۳۴۸
۱۳۶
جستاری چند دربارۀ فردوسی و شاهنامه (دفتر دوم): گمان‌هایی در شناخت شاهنامه و فردوسی

جستاری چند دربارۀ فردوسی و شاهنامه (دفتر دوم): گمان‌هایی در شناخت شاهنامه و فردوسی

پدیدآور: عباس پریش‌روی ناشر: کتاب پنجرهتاریخ چاپ: ۱۴۰۱مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۲۰۰شابک: 1ـ782296ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۵۱۵

خلاصه

نویسنده در این دفتر به بررسی واژه‌ها و بیت‌های شاهنامه پرداخته و با برابرنهادن دست‌نویس‌ها و ویرایش‌ها کوشیده تا با بررسی در درستی و نادرستی آنها، استوار سازد که ویرایش یا پیرایش کار بزرگی چون شاهنامه، از توان یک یا چندتن بیرون است و همدلی و همراهی و هم‌اندیشی، ویرایشی نزدیک به آفرینش و سرودۀ فردوسی فراهم آورند.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.


شاهنامه، باغ ایرانی، گلشنی است چشم‌نواز با درختان تاریخی و گل‌های اسطوره‌ای و آب‌نماهای پهلوانی که گشت‌وگذار در آن یادآور گذشته‌ای پربار، روان‌افزا، جان‌بخش، آموزنده و نیکوست. این باغ یادمانی است که پاسداری از آن در خویش‌کاری هر ایرانی است. افسون که پیچک‌های هرز بدان تاخته‌اند و گیاهان هرز در جای‌جای آن روییده و دستان نامهربانی گل‌ها چیده و بوته‌ها جابجا کرده‌اند.

داستان ویرایش و پیرایش شاهنامۀ فردوسی، این برترین نماد فرهنگی ایرانیان، نمونه‌ای از این دست است. می‌بینیم که ویرایش‌های پدیدآمده، بیشتر به دست یک‌تن و برخی نیز به دست دو یا چندتن انجام پذیرفته که پیروانی یافته‌اند، پیروانی خشک‌اندیش یا نام‌آویز و نمی‌توان ویرایشی را برتر شناخت و هنوز ویرایش چاپ مسکو یکه‌تاز میدان است.

فردوسی با آیین گذشته و دانش و ادب زمانه آشنایی داشته و با بهره‌گیری از آموخته‌ها، شنیده‌ها، خدای‌نامه‌ها و کتاب‌های تاریخی، شاهکار بی‌همتایش را با گزینش منطقی و پیوندی درست و ساماندهی و پردازشی هنری، پدید آورده است. او با آگاهی و شناختی که از توانایی و نیاز مردم سرزمین خویش داشته است، شاهنامه را به زبانی آسان و درخور دریافت همگان و با واژگانی که روایی داشته‌اند، سروده و جاویدان کرده است. بی‌آنکه بیت‌های سروده‌اش، بدمعنی یا سخت‌معنی و بی‌معنی باشند.

فردوسی بعد از پایان‌یافتن سرایش شاهنامه، زمان و زندگی خود را به بازسازی و به‌سازی شاهنامه نشسته است؛ از این‌رو دگرگونی‌ها و ناهمخوانی‌های دست‌نویس‌ها می‌تواند برآمده از ویرایش‌های سپسین او باشد که هر یک از ویرایش‌ها جداگانه رونویسی گردیده و در راهی و سویی، گسترده و بازنویسی شده‌اند و می‌باید اینگونه ناهمخوانی‌ها را از دستبردها و بدخوانی و بدنویسی‌ها و لغزش‌های دست‌نویس‌کنندگان و آفریده‌های شاهنامه‌خوانان، جدا پنداشت و در شناخت آنها کوشید و در به‌سازی شاهنامه به کار گرفت.

نویسنده در این دفتر به بررسی واژه‌ها و بیت‌های شاهنامه پرداخته و با برابرنهادن دست‌نویس‌ها و ویرایش‌ها کوشیده تا با بررسی در درستی و نادرستی آنها، استوار سازد که ویرایش یا پیرایش کار بزرگی چون شاهنامه، از توان یک یا چندتن بیرون است و همدلی و همراهی و هم‌اندیشی، ویرایشی نزدیک به آفرینش و سرودۀ فردوسی فراهم آورند. برای نشان‌دادن سستی و نادرستی واپسین ویرایش که در آن از دست‌نویس فلورانس بهره و مایه گرفته شده اسن نیز به‌ناچار نمونه‌های فراوانی به خوانش گذاشته شده تا تباهی و تباهی‌آفرینی دست‌نویس فلورانس آشکار گردد.

در این دفتر واژگانی چون «ریک»، «هرزبد»، «شاد»، «سراینده»، «پی‌آهو» و .... بررسی شده است. سپس نویسنده جوابی به نقد دکتر آیدنلو بر دفتر اول این کتاب داده است. بخش‌های پایانی کتاب اختصاص به بررسی دست‌نویس فلورانس دارد که نویسنده باورمند است این دست‌نویس برآمده از شاهنامه‌خوانی است و دست‌نویس‌کنندۀ این نسخه با گوش‌سپردن به خوانش شاهنامه‌خوان، شاهنامۀ فلورانس را به نگارش درآورده است؛ از این‌رو این دست‌نویس با گویش‌های بومی، شیوۀ خوانش نمایشی و کوبشی شاهنامه‌خوان و .... همراه است.

فهرست مطالب کتاب:

پیش‌گفتار

بی‌نوایی فردوسی

ریک

هرزبد

شاد

سراینده

پی‌آهو

نخستین فطرت پسین شمار

بازتاب هند و اندیشۀ فردوسی در پیشگویی رستم فرخزاد

ثعالبی و «غرر السیر»

ویرایش فردوسی

میان‌گفتار (دربارۀ «نقد»ی بر دفتر یکم)

فلورانس دست‌نیوسی برآمده از شاهنامه‌خوانی

آیا در شاهنامه «ضبط دشوارتر» برتر است

جای پای فلورانس و نگاهی به لندن 675

نیاز به کار گروهی

کتاب‌نامه

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

شکونتلا

شکونتلا

کالی داسه

جهانیان کالی داسه را به نام شاعر «شکونتلا» می‌شناسند. هندیان همواره خود شیفتۀ این اثر بوده‌اند؛ چه د

منابع مشابه

زندگی و احوال ایرانیان: پانزده سال تبلیغ مذهبی در ایران

زندگی و احوال ایرانیان: پانزده سال تبلیغ مذهبی در ایران

سمیوئل گراهام ویلسن

سمیوئل گراهام ویلسن، کشیش آمریکایی (1858 ـ 1916) در سال‌های 1298 در اواخر دورۀ ناصرالدین شاه قاجار د