خواندنیهای نوباوگان ایران: کتاب کودک و نوجوان در نوشتههای عصر قاجار
خلاصه
این کتاب دربرگیرندۀ گزیده و حصهای است از صدها نوشتۀ مختلف دربارۀ کتاب کودک و نوجوان که از میان نشریات و کتب دورۀ قاجار فراهم آمده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
کودکان و تعلیم و تربیت ایشان از دیرباز یکی از دغدغههای اصلی اندیشهمندان بودهاند. در میان نوشتههای افلاطون و سقراط نکتههای فراوانی دربارۀ آموزش فرزندان و چگونگی پرورش آنها میتوان یافت. چنین نوشتههایی در میان آثار برجایمانده در ایران پیش از اسلام و همچنین تمدن اسلامی نیز فراوان است. در دورۀ قاجار و پس از مواجهۀ ایرانیان با پیشرفتها و دستاوردهای تمدن غرب این موضوع به یکی از اصلیترین دغدغههای نخبگان جامعه بدل شد. کمتر روشنفکر یا نظریهپرداز ایرانی را میتوان یافت که در آن دوره به مسائل کودکان و چگونگی علمآموزی ایشان یا دور نگهداشتن آنها از رسوم و تعالیم خرافی و غیرعلمی حرفی نزده باشد. در میان راههای رهایی از عقبماندگی و الزامات علمآموزی کودکان، حرفها و اخبار مرتبط با کتاب کودک هم دیده میشود. مطالبی که میتوان آنها را نخستین نمونههای نقد و تحلیل مباحث نظری دربارۀ ادبیات کودک میان آثار چاپی ایرانی محسوب کرد.
این کتاب دربرگیرندۀ گزیده و حصهای است از صدها نوشتۀ مختلف دربارۀ کتاب کودک و نوجوان که از میان نشریات و کتب دورۀ قاجار فراهم آمده است.
هرچند در دورۀ قاجار هیچ کتاب و شاید هیچ مقالۀ مستقلی دربارۀ مباحث نظری ادبیات کودک و ویژگیهای خواندنیهای کودکان یافت نمیشود، با این حال از دل نوشتههای آن دوره میتوان دیدگاههایی عمومی در این باب را شناسایی و تدوین کرد. این نوشتهها نشان میدهد روشنفکران آن دوره دربارۀ خواندنیهای کودکان چه نگرانیهایی داشتهاند، چه خواندنیهایی را مناسب و کدامها را نامناسب میدانستهاند و دلایل ضعف و قوت هر کتاب کودک از نظر ایشان چه بوده است. مقالات مطبوعاتی قطعاً مهمترین منبع برای چنین جستجویی است؛ با این حال نباید از اخبار، آگهیها، مقدمۀ پاورقیها و نامههای مندرج در مطبوعات هم غافل شد؛ زیرا اطلاعات مهمی را در خود دارند. همینگونه است مقدمههای کتابهای داستان، مقدمهها و مؤخرههای کتابهای کودکان و کتابهای ویژۀ آموزگاران و روش تدریس.
مرور چنین منابعی برخی از باورهای مشترک دربارۀ کتاب کودک در روزگار قاجاریان را روشن میسازد. این باورها که میتوان مجموع آنها را با تسامح نظریۀ ادبیات کودک در دورۀ قاجار نامید، عبارتند از: خواندنیهای کودکان تأثیری عمده و قطعی در شخصیت و تربیت ایشان دارد؛ تأثیر خواندنیها از هر عامل مفروض دیگر پررنگتر است؛ مضمون مکرر در نوشتههای این دوران، عبارت عربی مشهوری است دربارۀ تأثیر عمیق و ماندگار تعلیم کودکان که: «یادگیری در کودکی ماندگار است؛ همانند نقشی که بر سنگ حک شود».
دربارۀ نویسندگان مطالبی از این قبیل که باید اینان را پیشروان نقد ادبیات کودک نامید، میتوان از محمدحسین فروغی، ذکاءالملک اول به عنوان نویسندهای با بیشترین تکرار و استمرار در معرفی و بررسی کتابهای کودکانه یاد کرد ظاهراً محبوبترین کتاب برای منتقدان «کتاب احمد» نوشتۀ طالبوف است و بیشترین معرفی و حاشیه هم بر کتابهای مفتاحالملک و طالبوف نوشته شده و باید این دو را محبوبترین نویسندگان ادبیات کودکان در دورۀ قاجار به شمار آورد.
دربارۀ نشر کتاب باید گفت انتشار کتاب به زبان فارسی پیش از برآمدن قاجاریان ابتدا در اروپا و سپس در هند آغاز شده بود. چاپ کتاب فارسی در داخل خاک ایران از دورۀ فتحعلی شاه آغاز شد. گرچه آمار دقیقی از کتابهای قاجاری در دست نیست، میتوان تعداد کل کتب قاجاری را حدود چهار هزار عنوان/چاپ برآورد کرد. این گزیده از دل این منابع فراهم آمده است.
کوشیده شده گزیدهای نمایا و گویا به دست داده شود و آنجا که لازم بوده، حتی نمونههایی از اخبار چندسطری هم از قلم نیفتاده است. نمونهها به ترتیب تاریخ نقل و بر اساس نام پادشاهان هر دوره به فصولی تقسیم شده است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
مقدمه
دورۀ ناصری
دورۀ مظفری
دورۀ محمدعلی شاهی
دورۀ احمدشاهی
نمایه
منابع
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
منابع مشابه بیشتر ...
نمایشنامهها
غسّان کنفانیدر این کتاب سه نمایشنامۀ غسّان کنفانی با عناوین «در»، «کلاه و پیامآور» و «پلی به سوی ابدیت» با ترجم
زبان میانگان فارسی و شاهنامۀ فردوسی: گفتگوهای کتایون مزداپور، فیروزه دیانت و مهران افشاری
به کوشش فیروزه دیانت و مهران افشاریاین کتاب دربرگیرندۀ گفتگوهایی است که میان کتایون مزداپور و فیروزه دیانت و مهران افشاری دربارۀ پیشینۀ
نظری یافت نشد.