ترک های روی دیوار: هفت جستار در سینمای اصغر فرهادی
خلاصه
این کتاب روشی میانه را برگزیده است؛ یعنی اساس کتاب استوار بر تحلیل فیلم به فیلم است و هر فصل به یک فیلم اختصاص داده شده، اما هر هنگام که نویسنده به تمها، مفاهیم مشترک یا عناصر مشابه در میزانسن آثار فرهادی رسیده است، برای حفظ انسجام موضوع، بسط نگاه تطبیقی و کشف اشتراکات و افتراقها به دیگر فیلمها نیز اشاره کرده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
در بررسی کارنامۀ یک کارگردان، روشهای مختلفی وجود دارد. یکی از روشها، بررسی فیلم به فیلم است که منتقد هر اثر را جداگانه تحلیل و نقد میکند. روش دوم، تحلیل موضوعی است که در واقع بر اساس مضامین مشترک، نقد بر نوعی نگاه تطبیقی ـ مقایسهای میان فیلمها استوار میگردد، روشی بازیگوشانهتر که بر رفتوآمدها و سرککشیدنهای مداوم منتقد در میان تمام فیلمهای کارگردان شکل میگیرد. در این شیوه نقد میتواند به هر فیلمی آزدانه سرک بکشد و خود را به یک فیلم محدود نکند. در این روش، تمها و نشانههای تصویری هستند که منتقد را به دنبال خود میکشانند. الگوها، شباهتها و موتیفهای تکرارشونده و تکرارپذیر راهنمای اصلی منتقداناند. این کتاب روشی میانه را برگزیده است؛ یعنی اساس کتاب استوار بر تحلیل فیلم به فیلم است و هر فصل به یک فیلم اختصاص داده شده، اما هر هنگام که نویسنده به تمها، مفاهیم مشترک یا عناصر مشابه در میزانسن آثار فرهادی رسیده است، برای حفظ انسجام موضوع، بسط نگاه تطبیقی و کشف اشتراکات و افتراقها به دیگر فیلمها نیز اشاره کرده است. این نگاه مقایسهای، فصل به فصل کمرنگتر میشود؛ به گونهای که در فصل پایانی به کمترین حد خود میرسد؛ چراکه بسیاری از مفاهیم و مؤلفههای مشترک در فصلهای پیشین تحلیل شده است.
فرهادی در روند تکاملی خود آرامآرام از سینمای مرسوم با الگوهای شناختهشده فاصله میگیرد و بیان شخصی خویش را پیدا میکند. برای مثال در این روند تکاملی، سینمای فرهادی از فلاشبک به عنوان زبان رایج سینما فاصله میگیرد تا زبان رئالیسم محض و ویژۀ خود را خلق کند. در «رقص در غبار» به عنوان نخستین اثر سینمایی، فرهادی با الگوهای شناختهشدۀ مدیوم خود محتاطانه برخورد میکند و از این منظر میتوان آن را فیلمی دست به عصا در عرصۀ کارگردانی نامید که با احتیاط و ترس به سراغ نوآوری در زبان سینمایی رفته است.
اصغر فرهادی در فرایند خلق رئالیسم خود از هرگونه امر وهمآلود، رؤیاگونه و غیرواقعی میپرهیزد. برای مثال سینمای فرهادی فاقد هرگونه نریشن است. حذف نریشن به عنوان عنصری تصنعی، صدایی بیرون از داستان، خارج از تصویر و جدا از جهان فیلم، فیلمهای او را به ذات رئالیسم نزدیکتر میسازد. از منظری دیگر نیز حذف نریشن به اندیشۀ بنیادین او کمک فراوانی میکند. صدای برتر و کلانی نیست که قصه را تعریف کند. ذهنیتی بر واقعیت اجتماعی دریده و لجامگسیخته درام سلطنه ندارد؛ چراکه کلام مقتدر و یکسویهای نمیتواند روایت را به سویی متمایل کند.
در تمام هفت فیلم مورد بررسی فرهادی در این کتاب، از ابتدا تا «فروشنده»، تنها دو خواب وجود دارد که آن هم از زبان شخصیتی بازگو میشود و به تصویر درنمیآید. نخست در «چهارشنبهسوری» جایی که مژده به خواهرش میگوید که پسرش امیرعلی خواب جهنم را دیده است و دوم در فیلم «دربارۀ الی» جایی که نازی به شوهرش میگوید که شب قبل، یعنی پیش از فاجعه، خواب بدی دیده بوده.
فرهادی بعد از «رقص در غبار» از کلیشۀ استفاده از لهجه (بهویژه لهجۀ ترکی) در سینمای ایران هم فاصله میگیرد. در این فیلم نظر با لهجۀ ترکی میخواهد از تماشاگر خنده بگیرد و به اصطلاح نمک فیلم باشد. با حذف لهجه، فرهادی بهتدریج از فضاها و موقعیتهای طنزآلود مصنوعی و کلیشهای سینمای ایران فاصله میگیرد و با هر فیلم زبانی شخصیتر، جدیتر، ژرفتر و تلختر پیدا میکند.
دگرگونی مکان از بیابان به حاشیۀ شهر و از حاشیه به مرکز آن در سینمای فرهادی، دگرگونی در طبقات اجتماعی شخصیتهای او را نیز به همراه دارد. در دو فیلم «رقص در غبار» و «شهر زیبا» شخصیتهای درام یکسر از طبقۀ محروم و پایین جامعه انتخاب شدهاند، حال آنکه از «چهارشنبهسوری» به اینسو، فرهادی به تکبعدی بودن درامهای خویش پی میبرد و با ترکیب دو طبقۀ متوسط شهری و طبقۀ محروم نهتنها تنش موجود در درامهایش را فشردهتر و هراسآورتر میکند، بلکه موفق میشود تصویر دقیقتری از جامعۀ امروز ایران و شکافهای عمیق اقتصادی و اعتقادی آن را به نمایش بگذارد.
دگرگونی در آثار فرهادی به مضامین محدود نمیشود و فرم را هم دربر میگیرد. سینمای فرهادی از نماهای دور و باز با افقهای گسترده به نماهای متوسط و نزدیک میرسد و در «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» با حذف کامل نماهای باز و دور، فضای خفقانآور داستان را به اوج میرساند. به بیان دیگر سینمای اصغر فرهادی هرچه پیش میاید، دچار تنگی افق میگردد، تنگی فضا و فشردگی اندازۀ نما و این تغییر مذاق میزانسن به طرز عجیبی با تنگترشدن شرایط زیست ایرانی در طول دهۀ گذشته همسو است.
این کتاب در تلاش است تا در هفت جستار خطوطی از آناتومی سینمای اصغر فرهادی را ترسیم کند. جستارها با وجود بررسی مضامین مشترک و تحلیل سیر تکاملی سینمای فرهادی، به وجود تفاوتهای زیباییشناسی در نظام کارگردانی و تغییر نگرش این سینماگر نسبت به جامعه و پیچیدگیهای آن نیز میپردازد. نویسنده اگرچه نقد را بر بنیاد نشانهشناسی استوار میکند، اما به آن محدود نمیماند و تحلیل فیلمیک را پابهپای بررسی محتوایی پیش میبرد تا از فراسوی آن معنای دقیقتر و جامعتری از مفهوم نقد و اساساً خوانش فیلم ارائه دهد. از اینرو در این کتاب، از آنجا که فرم اولویت مییابد، زیباییشناسی راهگشاست و آنجا که محتوا، فیلمها بر بستری از واقعیتهای اجتماعی و سیاسی مورد موشکافی قرار گرفتهاند.
فهرست مطالب کتاب:
پسنوشتار
پیشنوشتار
سکانس اول: رقص در غبار: رقصیدن با مارها
سکانس دوم: شهر زیبا: کسی در شهر زیبا خانه ندارد
سکانس سوم: چهارشنبهسوری: عروس در پنجرۀ سیاه
سکانس چهارم: دربارۀ الی: دربارۀ سپیده
سکانس پنجم: جدایی نادر از سیمین: خانه جایی برای ترک کردن است
سکانس ششم: گذشته: زنی شکمش را چنگ میزند
سکانس هفتم: فروشنده: تماشای مردن مردی که مرده است
برخی از منابع
فیلمشناسی
نمایه
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
نظری یافت نشد.