۳۰۱
۸۷
رد رکن رابع

رد رکن رابع

پدیدآور: حسینعلی تویسرکانی مصحح: سیدمحمدعلی دیباجی، رضا مختاری خویی ناشر: مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران ـ دانشگاه مک گیلتاریخ چاپ: ۱۴۰۱مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 9ـ83ـ5552ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۳۴۴

خلاصه

تویسرکانی در این رساله ضمن نقل پاسخ‌های کریم‌خان کرمانی، به آنها جواب داده و ضمن رد ادعاهای جدید وی، ارجاعات فراوانی به آثار ایشان در تصریح به معنای رکن رابع می‌دهد. آنچه به گفتۀ تویسرکانی بسیار عجیب می‌نماید، صرف‌نظر از اصل ادعای باطل رکن رابع، انکار نقل قول‌ها از کتاب ایشان است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

 

شیخیه به فرقه‌ای اطلاق می‌شود که با ادعای پیروی از شیخ احمد احسایی در عصر قاجار ایجاد شد. ایشان معتقدند دین اسراری داشت که تا قبل از شیخ احمد احسایی قابلیت بروز آن وجود نداشت و این اسرار توسط شیخ احمد احسایی آشکار شد. احسایی و شاگردانش به حدی از آموزه‌های شیعه فاصله گرفتند که تعداد زیادی از علمای عصر قاجاریه به رد و طرد ایشان پرداختند که گزارش‌هایی از آن در کتاب حاضر آمده است. رؤیاگرایی در اعتقادات و ارائۀ سخنان عجیب، ادعای عصمت و مصونیت از خطا و اشتباه، ادعای اکمال دین توسط بزرگان این مکتب، ادعای نیابت از اهل بیت (ع) و اعتقاد به وجود رکن رابع در هر عصری به عنوان نایب و باب امام که در قول و فعل عین امام معصوم است، از اعتقادات این فرقه است. یکی از مهم‌ترین اعتقادات شیخیه، «رکن رابع» است.

«رکن رابع» یعنی اینکه چون امام غایب نمی‌تواند رافع مشکلات و اختلاف باشد و اگر شخص غایب کفایت می‌کرد، خود خداوند غایب بود و نیازی به ارسال رسل نداشت؛ بنابراین باید شخصی به عنوان نایب وجود داشته باشد که جامع جمیع صفات حضرت باشد؛ این شخص سابق بر این به دلیل عدم فهم و استعداد مردم مخفی بود و خداوند آن را توسط شیخ احمد احسایی ظاهر کرد. تبعیت از او واجب و رد او موجب ناصبی‌شدن می‌گردد. خداوند تقسیم بهشت و جهنم را نیز به دست دو رکن رابع نخستین یعنی شیخ احمد احسایی و سیدکاظم رشتی داده است. شیخ احسایی علومش را از امامان اخذ کرده و حضرت از آب دهان خود به ایشان نوشانده‌اند. احسایی در بیان مطالب خود معصوم و مصون از اشتباه است.

از زمان ظهور و بروز «رکن رابع» توسط برخی اعلام شیخیه، این مسئله مورد نقد بسیاری از علمای زمان قاجار قرار گرفت که این رساله به طور مستقل به این بحث پرداخته است و در واقع ردیۀ بر پاسخ کریم‌خان کرمانی بر رسالۀ اول تویسرکانی موسوم به «شهاب ثاقب» است.

کرمانی بعد از ملاحظۀ رسالۀ «شهاب ثاقب» حسینعلی تویسرکانی ردی بر آن می‌انگارد. نسخه‌ای از آن ردیه با عنوان «چهار مقاله [رساله در جواب ایرادات ملاحسینعلی]» در کتابخانۀ مسجد اعظم قم محفوظ است که همان نسخه نیز در این کتاب اساس قرار گرفته است. تویسرکانی نیز پس از ملاحظۀ ردیه کریم‌خان کرمانی بر «شهاب ثاقب» رسالۀ «رد رکن رابع» را در پاسخ به کرمانی تألیف می‌کند.

تویسرکانی در این رساله ضمن نقل پاسخ‌های کریم‌خان کرمانی، به آنها جواب داده و ضمن رد ادعاهای جدید وی، ارجاعات فراوانی به آثار ایشان در تصریح به معنای رکن رابع می‌دهد. آنچه به گفتۀ تویسرکانی بسیار عجیب می‌نماید، صرف‌نظر از اصل ادعای باطل رکن رابع، انکار نقل قول‌ها از کتاب ایشان است. تویسرکانی اشاره می‌کند که شیوۀ کرمانی در بحث، در ابتدا انکار عجیب آن چیزی است که عیناً از کتب وی نقل می‌شود و به طرز عجیبی در مرحلۀ دوم توضیح‌دادن دلیل بیان همان چیزی است که در کتب خود نوشته بود و در ابتدا انکار می‌کرد. او می‌گوید آیندگان خواهند دید که این مرد چگونه بحث می‌کرده و تمام آنچه را که در کتب خود و به قول خود برای عوام و نسوان نوشته بود، در بحث با علما در ابتدا انکار کرده و در مرحلۀ بعد ایشان را قاصر از فهم کتابی می‌داند که مدعی است برای عوام و نسوان نوشته است.

نوع ورود و خروج به مطالب و ارائۀ بحث توسط تویسرکانی در این کتاب، افزون بر پختگی و علمیت ایشان که یکی از مراجع زمان خود بود، نبوغ و استعدادشان در بحث را نشان می‌دهد که به زیبایی راه‌های فرار را مسدود و توجیهات کرمانی را برملا می‌کند. این کتاب که می‌توان آن را جامع‌ترین نوشتاری دانست که به بررسی موضوع رکن رابع پرداخته است، افزون بر جهات علمی، اطلاعات تاریخی خوبی نیز از برخی فتنه‌های دوران تویسرکانی دارد. همچنین در مقدمه و پاورقی‌ها سعی شده است مطالب مفیدی همسو با محتوای کتاب ارائه شود.

فهرست مطالب کتاب:

دیباچه

مقدمۀ تحقیق

دربارۀ کریم‌خان کرمانی و تاریخچۀ شیخیه

مخالفت و مقابلۀ علما با شیخیه

مختصری از شرح‌حال و آثار تویسرکانی

گزارش محتوای نسخۀ خطی شهاب ثاقب

ردیه رکن رابع

مقدمۀ مؤلف

فصل اول

فصل ثانی

فصل ثالث

فصل رابع

خاتمه

منابع

اعلام

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

نشر کتاب، و تمدن

نشر کتاب، و تمدن

عبدالحسین آذرنگ

در این کتاب کوشش شده تا رابطۀ میان نشر کتاب و توسعۀ تمدن و فرهنگ مورد تتبع قرار گیرد و اثرگذاری و کا