
نیروی نظامی عشایر در ایران و ممالک همجوار در دورۀ اسلامی
خلاصه
عشایر از مهمترین منابع نیروی انسانی در دوران بس بلندی از تاریخ در بخشهای بزرگی از اوراسیا بودند. این کتاب دربرگیرندۀ مطالعاتی است همه دربارۀ منطقهای کوچکتر، ولی باز بزرگ، در دورهای بس کوتاهتر، اما هنوز بسیار بلند: ایران و برخی نواحی مجاور از حدود سال 1000 تا حدود سال 1870 میلادی. نیروی انسانی نظامی از باارزشترین داراییها در جنگ قدرت بود و کسانی که قادر به گردآوری جنگآوران فراوان بودند، به منبعی ضروری دسترسی داشتند. پس این مسئله که چه کسی بر چه نوعی از نیروی نظامی سیطره داشت، محور تحلیل تاریخی این کتاب را شکل میدهد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
عشایر از مهمترین منابع نیروی انسانی در دوران بس بلندی از تاریخ در بخشهای بزرگی از اوراسیا بودند. این کتاب دربرگیرندۀ مطالعاتی است همه دربارۀ منطقهای کوچکتر، ولی باز بزرگ، در دورهای بس کوتاهتر، اما هنوز بسیار بلند: ایران و برخی نواحی مجاور از حدود سال 1000 تا حدود سال 1870 میلادی. نیروی انسانی نظامی از باارزشترین داراییها در جنگ قدرت بود و کسانی که قادر به گردآوری جنگآوران فراوان بودند، به منبعی ضروری دسترسی داشتند. پس این مسئله که چه کسی بر چه نوعی از نیروی نظامی سیطره داشت، محور تحلیل تاریخی این کتاب را شکل میدهد. نویسندگان مقالات این کتاب در این گزاره همداستاناند که سیطره بر نیروی انسانی نظامی، انحصاری دولتی نبود و اینکه افزون بر دولتها (یا بلکه پادشاه یا فرمانروای عالی) گروههایی قابل شناساییاند که ذخایری از نیروی انسانی نظامی کمابیش مهم در اختیار داشتند. از اینرو مقالهها در واقع مطالعاتی است دربارۀ روابط قدرت بین سران فرادست و سران فرودست، قدرتمندان محلی، رهبران عشایر و دیگران.
ارتشهای شاهنشاهی ترکیبهایی بودند که از مذاکرهها شکل گرفتند. بئاتریس منز در نخستین مقالۀ این کتاب از اجزای ثابت ارتشهای شاهنشاهی مینویسد که پادشاهانشان بدون این اجزا فقط عشایر را در اختیار داشتند. از سلجوقیان تا تیموریان، نمونههای بسیاری هستند که یک ارباب محلی در گروه مهمی از رزمندگان عشایر نفوذ دارد و آنها را در اختیار ارتش شاهنشاهی قرار میدهد.
کورت فرانتس مقالهاش را با بررسی کشمکش ایلخانیان و مملوکان بر سر شام آغاز میکند. مملوکان به متحدان بادیهنشین خود وابسته میشوند و رسماً رهبرانشان را با خود همراه میکنند؛ اما سرانجام شکست میخورند. بادیهنشینیان با تغییر طرفیت مکررشان شروع به بهرهگیری از الگوی سهجانبۀ روابط میکنند. سپس این تحول در چارچوب بلندمدت تقابل بادیهنشینان با دولت در کل دوران اسلامی بررسی میشود. فرانتس ادعا میکند درگیری صحرا در کشاکش ارضی دولتهای متخاصم، نوعی بنیادین از مواجهۀ مکانی را شکل میداد که بادیهنشینان با سیاست آونگی خود بهخوبی از آن سود میجستند.
دیوید دوراند گدی به سلجوقیان و پیروان ترکمان آنها میپردازد و نشان میدهد طوایف ترکمان نقشی بس بزرگتر از آنی که تاکنون در پژوهشها فرض شده، داشتهاند: پشتیبانی آنها از شورشیان که بیشتر امیران سلجوقی بودند، جای تردید باقی نمیگذارد که رهبران ترکمان همواره دستور کار خود را داشتهاند. حمایت ترکمانها ضروری بود؛ چراکه اینان تنها نیروی انسانی نظامی مهم در بیرون از ارتش شاهنشاهی بودند؛ ارتشی که هستهاش را غلامان جنگی شکل میدادند و سران ترکمان میدانستند منبعی که در اختیار داشتند، تا چه اندازه مهم بود. در مقالۀ یورگن پاؤل وزن نسبی دو طرف، شاه (یا شاه بعد از این) و خان به نظر برابرتر میآید و اتحادنسبی ظاهراً ابزار مهمی در دست خوارزمشاهیان برای جلب حمایت عشایر قپچاق است؛ پس سران قپچاق صرفاً فرمانبردار نبودند.
میکله برناردینی به فصل سرنوشتسازی از تاریخ خاورمیانه در اواخر سدههای میانه چشم میدوزد: نبرد آنکارا. او بهخوبی نشان میدهد تیمور موفق شد طرفهای متفاوت بسیاری را جذب ارتش خود کند: چیزی بیشتر از موفقیت موفق نمیشود. جورجو روتا در نوشتار خود به دورۀ صفوی میپردازد و نشان میدهد شاهان صفوی ناچار بودند با خصویات نامتعارف قزلباشان کنار بیایند. یکی از این خصوصیات آنها ایدئولوژی نامتعارفشان بود که اخلاق نظامی را با تشیعی افراطی ترکیب میکرد.
روون آمیتای در نوشتار خود از زبان ابن خلدون میپرسد: آیا جستجوی چیزی مانند «عصبیت» ابن خلدون، همبستگی گروهی، روحیۀ جمعی، در جهان ترک و ایرانی بیهوده نیست؟ بحث ایلخانیان، شاهان چنگیزی ایران، با «چرا»ی شکاکانهای به پایان میرسد؛ اما نویسنده یادآوری میکند «رسالت آسمانی» یا مقدر فتح دنیا که سران مغول برای خود قائل بودند، شاید بیتأثیر نبوده است.
در مقالۀ اشنایدر مفهوم ایل به صورت ایلیت به کار میرود که ظاهراً دلالت بر قوای متحد قاجار در اوایل میکند؛ یعنی همۀ کسانی که ادعای پادشاهی قاجارها را میپذیرفتند و در تسخیر ایران زیر پرچم قاجاریه شرکت میجستند.
ایرنه اشنایدر به کندوکاو در برههای از اوایل تاریخ سلسلۀ قاجار که ترکمانتبار بود و روابطش با ترکمانهای یموت که تا این زمان متحدش بودند، میپردازد. در این برهه همپیمانی ایشان پایان میگیرد و در برابر یکدیگر صفآرایی میکنند. این روند دستمایۀ ولفگانگ هولتسوارت است که در نوشتار پایانی مواضع سیاسی و نظامی جنگآوران ازبک را در خانات یا امارت بخارا از اواخر سدۀ هفدهم میلادی تا اواخر سدۀ نوزدهم میلادی دنبال میکند. به نظر میرسد نخستین چنگیزیان و سپس حاکمان منغیت ناچار بودهاند برای جلب حمایت نظامی مذاکره کنند و سران قبایل ازبک و جنگآورانشان بهآسانی تن به کاری نمیدادهاند که خود در آن ذینفع نبودهاند.
مقالات این کتاب در همایشهایی که «کانون پژوهش مشترک» در آلمان با عنوان «ناهمسانی و همبستگی» برگزار کرد، شکل گرفتهاند. همایشها در زمینۀ تعامل طوایف کوچنشین و یکجانشین در مناطق بایر جهان کهن بود و از سال 2001 تا 2012 در دانشگاههای هاله و لایپزیش برگزار شد. برتری نظامی طوایف کوچنشین بر اقوام یکجانشین یکی از موضوعات اصلی پژوهش بود و اتمام این برتری در دوران مدرن یکی دیگر از آنها.
فهرست مطالب کتاب:
فهرست کوتهنوشتها
فهرست نویسندگان
پیشگفتار
عشایر و ارتشهای منطقهای در خاورمیانه/ بئاتریس فوربز منز
بادیهنشینان و دولتها: زمینهیابی جنگهای مغول و مملوک در درازنای تاریخ/ کورت فرانتس
وداع با ترکمانها؟ جایگاه نظامی عشایر در ایران سلجوقی به بعد/ دیوید دوراند ـ گدی
کیان از کیان بهره میگیرند؟ ملاحظاتی دربارۀ سیاست خوارزمشاهیان در مورد عشایر، 1150 ـ 1200 م/ یورگن پاؤل
آفتهای جنگ و هنرهای صلح: تصویرپردازی نبردها در کتابهای خطی فارسی/ چارلز ملویل
ابن خلدون دربارۀ مغولان و قدرت نظامی آنان/ روون آمیتای
ارتش تیمور در نبرد آنکارا/ آنگوریّه/ میکله برناردینی
رزمآوری به کمک قزلباشان: مقدماتی دربارۀ جنگهای صفویان/ جورجو روتا
دوست یا دشمن؟ ترکمانهای یموت و دولت نوپای قاجار/ ایرنه اشنایدر
ارتش بخارا و نیروی نظامی ازبک، 1670 ـ 1870: سازگاری با میراث فتوحات عشایر/ ولفگانگ هولتسوارت
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...

فصلنامه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی دریچه، سال سیزدهم، شمارۀ 50، زمستان 1397
جمعی از نویسندگان به سردبیری مجید زهتابپنجاهمین شماره از فصلنامه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی «دریچه» با گفتارهایی در حوزۀ فرهنگ، ادب و تاریخ ا

اندیشههای مولوی در آینه نگاه معاصر
جمعی از نویسندگان به کوشش حمیدرضا یوسفی، ابراهیم نوئیمجموعۀ اندیشههای مولوی میکوشد، جلالالدین محمد مولوی را نهتنها از زاویۀ یک ادیب و شاعر، بلکه با
منابع مشابه بیشتر ...

طریقت نویسندگان: مجموعۀ مقالات دربارۀ نویسندگان جهان
آرش نقیبیان«طریقت نویسندگان» سومین و آخرین جلد از مجموعۀ «آشنایی با نویسندگان جهان» است که در ابتدا با «جهان نو

تاریخ ادبی و تاریخنگاری ادبی: مجموعه مقالات
گروهی از نویسندگاناین کتاب که نخستین مجلد از مجموعۀ «نظریه و روش در تاریخنگاری ادبیات» است، مجموعهمقالاتی است که از
نظری یافت نشد.