۳۸۸
۱۳۳
آخرین اغواگری زمین: پناه‌بردن به هنر، شعر و کلمه

آخرین اغواگری زمین: پناه‌بردن به هنر، شعر و کلمه

پدیدآور: مارینا تسوتایوا ناشر: اطرافتاریخ چاپ: ۱۴۰۱مترجم: الهام شوشتری‌زاده مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 7ـ61ـ6194ـ622ـ978 تعداد صفحات: ۳۲۸

خلاصه

این کتاب دربرگیرنده مجموعه‌ای است از هفت جستار تسوتایوا دربارۀ شعر، هنر، پیوندشان با جان و ضمیر انسانی و جایگاه‌شان در فرازوفرود روزگار که به همت آنجلا لیوینگستون از روسی به انگلیسی ترجمه و منتشر شده‌اند. تسوتایوا زندگی شخصی آسان و بی‌دردسری نداشت؛ اما در همۀ آثارش حتی آنهایی که در سخت‌ترین و تلخ‌ترین دوره‌های زندگی‌اش نوشته شده‌اند، رگه‌هایی از سرزندگی و شور و شوخ‌طبعی می‌بینیم؛ رگه‌هایی که در ترجمۀ انگلیسی این جستارها حفظ شده‌اند و مترجم فارسی کوشیده در ترجمۀ فارسی هم از دست نروند.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

مارینا ایوانونا تسوتایوا (1892 ـ 1941) از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان روسیۀ قرن بیستم بود و آثارش را هم‌سنگ آثار بوریس پاسترناک، مندلشتام و آنا آخماتووا می‌دانند. پدرش استاد دانشگاه و بنیان‌گذار موزۀ هنرهای زیبا بود. مادرش هم که در چهارده‌سالگی مارینا قربانی سل شد، پیانیستی ماهر بود. مارینا هفده‌ساله بود که اولین مجموعۀ شعرش با عنوان «آلبوم شامگاهی» را منتشر کرد و تا آخر عمرش از نوشتن دست نکشید. دغدغۀ اصلی او شعر بود؛ اما در دو دهۀ پایانی عمرش بیشتر نثر می‌نوشت. با این همه درخت تناور تسوتایوا ریشه در شعر داشت. او شاعرانگی را به قلمرو نثر آورد و با بهره‌گیری ماهرانه از ضرب‌آهنگ و خیال‌پردازی شاعرانه، نثری آفرید که چیزی از شعر کم نداشت.

تسوتایوا در متلاطم‌ترین دورۀ تاریخ روسیه زندگی می‌کرد. از نزدیک شاهد انقلاب 1917 و قحطب مسکو بود، دارایی خانواده‌اش پس از انقلاب مصادره شد، شوهرش به ارتش سفید پیوست تا با ارتش سرخ بلشویک‌ها بجنگد، دختر کوچکش از سوءتغذیه مرد و خودش هم ناچار شد به اروپا (اول به برلین، بعد هم به پراگ و در نهایت به پاریس) مهاجرت کند؛ اما مشقت‌های زندگی پس از مهاجرت هم کم نبودند. تسوتایوا مدام درگیر فقر بود، در جامعۀ مهاجران روس اروپانشین احساس غربت می‌کرد و دلتنگی برای روسیه راحتش نمی‌گذاشت. در آن سال‌ها نوشتن (مخصوصاً جستارنویسی) و نامه‌نگاری با نویسندگان و شاعرانی مثل ریلکه و پاسترناک زنده نگهش می‌داشت. دست‌آخر طاقتش طاق شد و در سال 1939 به روسیه برگشت. اما شادی بازگشت به وطن دوام نداشت. دورۀ خفقان استالینی بود. شوهرش را دستگیر و اعدام کردند و دختر بزرگش را به اردوگاه کار اجباری فرستادند. پس از حملۀ آلمان نازی به شوروی، مارینا و پسرش را به شهر یلابوگای تاتارستان منتقل کردند؛ اما او دیگر امیدی به زندگی نداشت و روز 31 اوت 1941 خودش را کشت.

این کتاب دربرگیرنده مجموعه‌ای است از هفت جستار تسوتایوا دربارۀ شعر، هنر، پیوندشان با جان و ضمیر انسانی و جایگاه‌شان در فرازوفرود روزگار که به همت آنجلا لیوینگستون از روسی به انگلیسی ترجمه و منتشر شده‌اند. تسوتایوا زندگی شخصی آسان و بی‌دردسری نداشت؛ اما در همۀ آثارش حتی آنهایی که در سخت‌ترین و تلخ‌ترین دوره‌های زندگی‌اش نوشته شده‌اند، رگه‌هایی از سرزندگی و شور و شوخ‌طبعی می‌بینیم؛ رگه‌هایی که در ترجمۀ انگلیسی این جستارها حفظ شده‌اند و مترجم فارسی کوشیده در ترجمۀ فارسی هم از دست نروند.

همۀ جستارهای این کتاب پس از مهاجرات تسوتایوا نوشته شده‌اند؛ جستار «پاسترناک بر ما می‌بارد» در سال 1922 در برلین و باقی جستارها بین سال‌های 1924 و 1933 در فرانسه.

در اولین جستار نویسنده می‌گوید مهم نیست فلان اثر مدرن است یا نه ،مسئلۀ مهم این است که اصیل و ناب است یا نه. از نگاه او، هنر اصیل و ناب همیشه «معاصر» است. چنین اثری لاجرم زمانه‌اش را پیش چشم ما می‌گذارد؛ چون در واقع خودش «زمانه» را می‌آفریند.

«سرگذشت دلدادگی» حملۀ تسوتایواست به دروغ‌پردازی. این جستار مثل جستار «پاسترناک بر ما می‌بارد» رابطۀ دو شاعر را روایت می‌کند؛ اما کمتر ستایشگر است. «سرگذشت یک دلدادگی» به لحاظ فرم با دیگر جستارهای این مجموعه تفاوت دارد: یادآوری و روایت مهرآمیز و سرخوشانۀ مقطعی از دوستی تسوتایوا با مندلشتام همراه با تحلیل نیشدار «خاطرات» دروغین شاعری مهاجر به نام گئورگی ایوانف از مندلشتام که چندسال پیش منتشر شده بود.

در سومین جستار، تسوتایوا از کشف پاسترناک شاعر و ارتباطش با او می‌گوید و او را می‌ستاید. تسوتایوا کمی پیش از نوشتن این جستار، روسیه را ترک کرده بود و پاسترناک در روسیه مانده بود.

جستار «شعر حماسی و ....» کاوشی است تطبیقی دربارۀ منش‌های شاعرانۀ پاسترناک و مایاکوفسکی و دفاعی است تلویحی از این دو شاعر شوروی در برابر حمله‌های خصمانۀ مهاجران روس، به‌ویژه از مایاکوفسکی که برجسته‌ترین شاعر روس بود و مغضوب جامعۀ مهاجر.

تسوتایوا در جستار «منتقد از نگاه شاعر» خود را «نثرنویسی نوآور می‌بیند» و لحنی آشکارا متضاد لحن جستار «پاسترناک بر ما می‌بارد» دارد. او اینجا در پی سرزنش است، نه ستایش. از جانب دیگری حرف نمی‌زند، بلکه از خود دفاع می‌کند. شیوۀ کار شاعر را نشان‌مان می‌دهد و می‌گوید منتقد باید چگونه کار کند و برایش نسخه می‌پیچد. نقدهای گزنده و شخص‌ستیزانۀ این جستار به نویسندگان محبوب و ستایش‌شدۀ جامعۀ مهاجر روس مثل زینایدا گیپیوس و ایوان بونین و حمله‌های تندوتیزش به بعضی از منتقدان اسم‌ورسم‌دار و خوانندگان بی‌سلیقۀ «توده‌وار» خیلی‌ها را به دشمنی با او برانگیخت.

جستار «شاعر مضمون، شاعر ناگهان» در واقع ترجمۀ دو بخش اول جستاری شش‌بخشی است. تسوتایوا این جستار را برای نشریه‌ای در بلگراد صربستان نوشته بوده است. او در این جستار شاعران را دسته‌بندی کرده و بررسی می‌کند که خودش در کدام دسته قرار می‌گیرد.

جستار «هنر در پرتوی ضمیر انسانی» به طور کلی دربارۀ هنر است و تسوتایوا در آن دربارۀ نویسندگان متعددی سخن می‌گوید. علاقۀ او به بازی‌های زبانی و واژه‌های مشابه در این جستار آشکار است.

فهرست مطالب کتاب:

گاه‌شمار زندگی مارینا تسوتایوا

یادداشت مترجم

مقدمه: نوشتۀ آنجلا لیوینگستون

شاعر و زمانه: من آخرین شاعر قریه‌ام

سرگذشت یک دلدادگی: و به زندگی شهادت دادم

پاسترناک بر ما می‌بارد: شعر شجاعت جاودان

شعر حماسی و شعر غنایی در روسیۀ معاصر: مایاکوفسکی و پاسترناک

منتقد از نگاه شاعر: دریافت ضرب‌آهنگ آینده

شاعر مضمون، شاعر ناگهان: منی که در هزاره می‌زیم

هنر در پرتوی ضمیر انسانی: آخرین اغواگری زمین

فهرست شخصیت‌های ادبی و تاریخی

فهرست اسامی خاص

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

ایران در آینۀ شعر روس

ایران در آینۀ شعر روس

میخاییل سینلنیکوف

این کتاب برگرفته از کتاب «ایران و درون‌مایه‌های ایرانی در شعر شاعران روس» اثر میخاییل سینلنیکوف شاعر

منابع مشابه

دوماهنامه فرهنگی کاروان مهر، سال دوم، شمارۀ 10، مهر و آبان 1395

دوماهنامه فرهنگی کاروان مهر، سال دوم، شمارۀ 10، مهر و آبان 1395

جمعی از نویسندگان به سردبیری فرزانه قوجلو

دهمین شماره از دوماهنامۀ فرهنگی «کاروان مهر» ویژۀ مهر و آبان 1395 با ویژه‌نامه‌ای برای مارینا تسوتای