پس از آدورنو: بازاندیشی در پژوهش جامعهشناختی موسیقی
خلاصه
در این کتاب قصد نویسنده، پیوند نظریۀ آدورنو با پژوهش جامعهشناختی کنشمحور و زمینهمند دربارۀ موسیقی است. نویسنده از موضوعاتی که هستۀ برنامۀ کاری آدورنو است، به شیوهای بحث کرده که قابل بررسی تجربی باشد؛ به همین دلیل نام کتاب «پس از آدورنو» نامیده شده است که هم به معنای احترام به آدورنو است و هم به معنای فرارفتن از رجوه به حاشیۀ روشها و سطوح اصلی نظریهپردازی اوست.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
در جامعهشناسی موسیقی رسانۀ موسیقی کماهمیت شمرده شد و جایگاهش از مؤلفهای فعال با نیرویی محرک به محصولی بیروح تغییر پیدا کرد. با این تنزل رتبه، موسیقی طی قرن بیستم، به موضوعی دانشگاهی و تخصصی بدل شد و مثل بیشتر موضوعات دانشگاهی، شور آن از بین رفت؛ به طوری که تفاوت واکنش معمولی و روزمره به موسیقی با شرحی که متخصصان از موسیقی میدهند، متعارف و پذیرفتنی شد. در چند سال اخیر تغییراتی روی دادهاند. در مطالعات بیرشتهای موسیقی دربارۀ نقشهای دیگر موسیقی ـ یعنی موسیقی در «عمل» ـ تحقیقات بسیاری انجام شده است؛ با این وجود هنوز راه درازی در پیش است.
از اولین چاپ کتاب «مقدمهای بر جامعهشناسی موسیقی» اثر تئودور آدورنو بیش از چهل سال میگذرد و توجه بسیاری به کار او جلب شده است. با اینکه از نسخۀ خاص پژوهش جامعهشناختی موسیقی آدورنو نقدهای مختلفی کردهاند، در جدیت این اثر و ژرفای مسائل طرحشدۀ او تردیدی نیست. به همین دلیل آدورنو شخصیت قابل ملاحظهای است. آدورنو عمیقاً با موسیقی آشنا بود. از نظر او موسیقی موضوعی نبود که بتوان آن را به شکل انتزاعی و در چارچوب نیروهای اجتماعیای که آن را شکل دادهاند یا برحسب ویژگیهای ساختاریاش مدنظر قرار داد. برعکس موسیقی رسانهای زنده و پویا بود. بیتردید درگیری آدورنو با موسیقی، نقطۀ عزیمت آثار جامعهشناختی و فلسفی او بود. در فصول این کتاب توضیح داده شده که آدورنو از موسیقی برای فکرکردن استفاده میکرد. او همچنین تفکر خود را وقف شیوههایی کرد که موسیقی آگاهی را در جهتی بدتر یا بهتر دگرگون میکند.
در این کتاب قصد نویسنده، پیوند نظریۀ آدورنو با پژوهش جامعهشناختی کنشمحور و زمینهمند دربارۀ موسیقی است. نویسنده از موضوعاتی که هستۀ برنامۀ کاری آدورنو است، به شیوهای بحث کرده که قابل بررسی تجربی باشد؛ به همین دلیل نام کتاب «پس از آدورنو» نامیده شده است که هم به معنای احترام به آدورنو است و هم به معنای فرارفتن از رجوه به حاشیۀ روشها و سطوح اصلی نظریهپردازی اوست.
فصل اول خلاصۀ راهبردی مطالعات اجتماعی موسیقی آدورنو است که در آخر، درونمایههای اصلی اندیشۀ آدورنو را که مورد نقد جامعهشناسان بوده است، طرح شده است. در فصل دوم مروری بر جامعهشناسی موسیقی و موسیقیشناسی جدید شده و به نقد تصورات آنها دربارۀ موسیقی در جامعهشناسی و جامعه در موسیقیشناسی پرداخته شده است. سپس برنامۀ پژوهشی زمینهمند و کنشگرمحوری معرفی شده که بر مفهوم رویداد موسیقایی متمرکز است و به نظر نویسنده موضوعات مدنظر آدورنو را در سطح «درست» عامانگاری مطرح میکند؛ سطحی که به کردارهای موسیقایی مشخص توجه دارد. با اینکه این پژوهش بر تحلیل سطح خرد تمرکز میکند؛ ولی برای موضوعات سنت سطح کلان جامعهشناختی هم میتواند مفید باشد تا این موضوعات را در سطح کنش تشریح کند.
طی فصول سوم تا پنجم به کمک برنامۀ پژوهشی مطرح در فصل دوم، برخی از درونمایههای آدورنویی بررسی شدهاند؛ موضوعاتی همچون رابطۀ موسیقی با آگاهی و شناخت، ذهنیت و هیجان و با توجه به مجموع این درونمایهها در فصل پنجم، از مفهوم نظمبخشی و کنترل اجتماعی سخن گفته شده است. در فصل پایانی این مسئله بیان شد که پژوهش جامعهشناختی موسیقی در چارچوبی تجربی، نهتنها با علایق اصلی آدورنو سازگار است، بلکه در واقع میتواند سازوکارهایی را مشخص کند که نشان میدهد چگونه فرهنگ موسیقی در پیوند با عاملیت انسانی عمل میکند و بدینترتیب میتواند به بسط نظریۀ فرهنگی کمک کند.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار: انوانسیونی دوصدایی
قدردانی
یادداشتی دربارۀ این متن
1. آدورنو، «دفاع در برابر طرفدارانش»
2. روشهای جدید و مسائل قدیمی
3. موسیقی بهمثابۀ شناخت
4. موسیقی چطور هیجان را «هدایت میکند»؟
5. موسیقی و «کنترل»
6. پس از آدورنو: بازاندیشی در پژوهش جامعهشناختی دربارۀ موسیقی
کتابنامه
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
نظری یافت نشد.