درآمدی تاریخی بر نظریۀ هنر
خلاصه
این کتاب درآمدی است بر تاریخ اندیشه در باب هنر که نویسندگان میکوشند به گونهای مختصر و شفاف نمایی کلی از تفکر غرب در باب هنرهای تجسمی از زمان باستان تا اوایل قرن بیستویکم به دست دهند.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
این کتاب درآمدی است بر تاریخ اندیشه در باب هنر که نویسندگان میکوشند به گونهای مختصر و شفاف نمایی کلی از تفکر غرب در باب هنرهای تجسمی از زمان باستان تا اوایل قرن بیستویکم به دست دهند.
در هر کتابی از این دست، اعتقاد به اینکه نوعی رویکرد و جهتگیری نظری یا فلسفی برای فهم هنری لازم است، قابل انتظار است؛ ولی در اینجا هیچگونه تلاشی نشده است تا القا شود آنچه نظریه نامیده میشود، بهراستی مستقل از آنچه عمل دانسته میشود، قابل فهم است یا اینکه عمل همواره متأخر بر نظر و متأثیر از آن است، بلکه در این کتاب تلاش شده با مواجهه با ایدههای نظری به مثابۀ اسناد ـ یعنی با درنظرگرفتن آنها به عنوان ابژههایی که از یکسو به کنش هنری منجر شدهاند و از سوی دیگر به تاریخ نظری و اجتماعی ـ نشان داده شود که نظریه چگونه بر فهم ما از تاریخ هنر به عنوان یک کل اثر میگذارد؛ یعنی بر فهم ما از رابطۀ فعالیت هنری ـ به معنای واقعی و کامل آن ـ با کلیت فضای فرهنگیای که آن فعالیت در آن صورت میپذیرد.
به طور کلی هدف بیان این امر است که همانگونه که مطالعۀ تاریخ هنر نیازمند رویکردی نظری و فلسفی است، نظریه نیز باید درون تاریخ مورد مطالعه قرار گیرد. به بیان دیگر درون نوعی تاریخ هنر جامع است که مطالعل نظریه بیشترین دستاوردها را خواهد داشت. این نکته تأکید ویژهای میطلبد؛ چراکه توجه و علاقۀ کنونی به نظریه عمدتاً ناشی از پیشرفتهای حوزۀ هنر و اندیشۀ معاصر است و تصور غالب بر این است که رویکرد نظری اساساً مخالف رویکرد تاریخی محسوب میشود. بر اساس این تصور تاریخ تنها بر گذشته سندیت دارد و نظریه بر فرض اینجا و اکنون.
هرچند هدف کتاب این است که برای آنان که دغدغۀ واقعیشان عرصۀ معاصر است، مفید واقع شود؛ با این وجود کوشیده شده نشان داده شود که رویکرد تاریخی میتواند رویکردی انتقادی هم باشد و میتواند در نقش مکمل و متمم سازوکار انتقادی نظریۀ معاصر عمل کند و چهبسا نظریۀ معاصر نیازمند چنین دیدگاه تاریخی است تا تیغ انتقاد خود را تیزتر و دقیقتر کند.
اهمیت هنرهای تجسمی در جهان باستان، نزدیکی این هنرها به زندگی آنگونه که زیسته میشد و به تصور درمیآمد، حتی در اساطیر نیز مشهود است. اسطورههای آفرینش غالباً خداوند را در جایگاه نوعی «پیشهور» مینمایانند: خداوند عهد عتیق همچون معمار «پیهای زمین را بنا مینهد» و همانند سفالگر یا پیکرتراش انسان را از گردوغبار زمین شکل میبخشد. در فصل نخست به نظریۀ هنر در دوران باستان و سدههای میانه پرداخته شده است.
یکی از جالبترین اسنادی که نشاندهندۀ تحول مفهوم قرون وسطایی هنر به مفهوم مربوط به اوایل دوران مدرن است، رسالهای است به نام «کتاب هنر یا راهنمای پیشهوران» اثر نقاشی فلورانسی به نام «چنینو چنینی» که در دهههای پیش از سال 1400 کار میکرد. به نظر میرسد این نوع «متون راهنمای گامبهگام» در قرون وسطا رایج بوده است. در فصل دوم به نظریۀ هنر در دورۀ مدرن آغازین پرداخته شده است.
اصطلاح روشنگری به تحولی تدریجی در فرهنگ اروپا اشاره دارد که در فاصلۀ زمانی بین سدههای هفده و هجده رخ داد. روشنگری به جریان آزادسازی فکری اطلاق میشود که به موجب آن علوم طبیعی خود را از قید باورهای بس نادرست گذشته رهانیدند و در نتیجه روش تجربی نظاممندی را پایهگذاری کردند که همچنان معیار تحقیق حقایق علمی است. نظریۀ هنری اواخر قرن هجدهم چنان رنگوبوی محافظهکارانهای داشت که باید آن را با موشکافی بیشتری نگریست تا رنگوبویی از آنچه را در شرف وقوع بود، در لایههای عمیقتر جهتگیریهای نظری یافت. فصل سوم اختصاص به بررسی دورۀ روشنگری دارد.
در دهههای پایانی قرن هجدهم، هنر اروپا سیر تحولی سریع و چشمگیری را آغاز کرد؛ تحولی که در قرن نوزده و بیست نیز ادامه یافت و سازوکاری را ایجاد کرد که دستکم از چند جهت همچنان فعال است. این جریان از همان ابتدا «مدرن» تلقی شد؛ چراکه با تغییر سریع و پیچیده و نوین اوضاع زندگی در جهان مدرن ارتباط داشت و این جریان کماکان «مدرنیسم» نامیده میشود. بررسی نظریۀ هنر در سدۀ نوزدهم در فصل چهارم صورت گرفته است.
آهنگ حرکت نوآوری هنری که در قرن نوزدهم افزایش یافته بود، در ابتدای قرن بیستم به طرز چشمگیری شدت گرفت؛ همچنین گسترش این حرکت در شاخههای مختلف به تنوعی انجامید که پیش از آن سابقه نداشت. ویژگی قابل توجه این وضعیت تعدد جریانها و «ایسمها» بود: گردهمایی گروهی از هنرمندان گرد ایدههایی مشترک و ردوبدلشدن گفتگوهایی جدیتر و دامنهدارتر میان این گروهها و طرفداران و نکتهسنجان. فصل پنجم اختصاص به بررسی نظریۀ هنر در اوایل قرن بیستم دارد.
دهۀ 1960 اوج دوران ابداعات هنری جنجالی بود؛ اما سرآغاز نوعی جهتگیری عمیقتر دربارۀ چیستی هنر نیز به شمار میرفت؛ جریانی که تا دهههای 1970 و 1980 نیز ادامه پیدا کرد و خود را با عنوان «پستمدرنیسم» شناساند. این عنوان به این معناست که تحول جدید چیزی بیش از شماری طولانی از «ایسمهای» مدرنیستی است. در فصل پایانی کتاب نظریۀ هنر با عنوان «پستمدرنیسم» بررسی شده است.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
فصل یک: دورۀ باستان و سدههای میانه
فصل دو: دورۀ مدرن آغازین
فصل سه: روشنگری
فصل چهار: سدۀ نوزدهم
فصل پنج: اوایل قرن بیستم
فصل شش: پستمدرنیسم
منابع و پیشنهادهایی برای مطالعۀ بیشتر
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
تاریخ مطبوعات استان همدان (1324 ق ـ 1397 ش)
مجید فروتناز ویژگیهای بارز این کتاب، تلاش برای دسترسی به بخشی از اسناد و سوابق دولتی و اصل نشریات یا آرشیو اس
افسانه و نیمای جوان
ایلیاکیان احمدیمنظومۀ بلند، استثنایی و تأثیرگذار «افسانه» شعری که نیمای جوان در سال 1301 و در 25 سالگی میسراید، پی
منابع مشابه بیشتر ...
نظریۀ هنر و زیبایی شناسی از دیدگاه شیخ نجمالدین کبری
احمد پاکتچیاین پژوهش از دو مسیر در پی یافتن پاسخ سؤالات خود است: از نظریۀ هنر و زیباییشناسی به سوی آثار شیخ نج
نظریه برای تاریخ هنر
یائه امرلینگاین کتاب مقدمهای بر نظریۀ انتقادی است و چگونگی و چرایی تأثیرگذاری این نظریه بر تاریخ هنر و دگرگونی
نظری یافت نشد.