
گزارش سانسور یک فیلم: جنوب شهر عباس غفاری
خلاصه
این کتاب فقط دربارۀ سانسور فیلم «جنوب شهر» و حیات هنری کارگردان آن فرخ غفاری نیست، بلکه تصویری ـ ولو تند و گذران ـ از موقعیت و فضای یک دورۀ تاریخی هم هست. فرض بر این است که این گزارش یا روایت به ترسیم یک مرز تعیینکننده یا نوعی مقطع در تاریخ سینمای ایران نیز کمک می کند؛ زیرا «جنوب شهر» و غفاری را نمیشود با گز آشنا و رایج سینمای ایران اندازه گرفت.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
از همان نخستین روزهای فیلمبرداری «جنوب شهر» خبر درز کرده بود و برخی نویسندگان مطبوعات سینمایی از «جنبههای رئالیستی» فیلم که «در اطراف زندگی واقعی مردم طبقۀ سوم ایران دور میزند» مینوشتند یا با نوعی کشف و شهود اشاره میکردند: «در فیلم «جنوب شهر» مردم زندگی روزمرۀ خودشان را میبینند و افرادی هم که از محیط دورند و اطلاعی ندارند با حقیقت دردناکی روبرو میشوند و چون صحنههای جالبی از اجتماع خودشان را که اصلاً از وجود آن اطلاعی نداشتهاند مشاهده میکنند، برایشان جالب و تماشایی است».
با پایانگرفتن مراحل فیلمبرداری و پس از به سرانجامرساندن امور فنی زیرنظر مهندس محسن بدیع، گروه سازنده با جلوداری غفاری، «جنوب شهر» را سرانجام آمادۀ نمایش کرد. از روز یکشنبه دوم آذر 1327 در چهار سینمای تهران (متروپل، اسکار، زهره و فردوسی) فیلم به نمایش عمومی درآمد. در آگهیهای تبلیغاتی با حروف سیاه و درشت نوشته شده بود: «صحنهای از زندگی و روحیۀ حقیقی مردم، ضربات چاقو، زنی بینوا و سرگردان، کودکی یتیم، رقابت خونین دو دسته جاهل». فیلم پس از پنج و به گفتۀ برخی سه روز نمایش توقیف شد و کمتر روزنامه و نشریهای به این موضوع واکنش نشان داد. برخی فقط به اشارهای کوتاه اکتفا کردند: «معلوم نیست به چه علت پس از صدور پروانه و پنج روز نمایش توقیف شد» یا «فیلم جنوب شهر محصول ایراننما روز سهشنبۀ هفتۀ گذشته توقیف شد». در این میان فقط کوروش بزرگمهری خبرنگار هفتهنامۀ «پست تهران سینمایی» با این پرسش به خبر توقیف فیلم عکسالعمل نشان داد: «ما از اینکه فیلم مزبور چرا توقیف شده سخنی نداریم؛ زیرا ممکن است کمیسیون نمایشات وزارت کشور نمایش آن را صلاح ندانسته باشد؛ ولی ما از کمیسیون نمایشات سؤال میکنیم فیلمی که ابتدا سناریوی آن را میبینند و بعد قبل از نمایش آن را سانسور میکنند، چرا مجدداً پس از چند روز نمایش آن را توقیف کردهاند؟» در واقع فیلم را بسیاری کسان حتی علاقمندان حرفهای سینما ندیدند و از اینرو نمایش کوتاه آن در مطبوعات و محافل سینمایی و هنری بازتاب چندانی نداشت.
این کتاب فقط دربارۀ سانسور فیلم «جنوب شهر» و حیات هنری کارگردان آن فرخ غفاری نیست، بلکه تصویری ـ ولو تند و گذران ـ از موقعیت و فضای یک دورۀ تاریخی هم هست. فرض بر این است که این گزارش یا روایت به ترسیم یک مرز تعیینکننده یا نوعی مقطع در تاریخ سینمای ایران نیز کمک می کند؛ زیرا «جنوب شهر» و غفاری را نمیشود با گز آشنا و رایج سینمای ایران اندازه گرفت. جنم و تلقی او از فیلمسازی ریشه در فرهنگ و فضای آشکارا متفاوتی داشت که او سرخوشانه در آن بالیده بود و هدفش گذاشتن بنایی بود که پیش از آن در سینمای ایران وجود نداشت؛ اگرچه واقف بود که با فیلمش واکنشهایی را هم برمیانگیزد. این حقیقت از همان سالهای اطراف ساختهشدن فیلم و توقیف آن کمابیش مشهود بود و بهویژه در سالهای بعد منتقدان و فیلمسازان بسیاری با عبارتبندیهای گوناگون آن را تأیید و تصریح کردند.
نویسنده در بخش نخست این کتاب داستان زندگی غفاری و فیلمها و فعالیتهای او را به تصویر کشیده است. بخش دوم دربارۀ فیلم و موضوع آن و سانسور آن است. در بخش بعدی طرح اولیۀ فیلمنامۀ «جنوب شهر» آمده است. بخش پایانی کتاب اختصاص به آلبوم تصاویری از غفاری و فعالیتهای او دارد. در پایان نیز منابع و فهرست اشخاص و فهرست فیلمها آمده است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
داستان یک زندگی
داستان یک سانسور
طرح اولیۀ فیلمنامۀ جنوب شهر
آلبوم عکسها
منابع
فهرست اشخاص
فهرست فیلمها
پربازدید ها بیشتر ...

فصلنامه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی دریچه، سال سیزدهم، شمارۀ 50، زمستان 1397
جمعی از نویسندگان به سردبیری مجید زهتابپنجاهمین شماره از فصلنامه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی «دریچه» با گفتارهایی در حوزۀ فرهنگ، ادب و تاریخ ا

اندیشههای مولوی در آینه نگاه معاصر
جمعی از نویسندگان به کوشش حمیدرضا یوسفی، ابراهیم نوئیمجموعۀ اندیشههای مولوی میکوشد، جلالالدین محمد مولوی را نهتنها از زاویۀ یک ادیب و شاعر، بلکه با
منابع مشابه بیشتر ...

از سینما تِک پاریس تا کانون فیلم تهران: رودررو با فرخ غفاری
پرویز جاهداین کتاب حاصل دو دیدار با فرخ غفاری فیلمساز، منتقد فیلم و مورخ و از پیشگامان سینمای نوین ایران است

آقای تئاتر سنتی ایران: زندگی هنری و آثار حسن عظیمی
غلامحسین دولتآبادی، اعظم کیانافرازاین کتاب خلاصه و نتیجۀ گفتگوهای مفصل نگارندگان با حسن عظیمی است. عظیمی را بهحق باید برجستهترین چهر
نظری یافت نشد.