۷۳۱
۱۹۰
تئاتر و ترس

تئاتر و ترس

پدیدآور: توماس استرمایر ناشر: نیماژتاریخ چاپ: ۱۴۰۱مترجم: حمیدرضا امان‌پور قرایی، حامد امان‌پور قرایی مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۰۰شابک: 7ـ751ـ367ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۱۶۸

خلاصه

استرمایر منتقد جریان هنری حاکم بر تئاتر آلمان است. به نظرش دیدگاه تئاتر پست‌دراماتیک با برداشتی غلط و فهمی نادرست از مفهوم شالوده‌شکنی دریدا مواجه شده است. در مقدمۀ این کتاب، ژرژ بنو قصد دارد با مفهوم حضور در فلسفۀ دریدا، با همان روش زبان‌شناسانۀ دریدایی و به شکلی کنایه‌آمیز بازی کند. هدف او ایجادکردن معنایی مرتبط، میان مفهوم حضورداشتنی باشنده و مفهوم حاضربودنی مهیا در تئاتر استرمایر است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

استرمایر فضا را برای بازی بازیگران بهینه می‌سازد. آنها را درگیر و آزاد می‌کند؛ مرتبط و وابسته و برانگیخته‌شان می‌کند. او از این راه به هدفش می‌رسد که همانا «باهم‌بودنی» گروهی است. تأثیر آن به لطف منبع انرژی که همان موسیقی روی صحنه است، به‌شدت احساس می‌شود. موسیقی فضا را به اوج می‌رساند و با اشاره‌ای پنهانی، بازیگران را برای رسیدن به شکل دیگر دست‌نیافتنی، گسیل می‌کند. او «هم‌بازی‌ای» پرتوقع است. «بودن» چاره‌ای جز برنده‌شدن ندارد. در برابر بازیگرانِ استرمایر آنچه احساس و تجربه می‌شود، تأثیر پررنگ و پرکوب «بودن» است. بی‌آنکه این بودن تنها، اوتوبیوگرافی ساده‌ای باشد. در تئاتر او ائتلافی میان دو بودن جادویی و جذاب برقرار می‌شود. اعطاکردن صورت می‌گیرد؛ همانند رسمی کلیسایی، مصلوب شدن، دادن تن به افسانه‌ای که به «بودن» و زندۀ جاری تبدیل می‌شود.

فلسفۀ بودن همان بازیگران‌اند که به واسطۀ آن استرمایر قصد برقراری واحدی اجرایی را دارد. آن هم با قبول پرداخت هزینه‌هایی ساختارشکنانه در برابر وضعیت پست‌دراماتیک در تئاتر که گویا تبدیل به مدلی ثابت برای صحنه‌های آلمان شده است. بر اساس چنین معیار و مقیاسی، جهان به شکلی تکه‌تکه‌شده و پراکنده به نظر می‌آید و این صحنه است که به مکانی برای بازگرداندن و بازسازی پاره‌پاره‌ها تبدیل می‌شود. مکانی جدل‌آمیز که استرمایر در آن مکان، علیه خودکامگی برمی‌خیزد.

استرمایر منتقد جریان هنری حاکم بر تئاتر آلمان است. به نظرش دیدگاه تئاتر پست‌دراماتیک با برداشتی غلط و فهمی نادرست از مفهوم شالوده‌شکنی دریدا مواجه شده است. در مقدمۀ این کتاب، ژرژ بنو قصد دارد با مفهوم حضور در فلسفۀ دریدا، با همان روش زبان‌شناسانۀ دریدایی و به شکلی کنایه‌آمیز بازی کند. هدف او ایجادکردن معنایی مرتبط، میان مفهوم حضورداشتنی باشنده و مفهوم حاضربودنی مهیا در تئاتر استرمایر است.

اولین بخش کتاب گفتگویی از ژرژ بنو با استرمایر دربارۀ تئاتر آلمان است. در بخشی از این گفتگو آمده است: «قبل از همه باید بگویم که تئاتر استحقاق این را ندارد که قهرمان زمانۀ ما باشد. هیچ کاری برای فهرمان‌بودن انجام نداده است. بالعکس تئاتر هر کاری را در راستای توقف موجودیتش انجام داده است. سرچشمۀ بنیادی و حیاتی خود را که همانا بازیگران باشند، رها کرده است. او همچنین آموزش و پروراندن هنرپیشه را به کناری گذاشته و هنر بازیگر، دیگر امروزه هیچ اهمیتی ندارد. بنابراین تئاتر هر کاری را انجام داده که قهرمان عصر ما نباشد، اما هم‌زمان جامعه همه‌کاری را انجام می‌دهد برای اینکه تئاتر به قهرمانی در روزگار ما بدل شود؛ چراکه تئاتر آخرین مکان آزادی واقعی‌ست».

«تئاتر در روزگار پرشتاب خود» عنوان یکی از اولین گفتارها و سخنرانی‌های عمومی استرمایر است. در این سخنرانی که با عنوان «واقع‌گرایی متعهد» در بخش دوم این کتاب آورده شده، او دربارۀ واقع‌گرایی در صحنۀ تئاتر سخن گفته است. در بخشی از این گفتار آمده است: «امروزه ما به واقع‌گرایی تاز‌ه‌ای نیاز داریم. چه کسی تئاتر کار می‌کند؟ با چه کسانی در کنکورهای ورودی مدارس بازیگری مواجه می‌شویم و دیدار می‌کنیم؟ بچه‌های بی‌مزه و پرادعای طبقۀ متوسط، در نمایش‌های تجاری به دنبال چیزی هستند که آن را واقعیت عقیم و بی‌بار جمهوری خودگردان، از این بچه‌ها پنهان کرده است.... آنها به جای اینکه فرصت را عادلانه درک کنند تا همچون نوای خوش موسیقی، با هوشیاری و گاهی با تکنیکی مشخص دست به کنش بزنند، ناعادلانه، وجود و خلاقیت خود را روی صحنه دردناک و رقت‌آور می‌یابند».

بخش بعدی، سخنرانی دیگری از استرمایر با عنوان «دانش و شناخت حقیقت انسان، دفاعیۀ تئاتر واقع‌گرا» است که او در سال 2000 آن را ایراد کرده است. «تئاتر در حال‌وهوای طوفانی» گفتاری است که در آن استرمایه به سازوکار اقتصادی و شرایط معنوی تئاتر پرداخته است.

بخش «هنر بازیگری و عرصۀ جولانگاه نمایش» برگرفته از کنفرانسی است که در سال 2014 در چارچوب گفتمان و هم‌اندیشی در مدرسۀ مرکزی سلطنتی گفتار و درام شکل گرفته است.

«خوانش و به صحنه کشیدن ایبسن» گفتاری از استرمایر دربارۀ نمایشنامه‌های ایبسن است. او در این نوشتار ابتدا دلایلی را شرح می‌دهد که امروزه به آثار ایبسن ارزشی ویژه می‌بخشند. در ادامه دشواری‌های پیچیده‌ای را یادآوری می‌کند که در آثار نمایشی ایبسن به شکلی فراگیر وجود دارد.

«هم‌بازی به‌مثابۀ نیرویی محرک» آخرین بخش این کتاب است که استرمایر در آن دربارۀ روش کاری‌اش با بازیگران سخن گفته است و اینکه علاقه و اشتیاق‌اش دربارۀ بازی بازیگر از کجا سرچشمه می‌گیرد.

در پایان کتاب نیز به سرگذشت‌نامه و آثار استرمایر پرداخته شده است.

فهرست مطالب کتاب:

مقدمه: فلسفۀ هستی، فلسفۀ زمانه

تئاتر، طغیانی در برابر دلسردی و سرخوردگی از زندگی

واقع‌گرایی متعهد

نظریه‌هایی دربارۀ حقیقت همزیستی انسان‌ها؛ دفاعیه‌ای برای تئاتری واقع‌گرا

تئاتر در حال‌وهوای طوفانی

هنر بازیگری و عرصۀ جولانگاه نمایش

خوانش و به صحنه کشیدن ایبسن

هم‌بازی به‌مثابۀ نیرویی محرک

توماس استرمایر

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

مباحث کلیدی در فراگیری زبان دوم

مباحث کلیدی در فراگیری زبان دوم

ویویان کوک، دیوید سینگلتون

این کتاب چشم‌اندازی تازه در برابر حوزه‌های مختلف در پژوهش‌های فراگیری زبان دوم می‌گشاید.