پس از ادبیات تطبیقی
خلاصه
ترجمۀ این کتاب با هدف ابهامزدایی از مفاهیم مرتبط با ادبیات تطبیقی انجام شده است. نویسنده در این کتاب تاریخچۀ مطالعات ادبی تطبیقی را به شکلی آکادمیک و علمی بررسی میکند، مهمترین مفاهیم این حوزه را توضیح میدهد و دیدگاههای مهمترین نویسندگان و نظریهپردازان (از گوته تا وسلوفسکی، از ولک و آورباخ تا مورتی و کازانووا) معرفی و بررسی میکند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
تعریف ادبیات تطبیقی هیچگاه آسان نبوده است؛ این دشواری هم به قلمرو گسترده و تقریباً نامشخصی برمیگردد که این حوزه از دانش را تحت پوشش قرار داده است و هم به ماهیت بحثانگیز دو واژۀ تشکیلدهندۀ آن: ادبیات و تطبیق. ممکن است دو عامل یک مقایسه یا بیشتر منحصراً در حوزۀ ادبیات گنجانده شوند یا بخشی از رشتههای مطالعاتی دیگر باشند. افزون بر اینها، هر پژوهشگری درک خود را از وابستگی به ادبیات و مقایسه دارد که معنایی را به این مفهوم گره میزند. شاید برای همین است که در گذر زمان تعریفهای گوناگونی برای ادبیات تطبیقی ارائه شده است.
هاچسون پازنت ایرلندی در حدود سال 1886 «روشی تطبیقی» را در مطالعات ادبی پیش نهاد که ملهم از علوم اجتماعی و تاریخ بود؛ برخلاف آرنولد که حامی رویکردی اومانیستی بود، پازنت طرفدار داروینیسم و استفاده از روشهای علوم طبیعی در ادبپژوهی بود. ادبیات در این تعریف تابع ساختارها و نهادهای اجتماعی است. هنری رماک نیز ادبیات تطبیقی را مطالعۀ ادبیات فراتر از مرزهای یک کشور خاص و بررسی روابط میان ادبیات و سایر حوزههای دانش میدانست.
شکل و کاربرد جدید ادبیات تطبیقی بهجد در پی براندازی یا حداقل اصلاح بنیادی مجموعه آثار معیار سنتی در ادبیات جهان است. این آثار معیار بهطور سنتی بازنمود مجموعهای از بهترین آثار کلاسیکاند؛ آثار دورههای تاریخی و ادبیاتهای ملی مختلف که برای تمام مطالعات ادبی تطبیقی، نظری و تاریخی، بنیانی را شکل میدهند. یکی از استدلالهای رایج در پشتیبانی از خواستههای جدید این است که در یک یا دو قرن گذشته از زمانی که گوته دیدگاه خود را دربارۀ ادبیات جهان در گفتگویی با اکرمان بیان کرد و از روزی که ویلمن در سوربن یک مجموعه سخنرانی دربارۀ ادبیات تطبیقی انجام داد، مطالعۀ ادبیات به طور کلی متکی بر تعداد محدودی بوده است که به هیچوجه نمیتواند نمونۀ دقیقی از تمام آثاری باشد که تا به امروز در جهان به رشتۀ تحریر درآمدهاند.
ترجمۀ این کتاب با هدف ابهامزدایی از مفاهیم مرتبط با ادبیات تطبیقی انجام شده است. نویسنده در این کتاب تاریخچۀ مطالعات ادبی تطبیقی را به شکلی آکادمیک و علمی بررسی میکند، مهمترین مفاهیم این حوزه را توضیح میدهد و دیدگاههای مهمترین نویسندگان و نظریهپردازان (از گوته تا وسلوفسکی، از ولک و آورباخ تا مورتی و کازانووا) معرفی و بررسی میکند.
نویسنده در این کتاب کوشیده به این سؤالات مهم پاسخ دهد که آیا ادبیات تطبیقی مرده است؟ آیا با بحرانهای هویتی روبروست؟ آیا توانسته است از چالش اوجگیری مطالعات میانرشتهای فرصت بسازد؟ گرچه وی مطالعۀ تطبیقی ادبیات را در بازۀ زمانی دویستسال موضوع بررسیاش قرار میدهد، دغدغۀ اصلی او در اینجا مطالعات تطبیقی جدید یا میانرشتهای است که فقط به فرم و نظریۀ ادبی محدود نمیشود، بلکه چشماندازهای ایدئولوژیکی/ سیاسی/ فرهنگی مدرن را نیز در ارتباط با مطالعات تطبیقی مدنظر دارد.
فهرست مطالب کتاب:
دیباچۀ مترجمان
فصل 1: پس از ادبیات تطبیقی
فصل 2: ادبیات تطبیقی در حکم رشتهای دانشگاهی
فصل 3: ادبیات تطبیقی و دانشپژوهی ادبی
فصل 4: ادبیات تطبیقیِ میانرشتهای
فصل 5: جامعهشناسی یا ادبیات؟
فصل 6: ادبیات تطبیقی بهمنزلۀ رشتهای فیلولوژیک
کتابنامه
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
ماهنامۀ خبری، آموزشی و اطلاعرسانی «جهان کتاب»، سال بیستودوم، فروردین و اردیبهشت 1396، شماره 1و 2
جمعی از نویسندگان به مدیرمسئولی طلیعه خادمیانشمارۀ اول و دوم ماهنامۀ جهان کتاب (پیاپی 335 و 336) ویژۀ فروردین و اردیبهشت 1396 منتشر شده است.
منابع مشابه بیشتر ...
رنگینکمان تمدنها: باب آشنایی با تمدنهای جهان
عبدالحسین آذرنگدر این کتاب کوشش شده است که به همه تمدنهای بزرگ و دگرساز جهان بهتناسب توجه شود و خردهتمدنهای مهم
مروا نبیلی: شاعر و سینماگر
کامیار عابدیدر این کتاب افزون بر آگاهی ها و تحلیلهای تاریخی و ادبی و هنری دربارۀ تکاپوهای ادبی و سینمایی مروا ن
نظری یافت نشد.