تاریخ رستم خان سپهسالار گرجی (درگذشتۀ 1053 هـ.ق)
خلاصه
کتاب «تاریخ رستمخان» از نویسندهای به نام بیجن تاریخ صفویخان نام دارد که بخشی از تاریخ زندگی و فعالیتهای سیاسی، نظامی و قضایی (دیوانبیگی) رستمخان ساکاآدزه را ثبت و ضبط کرده است. رستمخان که اصالت گرجی داشت، پس از مسلمانشدن، ابتدا به خدمت شاه عباس اول درآمد، سپس در زمان شاه صفی به مقام سپهسالاری ارتقا یافت و عاقبت در ابتدای سلطنت شاه عباس دوم و تحت تأثیر القائات بدبینانۀ وزیرش ساروتقی در سال 1053 قمری فرمان به قتل وی داده شد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
یکی از جنبههای مهم تحولات فرهنگی در دوران صفوی گسترش فن تاریخنگاری است. این فن که مهمترین و گستردهترین متون نثر دوران صفوی را شکل میدهند، عموماً به قلم کسانی است که به سبب شناخت و فن تاریخنویسی و ادبی در سطوح متفاوتی قرار داشته و به اشکال مختلفی نیز به ثبت رویدادهای تاریخی پرداختهاند. از اینرو تاریخنویسی با انواع نثرهای ادبی جریان یافت و بیگمان وجود این خصوصیت شرایط بهتری را برای داوری در خصوص تحولات نثر فارسی در سدههای دهم تا دوازدهم هجری برای پژوهشگران فراهم کرده است. در یک نگاه کلی میتوان گفت نثر تاریخنگاری آن دوره نسبت معنایی خود را با سبک تاریخنویسی دوران طلایی نثر فارسی که از آن به سبک خراسانی یاد میشود از دست داد و قواعدی را پذیرفت و از آن متابعت کرد که در دوران تیموری بر روش تاریخنگاری غالب شده بود. سستی کلام، لفاظیهای ملالآور، استفادۀ فراوان از کلمات عربی و ترکی و مغولی، استفاده از آیات و روایات و کاربرد فراوان اصطلاحات و کلمات مترادف و مهجور از مهمترین مختصات چنین نثری را تشکیل میدهند.
کتاب «تاریخ رستمخان» از نویسندهای به نام بیجن تاریخ صفویخان نام دارد که بخشی از تاریخ زندگی و فعالیتهای سیاسی، نظامی و قضایی (دیوانبیگی) رستمخان ساکاآدزه را ثبت و ضبط کرده است. رستمخان که اصالت گرجی داشت، پس از مسلمانشدن، ابتدا به خدمت شاه عباس اول درآمد، سپس در زمان شاه صفی به مقام سپهسالاری ارتقا یافت و عاقبت در ابتدای سلطنت شاه عباس دوم و تحت تأثیر القائات بدبینانۀ وزیرش ساروتقی در سال 1053 قمری فرمان به قتل وی داده شد.
از شرح حال بیجن میان اسناد و مدارک موجود هیچگونه آگاهی دقیقی در دست نیست و آنچه از شخصیت و احوال او دانسته میشود، همین اشارات کوتاهی است که در این کتاب آمده است. او در کتابش از خود به «بیجن تاریخ صفویخوان» نام میبرد. تقریباً نامی که در میان سایر مورخان و مؤلفان شناختهشده در عصر صفوی نمونهای متفاوت و درخور توجه مینماید. با این حال تأکید وی بر معرفی خود به عنوان «ناظم اخبار و راقم نوادر این آثار» و همچنین «وقایعنگار»، چنین به نظر میرسد که نامبرده خود را بیرون از طبقۀ تاریخنویسان هم نمیدیده است. این مهم است که او بین خود و تاریخ صفویه نسبت مشخصی را برقرار کرده و به تعبیر امروزی خود را متخصص تاریخ صفویه معرفی میکند.
کتاب بیجن عنوان مشخصی ندارد و در شکل عمومی نثر ساده و روانی دارد؛ اما خالی از تکلفات منشیانه هم نیست. نویسنده از این نظر متأثر از سبک رایج در دوران صفوی است. در واقع آمیختگی جملات کتاب به آیات قرآنی، احادیث، ابیات فارسی و سجعپردازیهای سطحی از ویژگیهای عمومی نثر کتاب به شمار میرود و از این نظر در مقایسه با آثار آن دوران هیچ امتیاز تازهای بر آن مترتب نیست. اما ذکر این نکته اهمیت دارد که تحمیدیۀ کتاب خالی از مدح و ستایش خاندان صفوی است و این برخلاف سنت تاریخنگاری و حتی سایر آثار مکتوب آن دوران است که غالباً مؤلفان در دیباچۀ کتاب خود به تمجید آن دودمان هرچند به اختصار، توجه ویژهای نشان میدادهاند.
ساختار کتاب مطابق آنچه نویسنده در دیباچۀ کتاب آورده، در سه قسم و یک فصل و یک خاتمه تنظیم یافته است. قسم اول کتاب اختصاص به شرح نسب رستمخان سپهسالار اختصاص یافته است و از او در بیشتر صفحات کتاب به خان مغفرتنشان، خان جلادتنشان، سردار ظفرکردار، تهمتن دوران، خان عالیشأن، لشکرکش ایران، خان عدالتآثار، خان شجاعتدستگاه و خان ظفرنشان یاد شده است. اما واقعیت این است که گزارش نویسنده در اینباره سطحی است و چندان ارزش تاریخی ندارد.
قسم دوم کتاب به کشمکشهای سیاسی و نظامی میان دولت صفویه و گرجستان و عثمانی در نگاهی گذرا اختصاص یافته است. بیجن آشکارا بیان میدارد اطلاعات خودش را در اینباره از وقایعنگاریهای صفوی اقتباس کرده است. به نظر وی دلیل اصلی سقوط سمایونخان از حکومت گرجستان در عصر صفوی، تاختوتازهایی بوده است که او به بلاد اسلامی ایران داشت. غارت و کشتار و اسارت گرجیان به دست نیروهای نظامی قزلباش در حوزۀ گرجستان که در زمان شاه طهماسب اول و در سال 976 قمری اتفاق افتاد، تماماً نتیجۀ بیتدبیری سمایونخان در همین راستا بوده است.
آنچه از فحوای گفتار نخست قسم سیم از قسم دویم کتاب استفاده میشود این است که قرابیجنبیگ پس از چندسال که در خدمت شاه عباس اول بوده، اجازه یافته به گرجستان بازگردد و این زمانی بوده است که گرجستان همچنان در اشغال عثمانی و حکومت الکساندرخان والی کاخت قرار داشته است. نویسنده گفتار دوم و سوم از قسم سیم کتابش را به شرح مختصر چگونگی پیشرفت و خدمات نظامی رستمخان در زمان شاه عباس اول اختصاص داده است.
قسمت «فصل» کتاب که به تاریخ حیات سیاسی شاه صفی و سپهسالارش رستمخان اختصاص یافته و شامل 37 گفتار و شرح و وقایع متنوع است، نهتنها بالاترین حجم کتاب را شکل میدهد، بلکه به دلیل فواید تاریخی از اهمیت بیشتری برخوردار است. از نگاه نویسنده، رستمخان گرجی دارای دو وجه بزرگ شخصیتی بود: فرماندهی هوشمند در میادین جنگ و حاکمی مدبر و عادل در تعامل و برخورد با اهل رعیت. بیجن در برخی از صفحات کتاب خود گاه به ارائۀ مشورتهای نظامی رستمخان سپهسالار نزد شاه صفی اشاره و تأکید ورزیده است. این مهم به جایگاه بلند رستمخان در آغاز سلطنت شاه صفی دلالت دارد.
از کتاب «تاریخ رستمخان» تاکنون تنها یک نسخه شناخته شده است. این نسخه در حال حاضر به شمارۀ Add 7655 در کتابخانۀ موزۀ بریتانیا نگهداری میشود و توسط محمدرحیمبیگ در سال 1141 قمری کتابت شده است.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمۀ مصحح
متن کتاب تاریخ رستمخان سپهسالار
آغاز کتاب
قسم اول: در ذکر حسب و نسب آن خان ذیشأن مغفرتنشان رستمخان
قسم دویم از قسم سیم این اوراق: در ذکر احوال ولات گرجستان و محاربات ایشان بر سبیل اختصار
قسم سیم از قسم دویم این اوراق
فصل
خاتمه
نمایهها
منابع و مآخذ
پربازدید ها بیشتر ...
آیین های ایل شاهسون بغدادی
یعقوبعلی دارابیدر این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیینهای دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
نظری یافت نشد.