هویت و بحران مدرنیته: بررسی تطبیقی رمان «جای خالی سلوچ» محمود دولتآبادی و رمان «کوچه مدق» نجیب محفوظ
خلاصه
رمان «کوچه مدق» اثر نجیب محفوظ از رمانهای قابل توجه است. این رمان شباهتهای بسیاری با رمان «جای خالی سلوچ» اثر محمود دولتآبادی دارد. با تحلیل تطبیقی این دو رمان ژرف و اصیل، زوایای تازهای از مشترکات فرهنگی ـ اجتماعی ایران و عرب در حوزۀ نقد پسااستعماری گشوده میشود. نویسنده در این کتاب بر آن است تا در حد امکان، با دیدی واقعگرایانه زوایای پنهان در واقعیتهای مطرحشده در این دو رمان را کالبدشکافی کند و بیآنکه دچار احساسات گردد، با تحلیل عناصر دخیل در بهوجودآمدن چنین دو رمانی، موارد مشابهت و احیاناً افتراق این دو اثر را به دست دهد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
رمان اساساً زاییدۀ مدنیت و مناسبات اجتماعی ـ فرهنگی آن است. رمان ـ چه تاریخی و چه اجتماعی ـ در ایران نیز فرزند معنوی اندیشههای دورۀ مشروطه و نیز رهاورد گسترش شهرنشینی و ظهور طبقۀ متوسط شهرنشینی در دوران رضاشاهی است. نگارش رمانهای تاریخی از دوران مشروطیت و رمانهای اجتماعی از آغاز عصر رضاشاهی در ایران آغاز شد و طی دهههای سی و چهل به اوج خود رسید. از اواخر دهۀ شصت نیز رماننویسی پدیدهای نسبتاً فراگیر شد. از برجستهترین رماننویسان ایرانی میتوان به صادق هدایت، بزرگ علوی، صادق چوبک، علیمحمد افغانی، تقی مدرسی، احمد محمود، محمود دولتآبادی و .... اشاره کرد.
با اختصاص یافتن جایزۀ نوبل ادبی به نجیب محفوظ پیشکسوت رماننویسان مدرن عرب در دهۀ هشتاد میلادی، جهان عرب به خود آمد و از آن پس رمانهای الجزایری، مراکشی، عراقی، سوری، مصری، فلسطینی و جاهای دیگر در پیشخوانهای اروپا جایی برای خود گشوده است.
آثار دولتآبادی در حقیقت سیر تحولات فکری او را به لحاظ سیاسی ـ اجتماعی ردیابی میکند. او در داستاننویسی ابتدا تبحر چندانی نداشت و با گذشت زمان بهتدریج با داستاننویسی آشنایی پیدا کرد و سعی کرد تا از ابزاری که در اختیار دارد به بهترین شکل بهره ببرد. رمان «جای خالی سلوچ» داستانی است که پردۀ داستان به روی یک زن باز میشود. این رمان با غیبت سلوچ و جای خالی او آغاز میشود؛ پدر نقطۀ اتکا و اطمینان خانواده، ناگهان نیست شده یا از بین رفته است و باید کسی جای او را پر کند که این بار بر دوش مرگان ـ همسر سلوچ ـ میافتد و او تلاش میکند سرانجام خانواده را به سوی خوشبختی و موفقیت هدایت کند. این رمان بیانگر تغییر موقعیت خانوادههای روستایی است؛ در اثر اصلاحات ارضی و تکهتکهشدن زمینها، خانوادههای فقیر روستایی ابزار، امکانات و توانایی کارکردن روی زمین را نداشتند، به همین دلیل یا زمینهایشان را به بهای اندک میفروختند یا آنها را رها میکردند و به شهرها میآمدند. دولتآبادی این قضیه را که تأثیر بسیار بدی بر زندگی روستانشینی و کشاورزی داشت، پسزمینۀ کار خود قرار داده و در قالب رمان، اثرات مخرب این طرح را نشان میدهد بدون اینکه به طور مستقیم اشارۀ مستقیمی به چنین طرحی داشته باشد.
آثار نجیب محفوظ لبریز از دغدغههای جامعۀ مصر و همچنین درگیریهای حاکمیت و قدرت با مردم است. او نویسنده ای است که یکچهارم از عمرش را در قاهره گذرانده است؛ اما با این حال با سرزمیناش عجین است و بر حق است که او را بارورترین و مشهورترین رماننویس عرب اطلاق کنند. رمانهای او همیشه شلوغ، پر از شخصیتهای حاشیهنشین و فرعی هستند؛ اما هر کدام بخشی از باور کلامی و هدف رمان را به دوش میکشند. در آثار او شخصیتپردازی را میتوان بهروشنی مشاهده کرد. در واقع هر شخصیت نمایندۀ طبقه یا گروهی خاص است که با توجه به وضعیت سیاسی ـ اجتماعی جامعه در داستانهای او به وجود آمدهاند. بهکارگیری نثر کلاسیک و عرفانی و نثر شاعرانه وی تجارب مختلفش را در این زمینه، باعث تحول مسیر زبانی در رمان عربی شده است.
رمان «کوچه مدق» اثر نجیب محفوظ از رمانهای قابل توجه است. این رمان شباهتهای بسیاری با رمان «جای خالی سلوچ» اثر محمود دولتآبادی دارد. با تحلیل تطبیقی این دو رمان ژرف و اصیل، زوایای تازهای از مشترکات فرهنگی ـ اجتماعی ایران و عرب در حوزۀ نقد پسااستعماری گشوده میشود. نویسنده در این کتاب بر آن است تا در حد امکان، با دیدی واقعگرایانه زوایای پنهان در واقعیتهای مطرحشده در این دو رمان را کالبدشکافی کند و بیآنکه دچار احساسات گردد، با تحلیل عناصر دخیل در بهوجودآمدن چنین دو رمانی، موارد مشابهت و احیاناً افتراق این دو اثر را به دست دهد.
پربازدید ها بیشتر ...
ماهنامۀ شهر کتاب، سال دوم، مهر 1395، شمارۀ 12
جمعی از نویسندگان به سردبیری حسین فراستخواهدوازدهمین شماره مجله شهر کتاب منتشر شد.
پرده پرده تا وصال؛ شرح جامع اصطلات و مشکلات کشف المحجوب هجویری (دو جلد)
هاجر خادم، رضا اقدامیخواندن نثر مصنوع و غامض کتب عرفانی همواره جویندگان علم را دچار سردرگمی کرده و چهبسا آنان را از مطال
منابع مشابه بیشتر ...
هزارویک شب خراسانی بزنجردی (دو جلد)
محمدباقر خراسانی بزنجردیترجمۀ بزنجردی از روی نسخهای متعلق به شاخۀ قدیمیتر «هزارویک شب» یا شاخۀ سوری رخ داده است. خود او در
عجوزک و عیاران: قصهای برگرفته از هزارویکشب (شبهای 699 تا 719) ترجمۀ عبداللطیف طسوجی
گزینش و ویرایش از محمود دولتآبادیگزینش این قصه، از آنرو خوشایند است که ناظر است به پدیدۀ عیاری که در فرهنگ شرق از جمله در فرهنگ ما ا
دیگر آثار نویسنده
از خلسههای کویری تا جهان هزارتو: بررسی تطبیقی آثار محمود دولتآبادی و گابریل گارسیا مارکز
حسین خورشیدیدر این کتاب آثار دولتآبادی و مارکز از جهت توجه به ادبیات بومگرایانه با هم تطبیق داده شده و شباهته
نظری یافت نشد.