم را تنها راه برای تغییر کیفی میدانست. بخش عظیمی از تراژدی چپ در سراسر جهان، بهویژه در فرانسه، در رابطۀ دوگانۀ کامو و سارتر نمایان بود. آنها با قرارگرفتن در موضع دوگانۀ کاپیتالیسم / آزادی - کمونیسم / سوسیالیسم به خود و والاترین ارزشهایشان خیانت کردند.
آرونسون با استفادۀ خردمندانه از مستندات و مصاحبهها و ترکیب آنها با نقد ادبی و بینشهای سیاسی، رابطۀ کامو و سارتر را در زمینههای سیاسی و فرهنگی فرانسهی پس از جنگ ترسیم میکند.
این کتاب چیزهای زیادی را دربارۀ دوستیِ کامو و سارتر و مهمتر از آن دربارۀ مخالفتهایشان برای خواننده روشن میکند؛ چراکه نیمی از تعاملِ بیستسالۀ آنها در جدایی و دشمنی گذشت. این دو روشنفکر بزرگ قرن بیستم، از طریق نوشتهها و نامهنگاریهایشان به یکدیگر، اندیشۀ خود را بیان میکردند. اینطور بود که در آن زمان، هر تفکر سیاسی یا هر دیدگاه روشنفکرانهای یا به کامو ختم میشد یا به سارتر.
فهرست مطالب کتاب:
دیباچه
اولین مواجهات
اشغال، مقاومت، آزادی
تعهدات پس از جنگ
نقطۀ عطف کامو
نقطۀ عطف سارتر
خشونت و کمونیسم
انفجار
ترتیب مسائل و اقدامات جدی
بازیابی صداهایشان
خروج ممنوع
پایان
پربازدید ها بیشتر ...
اسنادی از مرکز اسناد فرهنگی آسیا
به کوشش علیرضا ملایی توانی، لیدا ملکی، سیدمحمدحسین محمدیاندیشۀ ایجاد یک مرکز اسناد فرهنگی آسیایی در ایران به سالهای آغازین 1350 باز میگردد.
زبان شناسی پیکره ای در عمل
ویلیام جی، کرافورد، انیکو سزومییکی از راههای فهم تحلیل زبانی و زبان با استفاده از رویکرد زبانشناسی پیکرهای ممکن میگردد. زبانشن
منابع مشابه بیشتر ...
زنده باد عشق: گزیدهای از خواندنیترین نامههای کامو به کاسارس
آلبر کامو و ماریا کاسارسماریا کاسارس و آلبر کامو در ششم ژوئن 1944 در پاریس با هم آشنا شدند؛ یعنی روز پیادهشدن نیروهای متفقی
آلبر کامو از ابسورد تا طغیان
جان فولیجان فولی در این کتاب با اتخاذ رویکردی میانرشتهای بررسیای جامع از اندیشههای کامو به دست داده است
نظری یافت نشد.