۳۱۲
۱۰۸
تأملاتی در وجودشناسی ابونصر فارابی

تأملاتی در وجودشناسی ابونصر فارابی

پدیدآور: فاطمه شهیدی مارنانی ناشر: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایرانتاریخ چاپ: ۱۴۰۱مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۰۰شابک: 4ـ36ـ6331ـ622ـ978 تعداد صفحات: ۳۴۸

خلاصه

در این کتاب تلاش شده است با تأمل در برخی مفاهیم بنیادین فلسفۀ اسلامی در آثار فارابی (از جمله موجود، ماهیت، امکان و وجوب) و فهم آنها بر اساس متونی که در انتسابشان به او اطمینان نسبی وجود دارد، تصویر دقیق‌تری از اندیشۀ این فیلسوف بزرگ در حوزۀ وجودشناسی ارائه شود.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

 

فارابی از جمله متفکرانی است که در هیچ دوره‌ای از زندگی علمی‌اش ایستا و بی‌حرکت نبوده است. شاهد این ادعا تغییرات آرا در آثار مختلف اوست. نگاهی دقیق به محتوای مجموعۀ آثار فارابی نشان می‌دهد هرچند او دارای ابتکارات و نوآوری‌های فراوان و سرنوشت‌سازی در حوزه‌های مختلف فلسفۀ عملی و نظری است، به‌ویژه در حوزۀ فلسفۀ نظری نمی‌توان او را دارای نظام فکری تمام‌وکمالی دانست. او با نوآوری‌ها و تأملات و تحلیلات دقیق خود در فلسفه‌ای که از مبدأ یونان و از مسیر سرزمین‌های یونانی‌مآب و رومی به دست مسلمانان رسیده بود و قراردادن این فلسفه در آزمون حیات و منظر دینی، به‌تدریج امکاناتی را در این دانش به دست آورد که با پیگیری و بحث دربارۀ آنها، راه برای ساخته‌شدن نظام فلسفی جامعی در عالم اسلام توسط شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا فراهم شود.

ابونصر فارابی را می‌توان اولین «فیلسوف»، به‌معنای حقیقی کلمه در عالم اسلام دانست. او مهم‌ترین مسائل تاریخ فلسفه را که توسط فیلسوفان بزرگ پیشین طرح شده ‌بود، در بستر فکری ـ سیاسی ـ دینی که خود در آن قرار داشت بازطرح کرد. پاسخ‌های او به این مسائل به دلیل عمق اندیشۀ فلسفی‌اش، با وجود برخی شباهت‌های ظاهری ـ حتی در احکام و اصطلاحات ـ، حامل روح و معنایی جدید متناسب با این بستر بود. در یک سنت غالبِ پژوهشی، اندیشۀ بدیع و آرای نو‌آورانۀ فارابی، به‌ویژه در ساحت فلسفۀ نظری، گاه در سایۀ قوت و نظام‌مندی فلسفۀ سینوی و گاه به دلیل غلبه و مقبولیت فلسفۀ صدرایی مغفول مانده است. در بیشتر پژوهش‌ها به‌ویژه در حوزۀ فلسفۀ نظری فارابی، به منظر و مقصود فلسفی او آن‌گونه که برای خودش مطرح بوده بی‌توجهی شده و تفاوت مهم یا مؤثری میان نظام، مبانی و آرای او با ابن‌سینا و حتی گاه ملاصدرا دیده نشده است. در این کتاب تلاش شده است با تأمل در برخی مفاهیم بنیادین فلسفۀ اسلامی در آثار فارابی (از جمله موجود، ماهیت، امکان و وجوب) و فهم آنها بر اساس متونی که در انتسابشان به او اطمینان نسبی وجود دارد، تصویر دقیق‌تری از اندیشۀ این فیلسوف بزرگ در حوزۀ وجودشناسی ارائه شود.

در سنت فلسفۀ اسلامی، بحث از موجود و وجود به بحث از ماهیت گره خورده است و پرداختن به هیچ‌یک از آنها بدون دیگری ممکن نیست. هرچند این درهم‌تنیدگی از ابن‌سینا و به جهت طرح صریح و زایندۀ «اصل تمایز وجود از ماهیت» آغاز شده است، تأثیرگذاری و شهرت آن پس از ابن‌سینا در حدی است که در بررسی آرای هیچ‌یک از فیلسوفان پیش از او نمی‌توان از طرح هیچ یک از این دو بحث صرف‌نظر کرد. از این‌رو هرچند از نظر نگارندۀ این کتاب، تمایز وجود از ماهیت در آثار و آرای فارابی جایگاه مؤثری ندارد، درهرحال پرداختن به آن الزامی است. در دو فصل بخش نخست، معانی «وجود و موجود» و «ماهیت» در آثار فارابی بررسی شده است. در فصل سوم نیز نتیجۀ طبیعی دو فصل گذشته که نبود تمایز متافیزیکی میان وجود و ماهیت به معنای ابن‌سینایی است، با تأکید بیشتر اثبات شده و توضیح داده شده است که آرای فارابی در اغلب آثارش با وجود اختلافات و تغییرات جزئی، این مطلب را تأیید می‌کند؛ با این وجود آنچه در برخی دیگر از آثار منسوب به فارابی آمده، کاملاً با نظام فلسفی ابن‌سینا متناسب و مشابه است.

در بخش دوم این کتاب، دو مفهوم مهم و بنیادین «واجب» و «ممکن» که آنها را می‌توان پس از دو مفهوم «وجود» و «ماهیت» از مفاهیم بسیار اساسی و کلیدی در فلسفۀ اسلامی دانست، محور بحث و نظر قرار گرفته‌اند. در دو فصل این بخش تلاش شده اولاً در جواز یا عدم جواز تطبیق دو مفهوم «واجب» و «ممکن» با «خدا» و «غیرخدا» در نظر دو متفکر و فیلسوف (ارسطو و ابونصر فارابی) بحث شود و ثانیاً تغییرات این دو مفهوم در آثار و آرای فلسفی فارابی نسبت به آثار و آرای ارسطو و همچنین ابن‌سینا بررسی شود.

فهرست مطالب کتاب:

مقدمه

بخش اول: موجود

فصل اول: معانی «موجود» و «وجود»

فصل دوم: معنای «ماهیت»

فصل سوم: نسبت وجود و ماهیت

بخش دوم: ممکن و واجب

فصل اول: مفهوم «وجوب» و «امکان»

فصل دوم: تقسیمات موجودات به واجب و ممکن

فهرست منابع

نمایه

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

نشر کتاب، و تمدن

نشر کتاب، و تمدن

عبدالحسین آذرنگ

در این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا