
درس های کارگردانی یوگنی واختانگوف
خلاصه
واختانگوف کار خود را با پیروی کامل از استانیسلاوسکی آغاز کرد؛ اما هنگامی که توانست رهیافت واقعگرایانۀ تئاتر هنری مسکو را با تئاتر نمایشی میرهولد به طور مؤثری درهمآمیزد، قدرت واقعی خود را آشکار کرد. او تکیه بر تمرکز، موشکافی در زندگینامۀ هر شخصیت و بیرونکشیدن معنای نهفته در هر یک از شخصیتهای نمایش را از استانیسلاوسکی وام گرفت و استفادۀ پرمحتوا و شیوهپردازانه از حرکت و طراحی را به شکلی از اکسپرسیونیستهای آلمانی بر آن افزود.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
نیمۀ اول قرن بیستم برای تئاتر روسیه دورانی طلایی بوده است که در آن کارگردانان، نظریهپردازان، نویسندگان، بازیگران و استودیوهای بزرگ تئاتری رشد کرده و پروبال گرفتند. افرادی همچون استانیسلاوسکی، میرهولد، نمیرویچ دانچنکو، تایرف، آنتون چخوف و ... در این دوران ظهور کردند. استانیسلاوسکی مجموعهای از نظریات خود را در قالب چند کتاب به رشتۀ تحریر درآورد و شاگردان بسیاری را تربیت کرد؛ از جمله یوگنی واختانگوف که شاگرد، دوست و همکار او بود که بعد از آن به طور مستقل در استودیوهای مختلف شروع به کار کرد.
در سال 1911 تئاتر هنری مسکو نخستین کارگاه نمایش خود را به سرپرستی لئوپولد سولرژیتسکی راهاندازی کرد تا در درجۀ نخست شیوۀ استانیسلاوسکی را آموزش دهد و به موازات آن به درام ناواقعگرا هم میدان دهد. رهبران آیندۀ تئاتر روسی، ریچارد بولسلافسکی، میخاییل چخوف و یوگنی واختانگوف آموزشهای اولیۀ خود را در آنجا دیدند. اگرچه استانیسلاوسکی تجربیاتی در زمینۀ رهیافت ناواقعگرا به عمل آورد؛ اما هرگونه تخطی از واقعگرایی را مطلقاً نمیپذیرفت؛ چراکه معتقد بود شیوههای دیگر بازیگر را «غیرمادی» میکنند.
واختانگوف کار خود را با پیروی کامل از استانیسلاوسکی آغاز کرد؛ اما هنگامی که توانست رهیافت واقعگرایانۀ تئاتر هنری مسکو را با تئاتر نمایشی میرهولد به طور مؤثری درهمآمیزد، قدرت واقعی خود را آشکار کرد. او تکیه بر تمرکز، موشکافی در زندگینامۀ هر شخصیت و بیرونکشیدن معنای نهفته در هر یک از شخصیتهای نمایش را از استانیسلاوسکی وام گرفت و استفادۀ پرمحتوا و شیوهپردازانه از حرکت و طراحی را به شکلی از اکسپرسیونیستهای آلمانی بر آن افزود؛ برای مثال در نمایشنامۀ «اریک چهاردهم» که آن را بهمثابۀ ناقوس مرگ سلاطین عرضه کرد، درباریان و دیوانسالاران را به صورت آدمهای ماشینی و پرولتاریا را با رفتارهایی واقعگرایانه نمایش داد.
بزرگترین دستاورد واختانگوف در نمایشنامۀ «توراندخت» به ثمر رسید. او بلافاصله پس از اجرای این نمایش درگذشت؛ از اینرو آن را به عنوان یادوارۀ واختانگوف در مجموعۀ نمایشی استودیوی سوم حفظ کردند. ازآنجاکه واختانگوف با چند گروه دانشجویی کار میکرد و بازیگران بسیاری را آموزش میداد، نفوذ بسیاری بر تئاتر شوروی داشت. آنچه اجراهای او را بیهمتا میساخت، دقیقاً آمیختگی حقیقت روانشناختی با یک آگاهی افزونتر نسبت به جنبههای تئاتری بود.
در سال 1922 با اجرای «اریک چهاردهم» اثر استریندبرگ که چخوف نقش اصلی آن را بازی میکرد، تحسین فراوانی را در برلین برانگیخت؛ او تمام نمایشنامه را از دریچۀ ذهن حکمران بیمار به نمایش درآورده بود. یکی از مشهورترین کارهای او اجرای «دایبوک» برای کارگاه تئاتری هابیما در مسکو بود. او بیآنکه اصول استانیسلاوسکی را دربارۀ آفرینش حقیقت درونی از نظر دور بدارد، موفق شد صحنه را به سبک گروتسک چنان بپردازد که فضای آلوده به ترس و خرافات محلۀ یهودینشین را که منجر به نابودی عشاق جوان میشود، به عریانی نشان دهد.
در فصل نخست این کتاب به زندگی هنری یوگنی واختانگوف پرداخته شده است. فصل دوم در بررسی رئالیسم خیالپردازانه در آثار واختانگوف است که وی آن را به عنوان نیمۀ دوم رئالیسم سوسیالیستی در ادبیات شوروی پیشنهاد داد.
واختانگوف بیش از هر چیزی توجه خود را به شکل قابل ملاحظهای به کارهای عملی و نظری در زمینۀ ریتم ارجاع میداد. ریتمهای حرکتی جسمانی و تأثیر آنها واختانگوف را مجذوب میکرد. در کنکاش دربارۀ ریتمهای حرکتی جسمانی، او توجه خود را به آنچه بعدها مجسمگی خوانده شد و بداعت صحنهای معطوف کرد. در فصل سوم دربارۀ درسهای کارگردانی او در تئاتر سخن گفته شده است. در فصل چهارم نیز به اصول مدرسۀ واختانگوف پرداخته شده است. در فصل پایانی چند اجرا از واختانگوف بررسی شده است که عبارتاند از: «اریک چهاردهم»، «معجزۀ آنتونی مقدس»، «شاهزادۀ توراندخت» و «گادیبوک».
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
فصل اول: گذری بر زندگی هنری یوگنی واختانگوف
فصل دوم: رئالیسم خیالپردازانه
فصل سوم: درسهای کارگردانی یوگنی واختانگوف در تئاتر
فصل چهارم: دربارۀ اصول مدرسۀ واختانگوف
فصل پنجم: بررسی چند اجرا از واختانگوف
بخش اول: اریک چهاردهم در استودیوی مخات
بخش دوم: «معجزۀ آنتونی مقدس»
بخش سوم: هابیما و نمایش گادیبوک
بخش چهارم: شاهزاده توراندخت
فهرست منابع
منابع و مآخذ
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...

امر قدسی و حکمت دیونیزوسی؛ تحلیل و بررسی تطبیقی مولانا و نیچه
مجید هوشنگیاین کتاب با رویکردی تطبیقی در ابتدا سعی در ارائۀ تعریف درست از نظام اندیشگانی این دو متفکر دارد و پس

سفرنامۀ مسافر مجهول؛ شرح حال سید شرفه در وقایع مشروطۀ فارس
سیدمحمد شرفهسفرنامۀ مسافر مجهول، شرح وقایع تاریخی فارس در سال 1329 ق است. در این سال نظامالسطلنه مافی حاکم فارس
منابع مشابه

این فیلمساز شاعرِ نقاشِ عروسکساز مستندسازِ افسانهپرداز شعبدهباز: سینمای سرگئی پاراجانف
روبرت صافاریانپاراجانف در طول حیات فیلمسازی خود چندین فیلم مستند ساخت، اما دو فیلم در این میان بیشتر مورد توجه ق
دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

ده گفتار دربارۀ شاهنامۀ فردوسی
گروهی از نویسندگاناین کتاب مجموعۀ ده مقاله دربارۀ شاهنامۀ فردوسی است که در آنها به برخی مفاهیم و مضامین ادبی، تاریخی،

تاریخ باغسازی: ریشهها و خاستگاهها
گروهی از نویسندگانایدههای نخستین در طراحی باغ و خاستگاههای اولیۀ آن موضوع اصلی مجموعه نوشتههایی است که در این کتاب
نظری یافت نشد.