۷۰۷
۱۹۱
پنج پرتره

پنج پرتره

پدیدآور: پیمان طالبی ناشر: علمتاریخ چاپ: ۱۴۰۰مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۵۵۰شابک: 8ـ303ـ246ـ622ـ978 تعداد صفحات: ۱۸۰

خلاصه

این کتاب شامل پنج جستار دربارۀ زندگی پنج شخصیت در تاریخ فرهنگ و هنر ایران است که ارتباط نویسنده با هر یک از این شخصیت‌ها روایتی شخصی دارد که در متن جستارها به آن اشاره شده است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.


این کتاب شامل پنج جستار دربارۀ زندگی پنج شخصیت در تاریخ فرهنگ و هنر ایران است که ارتباط نویسنده با هر یک از این شخصیت‌ها روایتی شخصی دارد که در متن جستارها به آن اشاره شده است.

این پنج شخصیت ظاهراً ارتباط چندانی با هم ندارند؛ فصل مشترک قرارگرفتن اینها در کنار یکدیگر، وجدی است که نگارنده حین خواندن آثارشان ـ یا آثاری درباره‌شان ـ پیدا کرده و حالا انبوه یافته‌هایش دربارۀ هر شخصیت را در کنار هم قرار داده است.

اولین جستار کتاب دربارۀ بیژن الهی است. در بخشی از این جستار، نویسنده دربارۀ نوشته‌های غیرشعری الهی سخن گفته است. در این بخش آمده است: «الهی سلسله مقالاتی به نام «توالی‌ی ابیات حافظ» دارد که مبحثی است بسیار خواندنی در شعر خواجه شیراز و البته این بحث پیش از الهی نیز مطرح شده بود ... بیژن الهی در نوشتن مقالات «توالی‌ی ابیات حافظ» از مسعود فرزاد الهام گرفته و در حقیقت الگوبرداری کرده است.... ماجرای پرداختن بیژن الهی به مبحث توالی ابیات حافظ، افزون بر اینکه تعلق خاطر الهی به منابع کهن فارسی ادبیات فارسی را نشان می‌دهد، مؤید نکته‌ای فراتر از این حرف‌هاست. بیژن الهی با نگارش «عقد زبیق» باری را به دوش کشیده که هر کسی در ادبیات فارسی معاصر توان تحمل آن را نداشته است. مبحثی که در دورۀ مسعود فرزاد، با حملۀ بسیاری از ادیبان آن دوران به او همراه شد و تا سال‌ها کسی آن را برنتابید و بعد از او نیز کسی نتوانست به حول‌وحوش آن نزدیک شود».

دومین جستار این کتاب به فهیمه اکبر اختصاص یافته است. آشنایی فهیمه اکبر و جهانگیر سرتیپ‌پور آنها را به زوج هنری حیرت‌آوری در تاریخ موسیقی فولکلور گیلان تبدیل کرد. دلبستگی سرتیپ‌پور به موسیقی‌های خارجی به‌ویژه فرانسه و روس و همچنین توانایی‌هایی که او در صدای فهیمه در اجرای قطعات لاتین و تسلط فهیمه به زبان‌های خارجی دیده بود، سبب شد این دو فصلی تازه را در موسیقی فولکلور گیلان رقم بزنند. هرچه باشد فهیمه در آن زمان به چهار زبان روسی، آلمانی، انگلیسی و فرانسه تکلم می‌کرد و می‌توانست به این زبان‌ها ترانه نیز بخواند. آنها با کمک هم شروع به کاورکردن قطعات خارجی کردند. عشق بسیار فهیمه اکبر به گیلان ـ به معنای مکانی‌اش ـ سبب شد که او افزون بر خواندن قطعات گیلکی، دست به کارهای دیگری نیز بزند. از جمله اینکه او طی بیست سال به پژوهش در آواها و آداب محلی گیلان پرداخت که گردآوری و انتشار جزوه «طباخی گیلان» با همکاری فروغ‌نیا، شامل دستور پخت انواع غذاهای محلی گیلان در سال 1338 بخشی از تحقیقات اوست.

به علی دشتی و زندگی و آثار او در جستار سوم پرداخته شده است. او زادۀ کربلا و روحانی‌زاده بود. درس طلبگی نیز خوانده و به شاگردی شیخ عبدالکریم حائری نیز رسیده بود. در جریان جنگ جهانی اول با تعدادی از طلبه‌های دیگر به ایران آمد و ابتدا در شیراز، سپس در اصفهان و در نهایت در تهران ساکن شد. او بعد از آمدن به ایران در اندیشۀ برگزیدن پیشه‌های مختلف بود و با توجه به ملبس‌بودن به لباس روحانیت، حتی به گزینۀ وعظ و منبررفتن نیز فکر می‌کرد. در نهایت بهترین راه را در نوشتن و روزنامه‌نگاری دید. دشتی قلم تندی داشت، خیلی تند. تندی قلم او در تمام سال‌های نویسندگی‌اش در روزنامه‌های مختلف سبب شد که گاه نیز به اسم مستعار روی بیاورد.

از دشتی سه مجموعه داستان منتشر شد. داستان‌های این سه مجموعه که «فتنه»، «جادو» و «هندو» نام داشتند، پیش‌تر در جراید و روزنامه‌ها به عنوان پاورقی به چاپ رسیده و با استقبال مخاطبان روبرو شده بودند. به‌ویژه کتاب اول از این مجموعه که «فتنه» نام داشت. این سه کتاب دشتی هر کدام دارای یک داستان بلند به نام خود کتاب و تعدادی داستان کوتاه دیگر بودند. در هر سه داستانی که نام کتاب‌ها از آنها برداشته شده بود، یک شخصیت زن صاحب‌جمال و مکنت به عنوان نقش اول زن وجود داشت که نام آن داستان و نیز نام کتاب برگرفته از عنوان آن زن بود. در این سه داستان، شاهد جدی‌ترین شاخصه‌های داستان‌های علی دشتی هستیم. در هر سه داستان، شاهد شرح زندگانی طبقه مرفه جامعه در دهه‌های 1320 و 1330 در ایران هستیم. نقش محوری داستان‌ها با زنانی است که افسونگر و رؤیاگونه‌اند. آنها افزون بر زیبایی و خوش‌پوشی که در عالی‌ترین شکل آن روزگار از آن برخوردارند، اهل مطالعه و بحث‌های روز دنیا نیز هستند.

چهارمین جستار این کتاب به زنده‌یاد ایرج افشار اختصاص یافته است. در بخشی از این جستار آمده است: «افشار در پی آزار کس نبود و ای‌بسا همین شد که به کل از عالم سیاست برحذر بود. شفیعی کدکنی نیز به این اذعان کرده که افشار «اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دسته‌ای نبود ولی یک سیاست بزرگ را همواره پیش چشم داشت و با آن زندگی می‌کرد و آن سیاست، مصلحت‌اندیشی دربارۀ سرنوشت جهان ایرانی بود». چنان‌که تورج دریایی نیز نقل کرده که افشار به او می‌گفت: «کاری نکن که حق زندگی در وطنت را نداشته باشی». میلاد عظیمی می‌گوید: «بار اول که به خانه‌اش رفتم نسخه شخصی خاطرات تقی‌زاده را نشانم داد و گفت: آقایان گفتند سه سند را نباید چاپ کنی، پذیرفتم. کتابی به این مفصلی را معطل سه سند نکردم. دو تا از این اسناد را در این سال‌ها چاپ کردم و منتظرم آن یکی را هم به وقتش چاپ کنم. فایدۀ کارم این بود که حالا تو جوان شهرستانی این کتاب را خوانده‌ای». همچنین عظیمی روایت کرده که پرونده‌ای از فحش‌هایی که همان «آقایان» به او دادند، در میان اسنادش هست. با این همه افشار نیز از آزار و اذیت‌ها برکنار نبود».(ص 141)

آخرین جستار این کتاب دربارۀ لی‌لی امیرارجمند است. او در سال 1344 «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» را با انگیزۀ راه‌اندازی کتابخانه‌هایی مختص کودکان تأسیس کرد. او فرزند عبدالله جهان‌آرا ـ کارمند وزارت دارایی ـ و ناهید شاهرخ ـ کارمند موزۀ ایران باستان ـ بود. در دورۀ تحصیل در مدرسه رازی با فرح دیبا همکلاسی می‌شود. پس از اتمام تحصیلات در ایران با مدرک لیسانس ادبیات فرانسه از دانشگاه تهران، به قصد تحصیل کتابداری راهی آمریکا می‌شود، در دانشگاه راتکرز دورۀ دانشجویی‌اش را می‌گذراند و مدرک فوق‌لیسانس کتابداری و ادبیات کودکان را اخذ می‌کند. امیرارجمند در آن دوره از معدود کسانی بود که در رشتۀ کتابداری مدرک دانشگاهی دارند. او بعد از اتمام تحصیلاتش در آمریکا به ایران می‌آید و با توجه به سابقه‌اش در ریاست کتابخانه دانشگاه ملی، رئیس کتابخانه شرکت ملی نفت ایران می‌شود. طولی نمی‌کشد که دیداری با فرح دیبا همکلاسی قدیمی‌اش ترتیب می‌دهد. این ملاقات سرنوشت کاری و زندگی امیرارجمند را دگرگون می‌کند و او با فرح دیبا که حالا دیگر فرح پهلوی شده است، طرح کتابخانه‌ای برای کودکان را مطرح می‌کند. با موافقت فرح، این طرح به اجرا درمی‌آید. در پارک فرح ـ که اکنون لاله خوانده می‌شود ـ کتابخانه‌ای برای کودکان تأسیس می‌شود و این شروع ماجرای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. بعد از این اتفاق است که امیرارجمند در راه توسعۀ ایده‌اش به سراغ مدارس مناطق محروم می‌رود و در آنجا کتابخانه تأسیس می‌کند.

فهرست مطالب کتاب:

مقدمه

بیژن الهی؛ حراست کنج‌های خالی

فهیمه اکبر؛ پامچالی بر گور بی‌سنگ

علی دشتی؛ یک مرد ازقلم‌افتاده

ایرج افشار؛ سروی در بن‌بست سروناز

لی‌لی امیرارجمند؛ نخستین پرتو صبح زود

نمایه

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

بازخوانی انتقادی سیاست‌گذاری‌های آموزشی در ایران معاصر

بازخوانی انتقادی سیاست‌گذاری‌های آموزشی در ایران معاصر

سیدجواد میری، مهرنوش خرمی‌نژاد

ضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزش‌گذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز

خط و نوشتار

خط و نوشتار

اندرو رابینسون

خط، هنر تثبیت ذهنیات است. خط را می‌توان بزرگ‌ترین اختراع بشر دانست. به کمک این اختراع، تاریخ تمدن بش