
شش فصل
خلاصه
فصول کتاب دربارۀ اهمیت علم، نقد عوامگرایی، مسئلۀ خوابدیدن و رؤیا، حفظ الصحه و بهداشت است. نویسنده نشان میدهد طرفدار اصلاح افکار آدمیان، علمیاندیشیدن همراه با تدین برای ورود به دنیایی بهتر و زندگی آبرومندتر برای ایرانیان است. این اثر را میتوان یکی از حلقات فکر اصلاحی ایرانی در اواخر دورۀ قاجار در جدال میان افکار سنتی و جدید دانست و طی آن به بخشی از چالشهای موجود در این زمینه پی برد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
اللهکرمخان حیاتداودی فرزند حیدرخان بندرریگی بود. وی در سال 1270 خورشیدی در دهستان رودحله از توابع بندرریگ به دنیا آمد و به تاریخ 20 فروردین 1320 در شیراز درگذشت و مزارش در نجف اشرف است. او به مدت هشت سال در مکتبهای سنتی در بندرریک به کسب علم پرداخت. در فصل اول این کتاب هنگام معرفی دورۀ تحصیلی خودش، اطلاعات زیادی از وضع کلاس و نحوۀ درسآموزی و مشغلۀ ملای مکتب ارائه میکند و از فحوای نوشتههایش روشن میشود در مکتبهای سنتی افزون بر آموزش قرآن، دیوان حافظ، بوستان و گلستان سعدی جزء کتابهای درسی بوده است. مؤلف در این کتاب بهویژه در فصل سوم برای شاهد چند بار نمونهها مثالهایی از گلستان سعدی آورده است.
او مردی باسواد و فرهیخته بود و از افکار فئودالی فاصله داشت. او همیشه سرگرم مطالعه و تألیف و تصنیف و ترجمۀ کتاب بود. آثاری که از او منتشر شده، عبارتاند از: شش فصل، حفظ الصحه برای مدرسۀ متوسطه، ترجمۀ فارسنامۀ ابن بلخی، عادات ملل عالم دارای عکسهای متعدد، تاریخ جنگ اروپ.
اللهکرمخان حیاتداودی این کتاب را در 28 سالگی و در سال 1296 خورشیدی نوشته است. نویسنده طی فصول ششگانۀ این کتاب، دربارۀ اندیشههای عوامی در جامعه و لزوم علمی نگریستن به مسائل دیدگاههای خود را عرضه کرده است. فصول کتاب دربارۀ اهمیت علم، نقد عوامگرایی، مسئلۀ خوابدیدن و رؤیا، حفظ الصحه و بهداشت است. نویسنده نشان میدهد طرفدار اصلاح افکار آدمیان، علمیاندیشیدن همراه با تدین برای ورود به دنیایی بهتر و زندگی آبرومندتر برای ایرانیان است. این اثر را میتوان یکی از حلقات فکر اصلاحی ایرانی در اواخر دورۀ قاجار در جدال میان افکار سنتی و جدید دانست و طی آن به بخشی از چالشهای موجود در این زمینه پی برد.
فصل اول این کتاب به گونهای نخستین تاریخنگاری بلوک حیاتداود/ حیات داوود نیز میباشد؛ زیرا افزون بر معرفی مؤلف، تاریخچهای مختصر از طایفه و خاندانهای حکومتگر حیاتداودی از عصر صفوی تا دورۀ خویش را نیز بیان نموده است.
مؤلف ضمن انتقاد از بطالت در زندگی، در این کتاب نشان میدهد دغدغهاش این بود که: «اخلاف خود را به شاهراه انسانیت هدایت کند» و آنها را به «پیروی از قواعد مدنیت» متقاعد نماید. بنابراین در این کتاب به دنبال راهحلی برای مفید گذراندن زندگی خود و مردم وطنش در صفحات جنوب کشور بوده است.
کتابهای تاریخی، جغرافیایی، قصه و حکایات، اشعار شاعران دورۀ معاصر و قدیم، منابع انگلیسی و کتابهای اخلاقی مانند «معراج السعادة» از آثار مورد علاقۀ مؤلف بوده است که از محتوای این کتابها نیز تأثیرپذیری داشته و نقلقولهایی داشته است.
به طور کلی در این کتاب مؤلف در فصل اول صداقت و شکستهنفسی خود را نشان میدهد که به صراحت و بیپرده به انتقاد از خود و جامعۀ اطراف میپردازد. او در یک فصل کوتاه و در سرتاسر کتاب یکی از دغدغههایش دانشاندوزی بوده است (فصل دوم). باورهای خرافی مردم را به چالش کشیده و به انتقاد از اعتقادات منفعلکنندۀ عوام پرداخته است (فصل سوم). به تحسین شجاعت و شهامت پرداخته (فصل چهارم) و نظرات دانشمندان دربارۀ انواع خواب و رؤیا را بررسی کرده و به نقد نظرات جامعۀ اطرافش در اینباره پرداخته است (فصل پنجم). او نگران صحت و سلامت و آیندۀ مردم جامعهاش بوده است و در این راه در فصل پایانی کتاب تقلای بسیاری کرده است.
افزون بر مقدمۀ مفصلی که مصحح دربارۀ زندگی، آثار و حیات نویسنده انجام داده، بهتفصیل دربارۀ حیاتداود نیز مطالبی نگاشته است. این کتاب بر اساس چاپ سربی موجود از این کتاب تصحیح شده است.
فهرست مطالب کتاب:
سپاسنامه
مقدمه و یادداشت فرزند مؤلف
یک چهرۀ جنوبی/ یادداشت امیرحسین حیاتداودی
مقدمۀ مصحح
فصل اول: در بیان حال خود و سبب تألیف و تصنیف کتاب
فصل دوم: دانش چیست
فصل سوم: تنقید در اعتقاد عوام
فصل چهارم: در بیان شجاعت و شهامت و خصوصیات آن
فصل پنجم: سبب خوابرفتن و خوابدیدن
فصل ششم: حفظ صحت
فهرست اعلام
منابع و مآخذ
پیوست تصاویر
پربازدید ها بیشتر ...

امر قدسی و حکمت دیونیزوسی؛ تحلیل و بررسی تطبیقی مولانا و نیچه
مجید هوشنگیاین کتاب با رویکردی تطبیقی در ابتدا سعی در ارائۀ تعریف درست از نظام اندیشگانی این دو متفکر دارد و پس

سفرنامۀ مسافر مجهول؛ شرح حال سید شرفه در وقایع مشروطۀ فارس
سیدمحمد شرفهسفرنامۀ مسافر مجهول، شرح وقایع تاریخی فارس در سال 1329 ق است. در این سال نظامالسطلنه مافی حاکم فارس
نظری یافت نشد.