
ابعاد ارسطویی منطق غزالی
خلاصه
نویسنده این کتاب را بر اساس تألیفات منطقی غزالی به رشتۀ تحریر درآورده که بر اساس ترتیب تاریخ نگارش عبارتند از: «مقاصد الفلاسفة»، «معیار العلم»، «محک النظر»، «القسطاس المستقیم»، «المستصفی من علم الاصول».معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
عصر غزالی (قرن پنجم هجری) و عصر اسلامی در قرن اول هجری در حال اختلاف هستند، بلکه فراتر از آن رفته و به چگونگی بازنمایی فرهنگ خارجی یونانی در ذهنیت اسلامی میپردازد. آیا این شیفتگی و آشتی اجباری بود؟ یا به طور کامل نظریات دیگران را قبول داشت؟ و آیا میتوان این همه را بدون نیاز به ویژگیهای خاص اسلامی برای تفکر و شناخت انجام داد؟ شاید غزالی که فلسفۀ یونانی در (التهافت» و غیر آن را رد میکند و شبهه را از باب یقین رد مینماید، بهترین بیانکنندۀ روند آن باشد که با منطقی که برای ما عرضه کرده و آن را به عنوان حساب و تعادل به جا گذاشت.
منطق غزالی با منطق مشائی متفاوت بود. دو مورد اخیر، منطق ارسطویی و اضافات یونانی آن را جذب کردند و تحت تأثیر همۀ آن قرار گرفتند و آن را منتقل نمودند، سپس آن را به زبان عربی بیان کردند؛ بنابراین محصول آنها برخی ویژگیهای آن را پیدا کرده و در بافت کلی آن، بعد اسمی به خود گرفت؛ در حالی که غزالی، منطق مشایی و انقیاد و عادیسازی آن را در معانی اسلامی منحصر کرده است و با این کار، منطق یونانی، معانی بسیاری را از دست داد و در راهحل اسلامی خود پدیدار شد؛ بنابراین ابعاد شناختی و ساختارهای ذهنی دو فرهنگ متفاوتتر و واضحتر به نظر میرسید.
غزالی نخستین دانشمند اسلامی است که آشکارا منطق صوری ارسطویی را با علوم اسلامی درآمیخته است. او روش تعریف و استنباط منطقی را وارد علم اصول و علم کلام کرد و تحول شگرفی را در این دو علم پدید آورد. هدف او این بود که با معرفی منطق به علوم اسلامی، نظام آموزش علوم دینی را احیا کند. یکی از ابزارهایی که برای احیای علوم دینی بهکار برد، این بود که ادعا کرد که منطق در قرآن پیدا شده است و این دیدگاه منطقی، موجب توسعه منطق صوری ارسطویی در جهان اسلام شد.
نویسنده این کتاب را بر اساس تألیفات منطقی غزالی به رشتۀ تحریر درآورده که بر اساس ترتیب تاریخ نگارش عبارتند از: «مقاصد الفلاسفة»، «معیار العلم»، «محک النظر»، «القسطاس المستقیم»، «المستصفی من علم الاصول».
بخش اول کتاب مروری بر منطق غزالی و شرح مباحث اوست که به شیوۀ تقسیم کلاسیک در سه فصل حد و قضیه و قیاس تنظیم شده است. در سه فصل این بخش در جریان بحثها نسبت به همۀ کتابهای غزالی سازگاری کلی برقرار است. اهداف حد، قضیه و قیاس در کتابهای «مقاصد» و «معیار» متناسب با نوع نگرش غزالی به مسئلۀ شناخت بوده و بین آنها انسجام برقرار است. در کتاب «محک» و مقدمۀ «مستصفی» که به هم نزدیک و متشابه هستند نیز وضع همینطور است. غزالی در کتاب «معیار» به سوی واژهها و مفاهیم اسلامی گرایش دارد که در بحثهای سهگانه با حفظ نشانههای کلی مشایی آن آمده است. او سپس در سطح حد، قضیه و قیاس در «محک» شروع به تغییرات نموده، اصطلاحات و مفاهیم تغییر کرده و در شرح و مثالها نشانههای اسلامی تحقق پیدا کرده است.
بخش دوم کتاب نیز در سه فصل پیشینههای منطقی غزالی به لحاظ مفهوم و مصداق، دیدگاه عقلانی و پیشینۀ معانی و ریشههای اسلامی در کتب غزالی را بررسی کرده است.
خاتمۀ کتاب نیز در پنج خلاصه آورده شده است. در انتهای کتاب دو نتیجۀ تاریخی آورده شده که در بخشی از آن میخوانیم: «غزالی به دلیل واردکردن منطق در اصول بهشدت از سوی کسانی چون ابوالوفاء بن عقیل، قشیری و ابن صلاح مورد هجوم واقع شده است».
فهرست مطالب کتاب:
* پیشگفتار
* مقدمهای در منطق
* بخش اول: بازنگری حد، قضیه و قیاس در کتابهای منطقی غزالی
ورودیه: شرح حالی از غزالی
فصل اول: حد در کتابهای منطقی غزالی
فصل دوم: قضیه در کتابهای منطقی غزالی
فصل سوم: قیاس در کتابهای منطقی غزالی
* بخش دوم: پیشینههای منطقی غزالی
فصل اول: مفهوم و مصداق در منطق غزالی
فصل دوم: دیدگاه عقلانی در منطق غزالی
فصل سوم: پیشینۀ معانی و ریشههای اسلامی در کتب غزالی
* خاتمه و نتایج
* منابع
پربازدید ها بیشتر ...

فصلنامۀ تخصصی زبان و ادبیات فارسی بهیننامه، بهار 1398، شمارۀ سوم
جمعی از نویسندگان به صاحبامتیازی و مدیرمسئولی فرح نیازکارسومین شماره از فصلنامۀ تخخصی زبان و ادبیات فارسی «بهیننامه» با ویژهنامۀ محمد بهمنبیگی منتشر شده ا

شاهنامه و شعر زمان فردوسی: بحثی تحلیلی در محتویات شاهنامه و زمینۀ پیدایی آن
خدائی شریفزادهفردوسی در آفرینش شاهنامه بر اساس دیدگاه خاص ادبی خود عمل کرده است. او خرد، سخن و دانش را با هم پیوست
نظری یافت نشد.