
زمینۀ هنرشناسی: درآمدی بر جهاننگری هنری
خلاصه
هدف اصلی این کتاب نه بررسی تاریخ هنر و نه شرح و تفسیر انواع هنرها یا مکتبهای هنری است، بلکه تلاش برای بهدستآوردن یک تصویر یکپارچه و همهجانبه از جایگاه و نقش هنر در جامعۀ کنونی است. رویکرد نظری در این بررسی بر مبانی فلسفۀ تحلیلی و علوم اجتماعی و انسانی استوار است؛ یعنی تلاش برای روشنکردن اصول و مفاهیم پایهای که به شناسایی ماهیت هنر و کارکردهای آن کمک میکند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
اندیشۀ زیباییشناسی و هنرشناسی در دنیای معاصر با انبوهی از گرایشها و جریانهای متضاد، پراکنده، آشفته، ناروشن، سیال و ناپایدار درگیر شده است. شواهد بسیار نشان میدهد که دنیای هنر به صورت شگفتآوری با دنیای مد، تبلیغات، تجمل، خودنمایی، سرگرمی، ماجراجویی، لذتپرستی، شهرتطلبی و ... همکاسه و درآمیخته شده است. از سوی دیگر این وضعیت تراژیک به پیدایش واکنشهای اعتراضی و انتقادی گوناگونی دامن زده که به نوبۀ خود سرنوشت دنیای هنر را پیچیدهتر کرده است. به همین دلیل در حال حاضر بازاندیشی دربارۀ مسائل زیباییشناسی و هنر به یک پرسمان بزرگ در مقیاس جهانی تبدیل شده است. کوششها و پژوهشهای تازه در این زمینه افقهای تازهای را به سوی آینده گشوده که همچنان با بیم و امید همراه است. با این پیشفرضها هدف اصلی این کتاب نه بررسی تاریخ هنر و نه شرح و تفسیر انواع هنرها یا مکتبهای هنری است، بلکه تلاش برای بهدستآوردن یک تصویر یکپارچه و همهجانبه از جایگاه و نقش هنر در جامعۀ کنونی است. رویکرد نظری در این بررسی بر مبانی فلسفۀ تحلیلی و علوم اجتماعی و انسانی استوار است؛ یعنی تلاش برای روشنکردن اصول و مفاهیم پایهای که به شناسایی ماهیت هنر و کارکردهای آن کمک میکند.
پیشفرض کلی این است که هنر پدیدهای تاریخی ـ اجتماعی و از جنبۀ دیگر پدیدهای ارزشی است. رویکرد تحلیلی و جامعهشناسی ایجاب میکند که با نگرشی «انتقادی» و «هنجاری» به موضوع نگریسته شود. از این نظر در حد امکان کوشیده شده در بررسی نظریهها، مسائل و گزارههای مطرحشده از مطلقنگری، یکسونگری و بیان توصیفی پرهیز شود و نویسنده بیشتر به دنبال آموزههای انتقادی، روشنگر و هنجاری بوده است.
در فصل نخست کتاب با این پیشفرض که هنر در مفهوم وسیع خود شکلی از شناخت است، برخی از مبانی و مفاهیم پایه دربارۀ انواع شناخت، ویژگیهای شناخت هنری، نقش عواطف در آگاهی هنری و چگونگی روابط شناخت هنری و شناخت علمی معرفی شده است.
از آنجا که فعالیت هنری پیوندی جداییناپذیر با زیبایی و زیباییشناسی دارد، مباحث فصل دوم به آشنایی کلی با مبانی و مفاهیم زیباییشناسی، جایگاه هنر در زیباییشناسی، تحولات زیباییشناسی و تأثیر آن در هنر معاصر اختصاص داده شده است.
هنر نوعی اندیشیدن است که مبانی و فرایندهای آن در فصل سوم معرفی شده است. پایههای تفکر هنری بر انگیزش عاطفی، تخیل تصویری و نمادپردازی استوار است و از تواناییهای ویژۀ ذهن انسان مانند تولید استعاره، دریافت شهودی، ادراک تمثیلی و مانند اینها استفاده میکند.
در فصل چهارم هنر به عنوان یک مفهوم باز و گشوده در نظر گرفته شده که کارکردهای مختلف و متغیر دارد. مهمترین کارکردهای هنر از این قرار است: بازنمایی واقعیت، بیان دنیای درونی، تولید لذت زیباییشناختی و آفرینش شکلهای ارزشمند به صورت آثار هنری. موضوع فصل پنجم نیز بررسی نقش عوامل روانی در آفرینش هنری است که مهمترین عوامل و فرایندهای روانی عبارتاند از: نقش خودآگاه و ناخودآگاه، کیفیتهای ذهنی، هیجانطلبی، دروننگری، تداعی آزاد و حسآمیزی.
فصل ششم به معرفی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر در فعالیت هنری اختصاص دارد. در این زمینه برخی آموزههای مهم طرفداران نظریۀ اجتماعی هنر بررسی شده است: مارکسیسم جامعهگرا، مکتب انتقادی، جامعهشناسی هنر، جریانهای هنر فمینیستی، هنر محیطزیستی و هنر پسااستعماری.
شناخت هنری زبان ویژۀ خود را دارد که متمایز از زبان علم و فلسفه است. در فصل هفتم ساختار کلی زبان هنری، ویژگیهای زبان هنری، نقش مهم شکل در بیان هنری و تحولات شگرف زبان هنری در دوران جدید تحلیل و بررسی شده است. فصل هشتم در واقع ادامه و مکمل مباحث فصل هفتم است. در این فصل برخی از عناصر و سازوکارهای تشکیلدهندۀ زبان هنری با دقت بیشتری بررسی و تحلیل شده که عبارتاند از: نقش تصویرپردازی در هنر، نظریههای تحلیل زبان هنری، قواعد زبان هنری و کیفیت ارتباطی ـ عاطفی زبان هنری.
موضوع اصلی فصل نهم بررسی این مسئلۀ پرچالش است که آگاهی هنری چگونه و تا چه حد اعتبار و ارزش دارد. برای دستیابی به تصویری روشنتر از این مسئله چند موضوع مهم و مفهوم اساسی بررسی و تحلیل شده است: جایگاه واقعیت و حقیقت در هنر، مسئلۀ هنر و ایدئولوژی، نقش نقد هنری در ارزیابی آثار هنری، چگونگی ارتباط هنر با ارزشهای اخلاقی و انسانی.
در فصل دهم کوشیده شده با رویکردی انتقادی تصویری کلی از وضعیت هنر معاصر (پسامدرن) به دست داده شود. در این راستا بنیانهای اجتماعی و نظری هنر پسامدرن بررسی شده و جریانهای اصلی آن معرفی گردیده است. سپس ویژگیهای عام هنر پسامدرن و دستاوردهای مثبت و منفی آن بررسی و ارزیابی شده است.
فصل پایانی کتاب بهنوعی جمعبندی و نتیجهگیری کلی از تمام فصول کتاب است. در واقع محتوای این فصل درسآموزی و تفسیر نویسنده از وضعیت کنونی هنر و تأکید بر بازیابی و بهرهگیری از ارزشهای انسانی هنر در راستای کمک به کسانی است که خواهان دنیایی بهتر و زیباتر هستند.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه: هدف و موضوع کتاب
فصل یکم: جایگاه هنر در شناخت و آگاهی انسان
فصل دوم: همبستگی هنرشناسی و زیباییشناسی
فصل سوم: پایههای شناخت و آگاهی هنری
فصل چهارم: کارکردهای آگاهی هنری در جامعه
فصل پنجم: پایههای روانشناختی آگاهی هنری
فصل ششم: زمینههای اجتماعی و فرهنگی تولید آگاهی هنری
فصل هفتم: ساختار زبان و بیان هنری
فصل هشتم: سازوکارهای زبان هنری
فصل نهم: حقیقت و ارزش در هنر
فصل دهم: چالشهای هنر معاصر (پسامدرن)
فصل یازدهم: به سوی هنر آگاهیبخش و رهاییبخش
پیوست: تعاریف و مفاهیم کلیدی
پربازدید ها بیشتر ...

امر قدسی و حکمت دیونیزوسی؛ تحلیل و بررسی تطبیقی مولانا و نیچه
مجید هوشنگیاین کتاب با رویکردی تطبیقی در ابتدا سعی در ارائۀ تعریف درست از نظام اندیشگانی این دو متفکر دارد و پس

سفرنامۀ مسافر مجهول؛ شرح حال سید شرفه در وقایع مشروطۀ فارس
سیدمحمد شرفهسفرنامۀ مسافر مجهول، شرح وقایع تاریخی فارس در سال 1329 ق است. در این سال نظامالسطلنه مافی حاکم فارس
نظری یافت نشد.