۱۹۸
۶۹
میلان کوندرا، اولیس کوچک

میلان کوندرا، اولیس کوچک

پدیدآور: عارف دانیالی ناشر: هرمستاریخ چاپ: ۱۴۰۲مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۰۰شابک: 5ـ321ـ456ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۳۷۲

خلاصه

این کتاب بر رمان‌های میلان کوندرا نویسنده اهل جمهوری چک متمرکز است و می‌کوشد ایده‌هایی را که در آثار متعدد او تکرار شده و انعکاس یافته است ردیابی کند. نویسنده با پیروی از خودِ کوندرا بر کتاب‌ها و شخصیت‌های داستان او را برای شناخت این نویسنده بررسی می‌کند.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

امروزه بیش از همیشه زمزمه‌های پایان عصر رمان به گوش می‌رسد آیا امکان‌های داستان‌گویی به انتها رسیده است؟ رمان در عصر سیطره اینترنت به چیزی فرسوده تقلیل یافته است و دیگر نمی‌تواند هم‌پای این جهان پرشتاب حرکت کند؟ در جهان پرآشوب ما، در عصر سرعت، رمان، این یادگار آهستگی و لمس زندگی، چه نویدی می‌تواند برای ما داشته باشد؟ داستان‌گو از آنها می‌خواهد دنباله قصه‌ها را شب دیگر انتظار بکشند، همچون شهرزاد قصه‌های هزارویک‌شب می‌خواهد شب‌ها از پس شب‌ها صبوری کنند اما جوانان این تعلیق و انتظار را نمی‌توانند تاب بیاورند. آنها می‌خواهند زود به پایان خط برسند، آنها آهستگی را خوش ندارند، آنها عاشق سرعت‌اند، آهنگ رمان برای آن‌ها بیش از اندازه کند و طولانی است؛ این آهنگ قدم‌ها را نمی‌توانند دوست داشته باشند. میلان کوندرا از معدود رمان‌نویسانی است که افزون بر نوشتن داستان‌هایی ناب، در عرصه ایده‌پردازی و جستارنویسی از استمرار زندگی رمان دفاع می‌کند و همچنان به انعطاف‌ها و امکان‌های آن امید بسته است؛ هنوز چیزهایی هست که فقط رمان می‌تواند آنها را بازگوید؛ من و تو هنوز به این آهستگی محتاجیم.

بعد از کافکا شاید میلان کوندرا مشهورترین نویسندۀ چک در ایران باشد که بسیاری از آثارش به فارسی ترجمه شده‌اند. از این میان می‌توان به «آهستگی»، «بی‌خبری»، «پرده»، «جسم جان»، «جشن بی معنایی»، «جهالت»، «چند می‌گیری بنویسی؟»، «دن ژوان»، «ده نقاش بزرگ نوگرا»، «زندگی جای دیگر است»، «ژاک و اربابش»، «شناسایی»، «عشق‌های خنده‌دار»، «خنده و فراموشی»، «کلاه کلمنتیس»، «کلیدداران»، «مواجهه»، «مهمانی خداحافظی: والس خداحافظی»، «وصایای تحریف‌شده»، «هنر رمان»، «هویت» اشاره کرد. «بار هستی / سبکی تحمل‌ناپذیر هستی» نزدیک به سی بار و «جاودانگی» و «شوخی» هر یک بیش از ده بار چاپ شده‌اند و در کل می‌توان گفت آثار کوندرا بیش از دویست بار با شمارگان بیش از چهارصدهزار در ایران منتشر شده‌اند.

این کتاب بر رمان‌های میلان کوندرا نویسنده اهل جمهوری چک متمرکز است و می‌کوشد ایده‌هایی را که در آثار متعدد او تکرار شده و انعکاس یافته است ردیابی کند. نویسنده با پیروی از خودِ کوندرا بر کتاب‌ها و شخصیت‌های داستان او را برای شناخت این نویسنده بررسی می‌کند؛ از این‌رو نام کوندرا در کنار شخصیت‌های رمان‌هایش بر یک سطحِ تجربه ثبت شده‌اند: کوندرا، توما، ترزا، سابینا، شانتال و… . به اعتقاد نویسنده این شخصیت‌ها امتداد کوندرا هستند. زندگی کوندرا از طریق ترزا و توما ادامه می‌یابد یا به تعبیر دقیق‌تر بازآفرینی می‌شود.

کتاب در پنج فصل سامان یافته است و دربارۀ مسائلی چون مهاجرت، حملۀ شوروی و اشغال چک و اوضاع نویسندگان و ادبیات در آن دوره، مسئلۀ مفهوم ملیت برای نویسندگان، بازگشتن یا بازنگشتن به وطن بحث می‌کند. به‌هر‌روی میلان کوندرا به فرانسه مهاجرت کرد، آثارش را در این کشور نوشت و با چک ارتباط زیادی نداشت و بعد از فروپاشی شوروی و رستن چک از سلطۀ شوروی نیز به پراگ برنگشت. این موارد ادبیات مهاجرت، مفهوم ملیت و مسئلۀ بازگشت به وطن را در آثار او قابل بحث و بررسی می‌کند. نویسنده در این کتاب میان جهان مردگان و جهان مهاجران شباهت‌هایی می‌یابد و توضیح می‌دهد که چگونه ویژگی‌هایی در مهاجران این شباهت را رقم می‌زند. همچنین دربارۀ شباهت‌های میان اولیس هومر و میلان کوندرا و انعکاس این امر در رمان‌های کوندرا توضیح می‌دهد؛ چنان‌که عنوان کتاب نیز «اولیس مدرن» است. او به رابطۀ میان فلسفه و ادبیات و چگونگی رسوخ فلسفه در رمان‌های نویسندگانی مثل ژان پل سارتر، آلبر کامو، آندره مالرو می‌پردازد. در فصل سوم کتاب به رابطۀ شعر و رمان و تأثیر شعر و رمان بر آثار کوندرا اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که به‌ویژه شعر تغزلی و آثار هنرمندانی مثل کافکا، بودلر و فلوبر چگونه بر کوندرا اثر گذاشته‌اند. نویسنده در این بخش به ارتباط کوندرا و تولستوی می‌پردازد و بیان می‌کند که چرا کوندرا تولستوی را بهتر از جهان داستایوسکی می‌پذیرد. او نشان می‌دهد که جهان سروانتس و کافکا و کوندرا جهان‌هایی به هم پیوسته‌اند و ارتباطی وثیق دارند.

نویسنده در ادامه به نزدیکی فکری کوندرا با دو اثر برجسته، «ژاک قضاوقدری» دیدرو و «تریسترام شندی» لارنس استرن اشاره می‌کند؛ نیز به ویژگی‌های متافیزیکی و جهانی رمان در نظر کوندرا پرداخته است و از ارتباط میان رمان و طنز سخن می‌گوید و نشان می‌دهد که «دن‌کیشوت» چگونه در تاریخ رمان اثری برجسته گذاشت و تفاوت آن با آثار حماسی چیست. او نشان می‌دهد که چگونه هر اندازه دن‌کیشوت سرگردان است، اولیس هومر بر همه ‌چیز آگاه و مسلط ظاهر می‌شود. او از عصر پایان رمان می‌پرسد و نظر کوندرا را در این مورد بیان می‌کند.

فهرست مطالب کتاب:

مقدمه

فصل اول: تانک‌ها رفتنی‌اند، درخت‌های گلابی ابدی‌اند

فصل دوم: تو در خانۀ خودت نیستی

فصل سوم: در اسارت سیرن‌ها

فصل چهارم: خروج از استبداد داستان تو

فصل پنجم: ناپدیدشده در بزرگراه‌ها

سخن آخر

منابع

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

نشر کتاب، و تمدن

نشر کتاب، و تمدن

عبدالحسین آذرنگ

در این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا