هندوپارتیان و برآمدن ساسانیان
خلاصه
سرزمینهای تختگاه هندوپارتیان پر از شاهان و شاهکهای معارض بوده است. آنها از جمله مردمانی با نام و ریشۀ ایرانی بودند که به سرزمین هندوستان وارد شدند. خاستگاه هندوپارتیان سیستان بود و آخرین سنگر آنان در برابر فشار کوشانها از سوی شرق باز هم سیستان بود. به همین دلیل اگر کسی به دنبال ریشههای ایرانی و ایرانیگری اتحادیۀ پارتی میگردد، آنها را بیشتر در سیستان پارسی خواهد یافت تا در بینالنهرین سامی ـ یونانی.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
تاریخ سیاسی اتحادیۀ پارتی شلوغ و مشوش است: پر از رقیبان ریز و درشت تخت سلطنت، چهار شاهنشین (خاراسن، پرسیس، الیمایی و ارمنستان) که گاهی مستقل و گاهی وابستهاند و دولتشهرهای سرکش سامی ـ یونانی بینالنهرین در غرب آن قرار دارند. به بیان دیگر اتحادیۀ پارتی از فدراسیون پادشاهیهای کوچک، املاک خاندانهای نجبای بزرگ و بعضی شهرها و حکومتهای خودمختار یا شبهخودمختار تشکیل یافته بود. بخش عمدهای از تاریخ ایران اشکانی صحنۀ درگیری با شاهکنشینهای مرکزگریز بوده است. در واقع مفهوم پارت به عنوان امپراتوری جهانی را رومیان تبلیغ میکردند تا از این طریق موفقیتهای سیاسی خود را برجسته کنند؛ ولی باید در نظر داشت که سلسلۀ مرکزی اتحادیه پارتی، یعنی اشکانیان ضعیف بود و نه کلیات اتحادیه پارتی در سراسر ادوار آن.
پارت همیشه پرالتهاب همسایهای حتی منقلبتر از خود داشت: شاهنشاهی هندوپارتیان. بنیانگذار این پادشاهی گندوفارس از خاندان گندوفار و این خاندان از دودمان سورنها بود که شاه اشکانی در ابتدا این دودمان را به منقادساختن سکاها و بعداً جلوگیری از هجوم کوشانیان در شرق اتحادیۀ پارتی مأمور ساخته بود. گندوفارها مستقل از بقیۀ سورنها به مطیعکردن سکاها توفیق یافتند؛ ولی خود از اتحادیه مستقل شده و پادشاهی نوبنیاد هندوپارتیان را در سدۀ نخست میلادی بنیان گذاشتند. حال سورنها که میباید آسودگی خاطر شاه اشکانی از بخشی از مرزهای شرقی را تضمین میکردند، با تأسیس پادشاهی هندوپارتیان به تهدیدی دائمی برای تاجوتخت او بدل شدند؛ تهدیدی که در نهایت به یکی از علل ازهمپاشیدن اتحادیۀ پارتی در قرن سوم میلادی تبدیل شد.
سرزمینهای تختگاه هندوپارتیان پر از شاهان و شاهکهای معارض بوده است. آنها از جمله مردمانی با نام و ریشۀ ایرانی بودند که به سرزمین هندوستان وارد شدند. خاستگاه هندوپارتیان سیستان بود و آخرین سنگر آنان در برابر فشار کوشانها از سوی شرق باز هم سیستان بود. به همین دلیل اگر کسی به دنبال ریشههای ایرانی و ایرانیگری اتحادیۀ پارتی میگردد، آنها را بیشتر در سیستان پارسی خواهد یافت تا در بینالنهرین سامی ـ یونانی.
هندوپارتیان سلسلهای بودند که از اوایل قرن یکم میلادی بر سرزمین وسیعی از سیستان بزرگ تا حوضه سند که امروزه در مرزهای سیاسی ایران و افغانستان و پاکستان قرار دارد، حکم راندند. توان نظامی و سیاسی این سلسله رفتهرفته تا میانۀ قرن دوم میلادی رو به افول گذاشت تا جایی که برخی از شاهان متأخر این سلسله را میتوان فرمانروایانی بیسرزمین نام نهاد. وضعیت منابع تاریخی این سرزمین نیز مانند دیگر سرزمینهای متأثر از نظام کاست است. در فصل نخست به منابع مکتوب، کتیبهها، استوپاها و گنجینههای درون آنها، محوطههای باستانی، سکهها، روایات ملی و نشانشناسی مربوط به این سلسله پرداخته شده است.
پارت در ابتدا توسط اخلاف مستقیم ارشک بنیانگذار سلسله اداره میشد، سپس نسل پریاپت که خویشاوند وی بود و خود شاه نبود، روی کار آمدند. مهرداد یکم، اردوان یکم و مهرداد دوم برجستهترین چهرههای نسل پریاپت بودند. پس از سلطنت طولانی مهرداد دوم «عصر تاریک» تاریخ پارت از پی مبارزۀ فرزندان مهرداد برای قدرت شروع شد. بعد از آن شاخۀ کهتر شرقی دودمان اشکانی که از سیناتروک شروع شد، بر تخت سلطنت نشست. در فصل دوم بحث قدرتیابی هندوپارتیان در شرق اشاره شده و همچنین جغرافیای سیاسی اتحادیۀ پارتی از قرن یکم پیش از میلاد تا فروپاشی اتحادیه در قرن سوم میلادی بررسی شده است.
در قرن دوم میلادی سرزمین پارت زیر فشارهای سخت قرار گرفت و قدرت آن بسیار کاهش یافت. این سرزمین بین منگنۀ رومیان در غرب و قدرت نوظهور و پرتحرک کوشانیان در شرق قرار گرفته بود و صحراگردان شمال نیز آماده بودند تا از هرگونه سستی پارت بهرهبرداری کنند. ضعف کلی اتحادیۀ پارتی بر هندوپارتیان نیز اثر گذاشته بود. فصل سوم اختصاص به بررسی دورۀ متأخر هندوپارتیان و ریشههای دودمانی ساسانیان دارد.
دودمان ساسانی در عصر اردشیر پاپکان دو شاخۀ عمدۀ پاپکی و گندافری داشت. ولی نام آذرساسان بود که بعداً بر تمام سلسله اطلاق میشد. نجبای بزرگ شرق از آغاز قیام ساسانی به رهبری پاپکیان قصد داشتند تا محوریت مرکز سیاسی اتحادیۀ پارتی را از حول دودمان اشکانی به دودمانی دیگر منتقل کنند، نه اینکه کل شالودۀ ساختار سیاسی حاکم را که بر نظمی تکثرگرا استوار بود، برهم ریزند. در فصل چهارم قدرتیابی ساسانیان و حضور پاپکیان در آنها تحلیل شده است.
در فصل پایانی کتاب با دو رویکرد متفاوتی «ایرانی ـ هندی» و «پارتی» به محتوای تاریخی روایات ملی با محوریت «دورۀ دوم کیانی» نگریسته شده که هرکدام به نتایجی در کل متفاوت، اما اندک جزئیاتی مشابه رسیدهاند.
در پیوستها نخست مختصری دربارۀ خط خروشتی آورده شده و سپس گاهشماری شاهنشاهی هندوپارتیان، چند نمونه سکۀ هندوسکایی و کوشانی، اصطلاحات سکهشناسی و .... آورده شده است.
فهرست مطالب کتاب:
درآمد
فصل اول: منابع تاریخ هندوپارتیان و روش نشانشناسانه
فصل دوم: قدرتیابی هندوپارتیان در شرق
فصل سوم: هندوپارتیان متأخر و ریشههای دودمانی ساسانیان
فصل چهارم: قدرتیابی ساسانیان و تحلیل پاپکیان در آنها
فصل پنجم: جستاری در ریشههای تاریخی روایات ملی
پیوست: تصاویر کمکی، معادلها، راهنماها و جدولهای تاریخی
فهرست منابع و مآخذ
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
مبانی مطالعات سینمایی و نقد فیلم: با بررسی و تحلیل نمونههایی از فیلمهای مهم تاریخ سینما از آغاز تا امروز
وارن باکلنددر این کتاب دربارۀ شیوههای گوناگون تدوین و فیلمبرداری، شگردهای متفاوت داستانگویی، شیوۀ مطالعه و ب
زنان ترانه: بررسی حضور زن در ترانهها و اشعار عامیانۀ ایران
بنفشه حجازینویسنده در این کتاب به بررسی جایگاه زن در ترانهها و اشعار و عامیانۀ مردم ایرانزمین پرداخته است. نو
منابع مشابه بیشتر ...
از پارس تا ایران: خاطرات برادران مولیتور، کارمندان بلژیکی دولت ایران
لامبرت مولیتور و برادرانشمولیتور در مقایسه با برخی از هموطنان خود موفق میشود در طول دوران اقامت خود در ایران از تلههای سیا
سیاست و تجارت در فارس: از برافتادن صفویان تا برآمدن زندیان
احمد بازماندگان خمیریدربارۀ خوانین، چگونگی برآمدن آنها و روابط آنها با ساخت تجاری فارس در دوره بین صفویه و قاجاریه پژوهش
نظری یافت نشد.